به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



سه‌شنبه، تیر ۲۰، ۱۳۹۱

نامه هاى آيت الله بروجردى به سيستانى، پوتين و عیسی بحرینی
 از زندان اوين
بروجردى به پوتين مى گويد:
حکام ایران با اتکا به شما اموال مردم را غارت می کنند و ایرانی ثروتمند را به خاک سیاه نشانده اند". سپس مى افزايد: "اگر به آمار واقعی و ارقام حقیقی از بدبختی این ملت آگاه شوید هرگز لحظه ای از این رژیم ضد انسانی حمایت نمی کنید". 
آيت الله سيد حسين کاظمينى بروجردى، که از هفت سال پيش تا کنون در زندان به سر برده است، مى گويد بدون دارو و درمان و وکيل در شرايط بسيار سختى قرار دارد و اين هفت سال حبس را به دليل دفاع از حرمت دين در برابر سياست بازان و قدرت پرستان شکنجه و آزار ديده است.
وى در نامه هايى که نسخه هايى از آنها به "العربيه.نت" رسيده است، خطاب به ولاديمير پوتين، آيت الله سيستانى و شيخ عيسى بحرينى سخنانى را گفته است که نشان مى دهد بر سر همان مواضعى است که از اظهارات او هنگام دستگيرى در 13 مهر 1385 (6 اکتبر 2006) در يوتيوب منتشر شده است.
اين روحانى زندانى جايگاه مذهبى مهم اجداد و پدرش در بين مسلمين را به آيت الله سيستانى مرجع شيعيان در عراق يادآور مى شود و مى گويد: "علت مغضوب شدنم از ناحیه حکام مدعی شریعت، پایگاه عظیم اجتماعی و اقبال بدیع مردمی بوده است".
او مى افزايد: "از آنجا که بنده به تبع اجداد پاکم مخالف دین سیاسی بودم و خواستار جدایی دیانت از سیاست هستم به قساوت و جنایت هر چه تمام تر رو به سکراتم و روزهای سختی را سپری می کنم که از دسترسی به دارو و درمان و وکیل محرومم".
آيت الله بروجردى ضمن اشاره به اينکه پيامهايش را سرگشاده مى نويسد تا در تاريخ بماند و به آيندگان در داورى شان نسبت به حال و روز کنونى مردم ايران کمک کند، مى نويسد: "آیت الله سیستانی، جو تبلیغی حاکم بر ایران به گونه ای است که همگان تصور می کنند شما حامی ملاهای درباری هستید و از فجایع جاری بر رعیت بی پناه حمایت می نمایید".
وى ادامه مى دهد: "امروز اهالی کشور امام زمان، در فقر و فلاکت غوطه ورند و میلیونها ایرانی به خاطر نداری و نیاز، در بیماریهای مهلک و خطرناک دچار روزمرگی هستند. جوانان شیعه به خاطر اوج محرومیتها ی مالی و اعتقادی و روانی در مسیر استحاله فکری قرار دارند".
بروجردى مراجع تقلید ايران را به دو دسته تقسيم مى کند: "برخی حکومتی و نان خور استبدادند، که کاری جز تجلیل از ظلم و خفقان و فشار ندارند و بعضی نیز از سرنوشت آیت الله سید کاظم شریعتمداری عبرت گرفته و عبا برسرکشیده و در خلوتگاهشان مناجات می کنند".
گفتنى است شريعتمدارى، مرجع معروف و پرطرفدارى در زمان انقلاب 1979 ايران بود. ليکن با اتهام براندازى رژيم بعد از انقلاب مجبور به مصاحبه اش کردند، عده اى از پيروانش را اعدام يا زندانى کردند و کارى کردند که در نوميدى و بى حيثيتى و انزوا جان دهد. تعداد چهره هاى مذهبى که بدين سان از صحنه سياست ايران حذف شدند کم نبوده است.

آیا الگوی شما رژيم ايران است؟
بروجردى روحانى در بند ايرانى خطاب به شیخ عیسی قاسم بحرینی که او را "رهبر شیعیان بحرین" خطاب مى کند، مى نويسد: "برادرم، گناه این پیشوای دینی آنست که مدافع حریم اهل بیت بوده ام و مبلّغ تمدن غدیر می باشم و ناشر سیره امامان معصوم هستم و از التقاط دیانت با سیاست رو گردان بوده ام. به خاطر این اعتقادات، سالهاست که مورد شکنجه های روحی و جسمی قرار داشته ام که وضعیت فجیعی در سلامت و حیاتم مشاهده می شود و دوران سکراتم را سپری می نمایم. آیا الگوی شما در برقراری رژیم ایده آل همین جمهوری اسلامی موجود در ایران است؟"
او خاطر نشان مى سازد: "برادر عزیزم این زندانی رنجور مدت هفت سال است که مستمرا در زندانهای مخوف حکومت مدعی دیانت به بند کشیده شده و از وکیل، درمان و مرخصی محروم می باشد. حسب و نسبی که این فرزند رسول الله دارد از جهت قرابت، کمتر سیدی دارا می باشد".
آيت الله سيد حسين کاظمينى بروجردى مى پرسد: "آیا شما میدانید که بنیانگذار این نظام در سی وسه سال قبل با مردم این کشور معاهده بست که مدینه فاضله ای را عرضه بدارد که بهشت ممالک دنیا گردد و با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی به میدان مقابله با شاهنشاهی آمد و رقبای قدیمی و مردمی معارض شاه را تحت الشعاع قرار داد. ولی اکنون کارنامه این حکومت فقرعمومی و استحاله همگانی از شریعت و بدبینی رعیت از مبانی شیعی است".
او همچنين سوال مى کند: "آیا می دانید کشوری که رتبه ششم را در ثروت طبیعی و سرمایه های ملی در جهان دارد، امروز از جمله محرومترین و ورشکسته ترین ممالک دنیاست؟"
بروجردى زندان و آزادى در ايران را اين گونه توصيف مى کند: "امروز در زندانهای این حکومت مردان و زنان بسیاری هستند که نمی خواهند مانند حکام مستبد زندگی خود را ترسیم کنند، اکنون آزادی قلم و بیان، چیزی جز افسانه نیست. رسانه ها کلمه به کلمه زیر نظر وزارت اطلاعات قرار دارند. جمهوریتی که فاقد حضور مردم باشد و رفراندم هایش سانسوری و تحمیلی شود، جمهوریت مضحکی خواهد بود. اگر یک انتخابات آزاد صورت بگیرد خواهید دید که اکثریت قاطع این ملت، به دین آباء و اجدادی خود رای نخواهد داد".

مردم ايران شما را مقصر مى دانند
سيد حسين بروجردى در نامه اش به ولاديمير پوتين رئيس جمهورى روسيه مى نويسد: از اینکه نمی توانم از میان قفسم، رنج نامه خصوصی و دفتر درد عمومی را به دستتان برسانم، عذر می خواهم و به ناچار برای درج در تاریخ معاصر جهان، آن را به صورت سرگشاده به اوراق ماندگار تقویم عصر می سپارم تا شاید پژواکش، به کاخ کرملین برسد و اعصاب انسانی را به حرکت در آورد و وجدان را به محکمه قضاوت بیاورد.
وى ماجراى بازداشت خود را براى رهبر روسيه اين گونه شرح مى دهد: "من یک روحانی مستقل می باشم که هفت سال قبل ، به تصویب اطلاعات ویژه روحانیت، یک لشکر بزرگ متشکل از نیروهای نظامی و انتظامی و اطلاعاتی، به منزلم هجوم آوردند و صدها نفر از خانواده و اقوام و نزدیکانم را مصدوم و مجروح نمودند و بالغ بر هزاران نفر را به زندان بردند و در بندهای مخوف و مخفی اوین، شکنجه کردند از جمله نوه شش ماهه ام را آزار می دادند تا از مادرش اعتراف بگیرند. مادرم را که پیرزن موحدی بود زیر فشار و اذیت کشتند".
او علت اين برخورد را چنين توضيح مى دهد: "تمام این تهاجمات به خاطر خفقان اعتقادی و سانسور مذهبی بود و جرم این زندانی، عدم وابستگی به دین دولتی و ناهماهنگی با مذهب حکومتی است که سالها در وضعیت مرگ تدریجی قرار گرفته ام".
بروجردى به پوتين مى گويد: حکام ایران با اتکا به شما اموال مردم را غارت می کنند و ایرانی ثروتمند را به خاک سیاه نشانده اند". سپس مى افزايد: "اگر به آمار واقعی و ارقام حقیقی از بدبختی این ملت آگاه شوید هرگز لحظه ای از این رژیم ضد انسانی حمایت نمی کنید".
اين روحانى زندانى مى نويسد: "اکنون مردم زمین خورده، بیمار و مجروح ایران، شما را مقصّر اصلی در فنای خود می دانند. بیکاری، اعتیاد، طلاق، سرخوردگی و امراض روحی و جسمی، بیلان کار سی و سه ساله ی این انقلاب است.

آن شب چه گذشت؟
گفتنى است بروجردى در شب دستگيرى در ماه مهر 1385 (اکتبر 2006) در خيابان آزادى تهران، خطاب به همسايگان و صدها هوادار خود که براى حفاظت از خانه اش آمده بودند و بخشى از آنها در همان جا کشته و مجروح شدند، جرم خود را دفاع از جدايى دين از سياست دانست.
او آن شب طبق ويديوى منتشره بر روى يوتيوپ گفت: "نمى خواهم از غير خدا طرفدارى کنم و حرف بزنم". وى ضمن اشاره به محاصره منطقه توسط وزارت اطلاعات و نيروى انتظامى و کار گذاشتن دوربين ها در اطراف خانه اش، هدف از حمله را کشتن خود دانست و گفت: "گناه ما آن است که ما مخالف دين سياسى هستيم."
وی افزود: ما نمى خواهيم به نام خداى تعالى به مردم ظلم کنيم. ما نمى خواهيم به نام دين اسلام ملت ايران را نابود کنيم".

در دائره المعارف آزاد بين المللى (ويکيپديا) راجع به آن شب آمده است: "بر پایه گزارش خبرنگاران مستقل در تهران ماشین‌های آتش نشانی تا ساعت هفت صبح مشغول شستن خون‌های ریخته شده در خیابانها بودند".
منبع: العربیه نت