به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



چهارشنبه، مرداد ۲۰، ۱۳۹۵

غیر محرمانه مستقیم

رئيس دولت سابق بازهم نامه نوشت

 نامه‌ام سیاسی نیست، اگر فکر می‌کنید سیاسی است، یک بار دیگر آن را بخوانید؛ این مضمون بند پایانی آخرين نامه‌ای است که نویسنده نامه‌های بی‌پاسخ، به «باراک اوباما» نوشته است؛ او که در زمان ریاستش بر دولت‌های نهم و دهم نامه‌هایی از نوع سرگشاده و سربسته به سران برخی کشورها می‌نوشت، این‌بار در قامت یک شهروند عادی ایران و حداکثر فعال سیاسی دست به قلم شده و به رئیس‌جمهوری آمریکا نامه نوشته است. 
این نامه در سربرگی نوشته شده که بالای آن عنوان «رئیس‌جمهور دوره‌های نهم و دهم» درج شده است و شماره نامه و تاریخ هم دارد؛ ١٧ مرداد ١٣٩٥.
در تصویر متن انگلیسی نامه که سایت «دولت بهار» آن را منتشر کرده، پس از ترجمه قسمتی از دعای فرج که همیشه اول سخنرانی‌هایش می‌خواند، خطاب به «اوباما» نوشته:
«As-salamun Alaykum»، «سلام علیکم». او در خاتمه پس از «آرزوی بهروزی و سلامتی برای تمام ملت‌ها» نامه‌اش را با امضای «خادم ملت ایران؛ محمود احمدی‌نژاد» به پایان رسانده است.
اما در بین «As-salamun Alaykum» تا «خادم ملت ایران»، از رویکرد «اوباما» انتقاد و البته به او نصیحت هم کرده است. این فعال سیاسی در نامه‌اش نوشته شما با شعار تغییر آمدید و گفتید که مصمم هستید سیاست‌ها و رفتارهای چند دهه قبل آمریکا را اصلاح کنید. احمدی‌نژاد از «اعلام علنی و همچنین کتبی» اوباما برای «اصلاح روابط با ملت ایران و جبران حدود ٦٠ سال اجحافات و مظالم رفته توسط دولت‌های متعدد آمریکا علیه ملت ایران» برای او نوشته و از اینکه «جامه عمل نپوشیدند» ابراز «تأسف» کرده است.
فرار به جلو  داخلی در نامه خارجی
او در ادامه به بلوکه‌شدن حدود دو میلیارد دلار اموال ایران در آمریکا اشاره کرده است و نوشته «ملت ایران انتظار دارد، این مورد خاص که تماما و مشخصا در دوره حکومت جناب‌عالی و آن هم در اواخر دوره ریاست شما و برخلاف تمام موازین و قواعد حقوقی بین‌المللی اتفاق افتاده است، توسط جناب‌عالی و به سرعت مرتفع شده، حق ملت ایران استیفا گردد، منابع به‌طور کامل مسترد و خسارات وارده نیز جبران شود».
این فعال سیاسی در ادامه نوشته «گرچه ملت ایران، کلیه حقوق پایمال‌شده خود را بازپس خواهد گرفت؛ اما این‌جانب مشفقانه به شما نصیحت می‌کنم که اجازه ندهید این لکه ننگ و نقطه تاریک و حادثه تلخ به نام شما در تاریخ روابط یک‌سویه و غیرعادلانه دو کشور ثبت گردد و بی‌اعتمادی تاریخی تعمیق یابد».
در آخر هم احمدی‌نژاد نگران نوع نگاه و برداشت «اوباما» از نامه‌اش شده و خطاب به او نوشته نامه‌ام جنبه سیاسی ندارد و فقط «از منظر حقوق انسانی و در دفاع از حق مسلم ملت» است! او توصیه‌ای هم به «اوباما» کرده که اگر با نگاه سیاسی آن را مطالعه کرد، ضروری است «یک بار دیگر و صرفا از منظر نگارنده آن را مرور» کند. او در این نامه از تاریخ ١٨ تیر ٩٣ به‌عنوان تاریخ صدور حکم مصادره اموال ایران نام برده است؛ اما شاید اطلاعات اشتباه به او داده باشند؛ چراکه این تاریخ، زمان صدور حکم تجدید نظر بوده و تاریخ صدور حکم اصلی در دادگاه فدرال نیویورک، سال ٨٧ بوده و سال ٩١ هم حکم تأیید شده است. احمدی‌نژاد شاید خودش هم بداند که این نامه بازخورد و تأثیری در تصمیم دادگاه ندارد و تأثیری بر روابط ایران و آمریکا نخواهد داشت؛ اما او در این نامه سعی کرده درباره بلوکه‌شدن اموال ایران آدرس اشتباه بدهد و علاوه بر شانه‌خالی‌کردن از بار مسئولیت دولتش درباره بلوکه‌شدن اموال، فرصتی داشته باشد تا خودش را به‌عنوان مدافع حقوق ایران مطرح کند. ماجرای دو میلیارد دلار از این قرار است که در زمانی که دولت آمریکا رفتار خصمانه‌اش با ایران را در سال‌های میانی دهه ٨٠ خورشیدی تشدید می‌کرد، دولت احمدی‌نژاد از انتقال سرمایه‌های ایران در خارج از کشور امتناع کرد و باعث شد حدود دو میلیارد دلار گرفتار حکم آمریکایی‌ها شود. طبق گزارش دولت، سال ١٣٨٦ ایران به پرداخت دومیلیاردو ٦٠٠ میلیون دلار غرامت محکوم شد و سال ١٣٨٧ حکم مصادره اوراق قرضه ایران از سوی دادگاه فدرال نیویورک صادر شد. «عباس عراقچی»، معاون حقوقی وزارت خارجه، با انتقاد از برخی بی‌توجهی‌ها به هشدارها درباره امکان مصادره اموال ایران، گفته بود اشتباه بدتر این بود که آن زمان برای دادگاه وکیل گرفته شد و این به معنی پذیرفتن مشروعیت محاکم قضائی آمریکا بود. اکنون پس از تأیید این حکم، منتقدان دولت سعی می‌کنند آن را حاصل «برجام» بدانند و بهانه‌ای برای حمله به دولت داشته باشند.
احمدی‌نژاد که در زمان ریاستش بر دولت، نامه می‌نوشت و جوابی نمی‌گرفت، این‌بار معلوم نیست با چه امیدی نامه را نوشته است؛ اصلا نامه به مقصد برسد یا ...! اما این‌گونه نامه‌های بی‌جواب احمدی‌نژاد، سابقه‌ای طولانی دارد؛ او یا هرکدام از مشاورانش که دستشان به نوشتن آشناست؛ دست‌شان از بس که نوشتند، خسته نشده، چراکه این نوشتن‌ها از سال ٨٥ شروع شده و همچنان ادامه دارد.
شرق، محمدحسن نجمي