به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



سه‌شنبه، مهر ۱۴، ۱۳۹۴

كه نامش بماند به دل جاودان

ج . اديب
دکتر هوشنگ صمیمی 
صميمى صميمانه وخوش زبان


ز ايران بگفتى سخن سال ها
ز تاريخ و شاهان و جلادها

ترا فكر و بكرت وطن بود و بس 
به راه رهائى سخن بود و بس




تو اى دوست رفتى و جاى تو خالى است
دگر احوال ما حالى به حالى است

كجا رفتى اى دوست رفتى كجا ؟
چرا رفتى اى دوست إز پيش ما؟

ز ايران بگفتى سخن سال ها
ز تاريخ و شاهان و جلادها

ترا فكر و بكرت وطن بود و بس 
به راه رهائى سخن بود و بس

نباشد دگر جاى بحث و سخن 
كه گل رفت و پژمرده شد اين چمن

پريشان و محزون همه دور هم
همه غصه دار و همه پر ز غم 

درودى به تو روح تو شاد باد
إز اين شعر من ياد تو ياد باد

صميمى صميمانه وخوش زبان 
كه نامش بماند به دل جاودان 

٤ أكتبر ٢٠١٥ ــ  اسپانيا 
ج  . اديب