صفحات

دوشنبه، مرداد ۱۸، ۱۳۹۵

نه قدرت که با وی نشینم - محمدرضا شجریان

گفته می‌شود عارف قزوینی این تصنیف را برای قدرت السلطنه، دختر ناصرالدین شاه، سروده است. 


نه قدرت که با وی نشینم / نه طاقت که جز وی ببینم




نه قدرت که با وی نشینم
نه طاقت که جز وی ببینم
شدست آفت عقل و دینم
ای دلارا، سرو بالا
کار عشقم چه بالا گرفته
در سر من جنون جا گرفته
جای عقل، عشقت یک جا گرفته
خانه‌ی دل به یغما گرفته
آفت تن، فتنه‌ی جان
رهزن دین، دزد ایمان
ترک چشمت، نی ز پنهان
آشکارا، ای نگارا
خانه‌ی دل به یغما گرفته
بر سر من جنون جا گرفته
سوزم از سوز دل ریش
خندم از بخت بد خویش
گریم از دست بداندیش
خواهمش بینم کم و بیش
گریه راه تماشا گرفته
جای عقل عشقت یک جا گرفته
خانه‌ی دل به یغما گرفته
بر دل ریشم مزن نیش
ز آه مظلومان بیندیش
کن حذر از آه درویش
گوئیت دل ای جفاکیش
آتش فتنه بالا گرفته
سختی از سنگ خارا گرفته



آهنگساز: عارف قزوینی
صدا: شجریان
آلبوم: آرام جان

همنوازان گروه آوا :

داریوش پیرنیاکان تار
محمد فیروزی: بربط
سعید فرج‌پوری: کمانچه
بهزاد فروهری: نی
جواد بطحائی: سنتور
همایون شجریان: تمبک و کمانچه آلتو