به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



جمعه، اسفند ۰۹، ۱۳۹۸

جمهوری اسلامی؛ تسلیم کرونا یا فقیهان؟

دود کردن اسفند در حرم فاطمه معصومه در قم برای «مقابله با سرایت کرونا»
نگاه غالب در نظام جمهوری اسلامی به ویروس کرونا نگاهی مذهبی-امنیتی به جای رویکردی علمی-کاربردی است. آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، از کرونا به عنوان تلاش دشمن برای کاهش مشارکت در انتخابات یاد کرده و حسن روحانی، رئیس‌جمهور، نیز آن را تبلیغ سیاسی دشمن خوانده است.

روحانیون ارشد در قم نیز با نگاهی مذهبی-اقتصادی تا آنجا که برایشان ممکن بوده مانع انجام تدابیر بهداشتی و مراقبتی عمومی در این شهر شده‌اند. در حالی که نظر مقامات بهداشتی بر تعطیلی اماکن زیارتی مهم در قم و مشهد بوده، روحانیون متولی در این اماکن با انواع مقاومت‌های رسمی و غیررسمی بر سر راه اجرای قاطعانه این تصمیمات مانع‌تراشی کرده و حتی تصمیمات شورای تأمین استان قم و ستاد کشوری مقابله با کرونا را نیز بی‌اثر کرده‌اند.

سؤال این است که چرا با وجود آنکه مقامات سیاسی و مذهبی جمهوری اسلامی از خطرناک بودن ویروس کرونا و شیوع روز به روز آن در کشور آگاه هستند (۱۹ استان از ۳۱ استان کشور تا زمان انتشار این نوشته) همچنان با نگاه مذهبی-امنیتی مانع رویکرد علمی-کارکردی برای مهار این ویروس می‌شوند؟

چرا و چگونه آنها قادر هستند رویکرد علمی و بهداشتی را دور زده و بی‌خاصیت کنند؟ و به‌رغم به خطر انداختن جان میلیون‌ها تن در ایران، منطقه و حتی جهان به این رویکرد غیر کارکردی خود ادامه دهند؟

جمهوری اسلامی در ۴۱ سال گذشته منتقدان و مخالفان سیاسی خود را به بهانه‌های امنیتی بازداشت، محاکمه، زندانی، شکنجه و اعدام کرده است. نظام با این رویکرد نه تنها مخالفان و معترضان را سرکوب کرده بلکه ماندگاری خود تا کنون را نیز تضمین کرده است.

در حوزه مذهبی نیز نظام ولایت مطلقه فقیه، نه تنها پیروان سایر ادیان و مذاهب از جمله اقلیت بزرگ سنی را از دایره توزیع قدرت حذف کرده، بلکه حتی منتقدان شیعه خود را نیز سرکوب کرده است.

حالا اما ویروس کرونا در حالی کارآمدی جمهوری اسلامی را به چالش طلبیده که نه می‌توان آن مانند یک منتقد و مخالف سیاسی بازداشت، محاکمه و مجبور به اعتراف اجباری کرد و نه مانند یک دگراندیش مذهبی می‌توان چماق تکفیر و خروج از دین را بر سر او کوبید و حذفش کرد. دست روحانیون و فقها برای مقابله با کرونا خالی است و مردم نیز این را می‌دانند ولی روحانیون حاضر به تسلیم شدن و پذیرش نظر پزشکان و متخصصان نیستند.

در حالی که ساختار تصمیم‌گیری و هرم نفوذ در کشور فقهی-امنیتی است، امنیتی‌ها و روحانیون نمی‌خواهند قبول کنند که حریف کرونا نیستند و باید میدان را به متخصصان بسپارند. طبق تجربه انباشته بشری، دانشمندان، متخصصان و پزشکان کشور -اگر بتوانند- تنها کسانی هستند که می‌توانند ویروس کرونا را کنترل و مدیریت کنند و در نهایت به عنوان بخشی از دانش به‌هم‌پیوسته بشری راهی برای درمان آن بیابند. اما مشکل اینجاست که اصولاً جمهوری اسلامی با تمام اجزای این رویکرد علمی مشکل دارد.

نخست آنکه رهبر، رئیس‌جمهور و روحانیون ارشد، جملگی به عنوان روحانیونی که خود را نماینده امام معصوم، پیامبر و خدا در زمین می‌دانند، حاضر نیستند بپذیرند که راه‌حل برخی مشکلات نزد آنها نیست و باید تابع نظرات متخصصان و کارشناسان باشند. از نگاه رهبر، رئیس‌جمهور و روحانیون ارشد چنین بدعتی اساس برتری فقها و روحانیون در نظام سیاسی کشور و نیز مبنای نظام اقتصادی زائر-نذورات را زیر سؤال می‌برد.

درست به همین دلیل است که رهبر و رئیس‌جمهور از بالا کرونا را به دشمن ربط می‌دهند و در سطح پایین‌تر روحانیون متولی زیارتگاه‌ها حاضر به پذیرش نظر پزشکان و متخصصان بهداشتی برای بسته شدن امکان زیارتی در مشهد، قم و شیراز نمی‌شوند و حتی حاضر نیستند مناسک دیگر مانند نماز جماعت را نیز به طور موقت تعطیل کنند. امری که حتی به لحاظ نظری با نظریات فقهی خود روحانیون که صدها سال است آن را بر منبر‌ها و در حوزه‌های علمیه تدریس می‌کنند، در تضاد است.

بسیاری از فقها در درس و بحث فقهی خود می‌گویند باید در مصادیق به نظر متخصصان و کارشناسان عمل کرد ولی حالا که وزیر بهداشت رسماً اعلام کرده که نظر این وزارتخانه و ستاد کشوری مبارزه با کرونا اعمال محدودیت‌های بهداشتی بیشتر در اماکن زیارتی قم، مشهد و شیراز است، تولیت این اماکن همچنان در مقابل اجرای این تصمیم بهداشتی-مراقبتی سنگ‌اندازی می‌کنند. چرا که به زبان عامه مردم، تعطیلی این اماکن، دکان و کاسبی روحانیون و تمامی زنجیره‌های فرعی و تابعه آن را کساد می‌کند و بدعت خطرناکی در مورد امکان تعطیلی این اماکن در آینده و به دلایل دیگر ایجاد می‌کند.

از زاویه دیگر، نظام در حالی که در اکثر عرصه‌های حکومت‌داری ناکارآمد نشان داده، حاضر نیست این ناکارآمدی را بپذیرید و برای اینکه ناکارآمدی را نپذیرد مجبور به دروغگویی و انتشار داده‌ها و اطلاعات نادرست و مخفی کردن واقعیت‌های مربوط به انتشار ویروس کرونا شده است.

نظام در مرحله بعد برای اینکه ناکارآمدی خود را مخفی کند، به سنت گذشته تلاش کرده با محدود کردن روزنامه‌ها، روایت خاص مذهبی-امنیتی خود را از صداو سیما تبلیغ کند، اما مشکل آنجاست که امروزه شبکه‌های اجتماعی انحصار خبررسانی در سطح ملی را از صداو سیما گرفته‌اند. شبکه‌های اجتماعی مانند توئیتر، اینستاگرام و تلگرام با امکانی که در انتشار سریع و گسترده اخبار دارند، به همه شهروندان فرصت می‌دهند به اخبار و اطلاعات دقیق دسترسی داشته باشند و ناکارآمدی و دروغگویی مسئولان نظام آشکارتر می‌شود.

با وجود این و به رغم قدرت شبکه‌های اجتماعی در اطلاع‌رسانی به مردم و نیز قدرت آنها در پاسخگو کردن نسبی مسئولان، مشکل اصلی امروز ایران در مقابله با کرونا این است که تصمیم‌گیران اصلی کشور در موضوع کرونا همچنان امنیتی‌ها، سرداران سپاه، روحانیون ارشد و متولیان اماکن زیارتی هستند و نه پزشکان، دانشمندان و متخصصان.

تا زمانی که این گروه قادر باشند تصمیمات فقهی-امنیتی خود را مبنای تصمیات ملی و کشوری در مقابله با کرونا قرار دهند و نظرات علمی و تجربه شده پزشکان و متخصصان را نادیده بگیرند، امید به مقابله مؤثر با کرونا کاهش می‌یابد. تنها راه خروج موفق ایران و ایرانیان از بحران ملی کرونا، تسلیم شدن روحانیون ارشد و امنیتی‌ها و نیز متولیان آستانه‌ها به نظرات متخصصان، دانشمندان و پزشکان ایرانی است که حلقه‌ای از زنجیره بزرگ همکاران منطقه‌ای و جهانی خود و دانش بشری هستند.

مراد ویسی / رادیو فردا