صفحات

دوشنبه، تیر ۱۶، ۱۳۹۹

روتخر برگمان: همه‌گیری کرونا 'فرصتی برای تغییر جهان است'

دنیا در سال ۲۰۲۰ به کلی دگرگون شد.

تاریخ‌نگار و نویسنده روتخر برگمان معتقد است که همه‌گیری ویروس کرونا فرصتی برای بهبود جهان است
همزمان با شیوع ویروس کرونا در سراسر کره زمین و تخریب وضعیت سلامتی و اقتصادی خیلی از کشورها، نابرابری، عدالت اجتماعی، و تاثیرات بلندمدت نژادپرستی ساختاری بیش از پیش آشکار شده است.

خیلی‌ها به این وضعیت اعتراض کرده‌اند: از جنبش جان سیاه پوستان مهم است تا کاهش اختلاف دستمزد بین زن و مرد، آیا انسان‌ها می‌توانند روند مسائل را تغییر دهند و جامعه بهتری بر ویرانه‌های همه‌گیری ویروس کرونا بنا کنند؟

روتخر برگمان، تاریخ‌نگار و چهره پرشور شبکه‌های اجتماعی، معتقد است که فرصتی بهتر از این گیرمان نخواهد آمد.

"برنامه‌های بشردوستانه احمقانه"
روتخر برگمان
کتاب‌های برگمان، مخصوصا دو کتاب "آرمان‌شهر برای واقع‌گرایان" و "بشریت: تاریخی امیدوارکننده"، به بیش از ۳۰ زبان مختلف ترجمه شده‌اند و میلیون‌ها نفر در سراسر دنیا آن‌ها را خوانده‌اند.

او به خاطر رد افسانه مردم‌ستیزی - این ایده که انسان‌ها اگر فرصت پیدا کنند همیشه به شکل غریزی خودخواهی و بدرفتاری را انتخاب می‌کنند - با استفاده از حقایق تاریخی معروف شده است و معتقد است که ما باید آن را به عنوان یکی از ارزش‌های اساسی بشریت با مهربانی جایگزین کنیم.

او با تعجب به آن‌ها گفت که "شما با ۱۵۰۰ جت خصوصی به اینجا پرواز کرده‌اید تا به حرف‌های دیوید اتنبرو، کارشناس تاریخ طبیعی، درباره زیان‌هایی که به کره زمین می‌زنیم گوش کنید." در ادامه هم به آن‌ها پیشنهاد داد که دست از حرف زدن درباره "برنامه‌های بشردوستانه احمقانه" بردارند و در عوض روی "مساله واقعی فرار مالیاتی و نپرداختن سهم خودشان از هزینه‌ها" تمرکز کنند.

هر بحرانی می‌تواند نقطه عطفی باشد
برگمان به بی‌بی‌سی می‌گوید "بحران همیشه می‌تواند به نقطه عطفی برای جوامع تبدیل شود و تاریخ‌نگاران همیشه به این موضوع آگاه بوده‌اند."

او که در خانه‌اش در آمستردام نشسته و از طریق تماس ویدیویی با ما صحبت می‌کند، در ابتدا خیلی خوش‌بین به نظر نمی‌رسد.

"به راحتی می‌توان تصور کرد که بحران کووید-۱۹ ما را به راه تاریکی بکشد. تاریخ نشان می‌دهد که قدرت معمولا از بحران سوء استفاده می‌کند. کافی است به قرن بیستم نگاه کنید: سوختن رایشس‌تاگ (محل پارلمان آلمان) و ظهور هیتلر، یا مثلا ۱۱ سپتامبر که به جنگ‌های غیرقانونی و نظارت شدید دولت بر شهروندان منتهی شد."

اما دلایلی خوبی هم برای امیدواری وجود دارد، چرا که ایده‌هایی که تا همین چند سال پیش زیادی رادیکال محسوب می‌شدند حالا "دارند وارد گفتمان غالب می‌شوند." چیزهایی مانند "اخذ مالیات بیشتر از ثروتمندان، نیو دیل سبز برای مقابله با تغییرات اقلیمی، یا استفاده از درآمد پایه همگانی برای از بین بردن فقر."

به گفه او "پنج سال پیش هیچ کدام از این ایده‌ها موضوع صحبت نبودند، اما حالا به موضوع صحبت سیاستمداران و قانون‌گذاران در چهار گوشه دنیا تبدیل شده‌اند."

اعترض‌ها علیه تبعیض نژادی و جنبش "زندگی سیاهپوستان مهم است" در همه کشورها گسترش پیدا کرد
برگمان می‌گوید شاید متناقض به نظر برسد، ولی خیلی مواقع که فکر می‌کنیم وضع از همیشه بدتر شده است، اتفاقا به این خاطر است که دارد بهتر می‌شود.

"نابرابری، فقر، نژادپرستی... بروز خشم و عصبانیت اتفاقا با شروع حرکت رو به جلو همزمان است."

او می‌گوید این روال در مورد جنبش جان سیاهپوستان مهم است در آمریکا و دیگر نقاط جهان نیز صدق می‌کند: "شاید فکر کنیم که نژادپرستی دارد بدتر می‌شود، اما حالا بیش از همیشه درباره آن صحبت می‌شود. نژادپرستی شدیدا به تاریخ ما گره خورده است،" اما اعتراضات در گوشه و کنار دنیا نشان می‌دهد که "دلایل زیادی برای امیدواری وجود دارد: نشان می‌دهد که می‌توانیم و باید وضع را تغییر دهیم."

جورج فلوید که بود؟ مردی که مرگش آتش ناآرامی‌ها را در آمریکا برافروخت
جورج فلويد؛ قانون آمریکا با سیاهپوستان چگونه برخورد می‌کند
این مساله درباره فرار مالیاتی نیز مطرح است.

برگمان می‌گوید "اینکه شرکت‌های چند ملیتی و میلیاردرها ثروت خود را اینجا و آنجا در بهشت‌های مالیاتی مخفی می‌کنند تا همین ۱۵ سال پیش اصلا موضوع صحبت نبود،" اما حالا تعداد کسانی که فکر می‌کنند این کار غیراخلاقی و غیرقابل‌قبول است دارد بیشتر و بیشتر می‌شود. "ما حالا بیشتر در این باره حرف می‌زنیم و این مساله ما را عصبانی می‌کند."

به چه کسی نیاز داری؟ و با چه کسی می‌توانی باشی؟
برای او یکی از لحظات جالب این همه‌گیری وقتی بود که دولت‌های مختلف در سراسر دنیا فهرستی از مشاغل کلیدی تهیه کردند.

او می‌گوید "به این فهرست‌ها که نگاه می‌کنید اولین فکری که به سرتان می‌زند این است که بانک‌دارها و مدیران صندوق‌های پوششی کجا تشریف دارند؟"

این کار نوعی تصدیق عمومی بود که "رفتگران، معلمان، پرستاران و غیره واقعا بیشتر اهمیت دارند. انگار معلوم شد که کسانی که اغلب بیشترین دستمزد را نمی‌گیرند، یا مشاغلی که خیلی معتبر حساب نمی‌شوند، واجبترند."

برگمان در عین حال فکر می‌کند که همه‌گیری ویروس کرونا شاید نظر خیلی‌ها را راجع به کاری که دوست دارند وقتی بزرگ شدند به آن وارد شوند عوض کند.

"ما شاید دوباره به ارزش کار فکر کنیم. در دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰، موفقیت برای خیلی از جوان‌ها راه یافتن به وال استریت یا سیلیکون‌ولی بود." اما حال شاید بچه‌ها با خود فکر کنند که "دوست دارم کاری بکنم که واقعا تفاوتی ایجاد می‌کند. می‌خواهم در کارهای باارزش نقش بازی کنم."

کشاورزانی که شغل‌شان ضروری است
"موضوع صحبت ما دو چیز است: توزیع مجدد احترام، و توزیع مجدد درآمد." و یک موضوع دیگر هم هست: "ایده درآمد پایه همگانی. شما به همه حقوق ماهانه‌ای می‌دهید که برای نیازهای اساسی مثل خوراک، پوشاک و مسکن کفایت می‌کند."

برگمان می‌گوید این مطمئن‌ترین راه برای از بین بردن نابرابری، فقر و بی‌ثباتی کاری است. در عین حال "قدرت چانه‌زنی بیشتری" هم به کارگران و کارمندان مشاغل واجبی می‌دهد که درآمد کمی دارند و شاید بخواهند دست به اعتصاب بزندد.

"تحقیقات جدید به ما نشان داده است که در اقتصادهای مدرن، چیزی حدود ۲۵ درصد نیروی کار فکر می‌کند که شغلش هیچ ارزش افزوده‌ای ایجاد نمی‌کند."

او می‌گوید که در خیلی از مواقع این افراد "درآمد زیادی دارند و در دانشگاه‌های خوبی هم تحصیل کرده‌اند،" با این حال مطمئن نیستند که کارشان ارزش چندانی داشته باشد.

"ما استطاعت این مقدار ضایعات را نداریم. امید من این است که بحران کووید-۱۹ در این زمینه هم به نقطه عطفی تبدیل شود."

برگمان می‌خواهد مردم دیگر با خود فکر نکنند که "دیگر دوست ندارم گزارش‌هایی بنویسم که قرار نیست اصلا خوانده شوند،" و در عوض بگویند که "واقعا می‌توانم از توانایی‌ها و استعدادهایم در کارهای خیلی مفیدی استفاده کنم."

برگمان معتقد است که گرتا تونبرگ متعلق به مترقی‌ترین نسلی است که دنیا به خود دیده
برگمان می‌گوید "چیزی که ما مشاهده می‌کنیم یک تغییر نسلی است."

جوانان امروزی "مترقی‌ترین نسلی را تشکیل می‌دهند که دنیا به خود دیده است. آن‌ها دموکراسی می‌خواهند، تغییر می‌خواهند، کاملا خطرات تغییرات اقلیمی را درک می‌کنند و افزایش نابرابری آن‌ها را به شدت عصبانی کرده است."

نسل زد چرا مهم است و چرا برای ترامپ دردسر ایجاد می‌کند؟
برگمان می‌گوید اگر فقط افراد زیر چهل سال حق رای داشتند، شخصیت‌های کاملا متفاوتی در دنیا به قدرت می‌رسیدند.

"در بریتانیا، حزب کارگر در همه جا پیروز می‌شد. در ایالات متحده، برنی سندرز نامزدی بود که به احتمال زیاد در انتخابات ریاست‌جمهوری ماه نوامبر پیروز می‌شد. فرقی نمی‌کند که شما چپ باشید یا راست. این یک حقیقت است: این نسل جدید دارد از راه می‌رسد و همه چیز را تغییر خواهد داد."

اصلا یادتان می‌آید کسی مثل ژائیر بولسونارو صورتش از خجالت سرخ شود؟
برگمان می‌گوید که یکی از عوامل عصبانیت بین جوانترها واکنشی است که به فرهنگ نخبگان و رفتار تحمل‌ناپذیرشان نشان می‌دهند.

"نخبگان برای بقیه مردم قانون وضع می‌کنند، اما ظاهرا این قوانین شامل خودشان نمی‌شود." به گفته او مثال‌های زیادی وجود دارد: "به مورد دومنیک کامینگز، مشاور ارشد دولت بریتانیا، نگاه کنید. او خیلی واضح قوانین قرنطینه را زیر پا گذاشت. اما هر طور بود استعفا نداد. من به این روند می‌گوید بقای بی‌شرم‌ها."

او می‌گوید یکی از خارق‌العاده‌ترین ویژگی‌های انسان این است که می‌تواند "بالقوه احساس شرم کند. این ویژگی برای حفظ ساختار جامعه بسیار مهم است."

به گفته برگمان "انسان یکی از معدود گونه‌های جانوری است که صورتش از روی خجالت سرخ می‌شود. این توانایی خیلی خیلی مهم است، چرا که به ما کمک می‌کند تا به دیگران اعتماد کنیم و بتوانیم با یکدیگر همکاری کنیم. اما اندکی با خود فکر کنید. اصلا یادتان می‌آید که کسی مثل بوریس جانسون، نخست‌وزیر بریتانیا، یا دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، یا ژائیر بولسونارو، رئیس‌جمهور برزیل، از خجالت سرخ شده باشد؟"

"به نظرم وضعیت واقعا نگران‌کننده است. نظام‌های سیاسی ما برای بقای بی‌شرم‌ها ساخته شده‌اند. ما دیگر مثل سابق نمی‌توانیم روی کسانی که بر مسند قدرت نشسته‌اند نظارت داشته باشیم. کارهای زیادی در این حیطه برای انجام دادن داریم."

"باید امیدوار بود ولی نه خوشبین - این دو با هم خیلی فرق دارند"
برگمان توصیه ساده‌ای برای یک نوجوان ۱۵ ساله نوعی دارد: "شما لازم نیست خوش‌بین باشید. منظورم خوش‌بینی به معنی مسامحه و غلفت است."

او ترجیح می‌دهد که جوانترها به پیام‌هایی از جنس "همه چیز درست خواهد شد" اعتماد نکنند.

به گفته او "این حرف مشخصا غلط است. اتفاقات واقعا نگران‌کننده‌ای در جریان است: تغییرات اقلیمی، انقراض گونه‌های جانوری و غیره."

و کارهای زیادی پیش رو داریم: "ما باید کاری کنیم که هرگز در زمان صلح انجام نشده است: ما به تغییرات انقلابی در اقتصادمان نیاز داریم، آن هم در عرض تنها دو دهه."

خب، چه کار می‌توانیم بکنیم؟
پاسخ برگمان به این سوال این است: "فکر می‌کنم می‌توانید امیدوار باشید. امید تفاوت زیادی با خوش‌بینی دارد. مساله امید امکان تغییر است. شما را وادار می‌کند که فعالیت کنید و بخشی از راه‌حل باشید."

"دلایل زیادی هم برای امیدواری هست: کافی است به پنج سال گذشته نگاه کنید. چه چیزهایی می‌بینیم؟ ما شاهد بزرگترین جنبش عدالت اقلیمی در تاریخ بوده‌ایم که توسط یک دختر ۱۶ ساله سوئدی آغاز شد. ما شاهد اعتراضات بزرگ ضدنژادپرستی در آمریکا بوده‌ایم که در عمر من بی‌سابقه بوده است."

برگمان می‌گوید "چیزی که به ما به عنوان یک گونه جانوری قدرت می‌بخشد همکاری است. و این اتفاقی است که حالا دارد می‌افتد. کلبی‌گرایی جای خود را به امید داده است."
بی بی سی