به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



دوشنبه، خرداد ۱۳، ۱۳۹۲

محمدهاشم اکبریانی
چرا عزت‌الله انتظامی انتخاب شد؟
جدا از این‌که ماجرای عزت‌الله انتظامی چگونه اتفاق افتاد و او چگونه در کنار رحیم‌مشایی و احمدی‌نژاد قرار گرفت، یک پرسش مهم در این میان وجود دارد که نباید از آن غفلت کرد.
چرا انتظامی؟ در واقع چرا رحیم‌مشایی و احمدی‌نژاد انتظامی را برای نشاندن در کنار خود و بهره‌برداری تبلیغاتی انتخاب کردند؟ چرا این دو سراغ کارگردانان یا هنرمندانی که در حلقه دولتی‌ها قرار دارند و از امکانات دولتی هم بهره‌ها برده‌اند، نرفتند؟
چرا کارگردانان یا بازیگرانی که سال‌هاست از دولت حمایت کرده‌اند و در کنار آن بوده‌اند و فیلم‌ها ساخته‌اند و فیلم‌ها بازی کرده‌اند و امتیازها نصیبشان شده است توسط مشایی و احمدی‌نژاد انتخاب نشدند؟
چرا بازیگری چون انتظامی که انتقاد خود را از شرایط موجود سینمایی در سال‌های اخیر علنا ابراز داشته مورد نظر قرار می‌گیرد؟
انتظامی‌ای که در کنار دولت نبود، حالا در کنار دولتی‌ها نشسته می‌شود تا امتیازی نصیب دولتی‌ها و نامزد آن‌ها شود؛ چرا؟ همراه کردن انتظامی در روز مهم و خبرساز ثبت‌نام مشایی برای نامزدی ریاست‌جمهوری و از سوی دیگر نادیده‌گرفتن و کنار گذاشته شدن کارگردانان و بازیگران حلقه دولت برای این روز، یک واقعیت را پیش‌رو می‌گذارد و آن این‌که هنرمندان مستقل که بر آن نبوده‌اند تا به هر قیمتی از فرصت‌های دولتی بهره ببرند، از مقبولیت و محبوبیت بیشتری نزد افکار عمومی برخوردارند و اقبال جمعی از آن‌ها در سطح بالایی است.
ی‌شک اگر یکی از کارگردانان، بازیگران، نویسندگان و شاعران دولتی در موقعیت و همطراز جایگاه انتظامی بود، او در کنار مشایی و احمدی‌نژاد قرار می‌گرفت. این را هر عقل سلیم می‌پذیرد که در صورت وجود چهره‌ با نفوذ خودی، دولت سراغ چهره‌ای نمی‌رود که منتقد است و ممکن است در آینده به بهره‌برداری تبلیغی از خود اعتراض کند (امری که اتفاق افتاد و انتظامی همه آن اتفاقات را با سناریویی دیگر تعریف کرد که نشان می‌داد او هیچ‌گاه نمی‌خواسته نقش مبلغ مشایی و احمدی‌نژاد را بازی کند.) پس اگر دولتی‌ها سراغ انتظامی رفتند، به این دلیل بوده است که می‌دانستند کسی از خودی‌ها به اندازه این هنرمند مستقل صاحب اعتبار و شأن هنری و به تبع آن شأن اجتماعی نیست. از این اتفاق یک نتیجه دیگر نیز می‌توان به دست آورد: هنرمندان و نویسندگان از گروه‌های مرجع جامعه هستند و می‌توانند در جذب نظر مردم بسیار موثر باشند. این امر محدود به ایران نمی‌شود. در همه کشورهای دنیا، نامزدهای ریاست‌جمهوری، مجلس و... سعی می‌کنند با جلب حمایت هنرمندان و نویسندگان مطرح و مورد قبول جامعه، رای خود را افزایش دهند. بارها شاهد بوده‌ایم که نامزدها در کنار هنرمندان و نویسندگان مطرح جامعه خود عکس می‌گیرند و در تیراژ ‌میلیونی منتشر می‌کنند. در انتخابات ایران و در دوره‌های مختلف نیز شاهد آن بوده‌ایم که نامزدهای ریاست‌جمهوری در تبلیغات خود به همراهی و حمایت هنرمندان، بسیار دل بسته‌اند. حضور بازیگران و نویسندگان و کارگردانان در میتینگ‌های تبلیغاتی نشان از آن دارد که این گروه، از گروه‌های مرجع جامعه هستند و می‌توانند نقش موثری در جذب نظر مردم داشته باشند. 

  • اما آنچه اهمیت دارد، برخورد نامزدها با این گروه مرجع است. پسندیده نیست که بعضی نامزدها و گروهشان در زمانی که امکانات دولتی در اختیارشان بود، فرصت‌ها را به هنرمندان و نویسندگان حلقه خود بدهند، اما برای به دست آوردن فرصت و جلب حمایت عمومی، سراغ هنرمندان و نویسندگان مستقلی بروند که در بسیاری از موارد حتی فرصت کار هم نداشته‌اند. این‌که نامزدی از حمایت هنرمندان بهره بگیرد امری معمول است اما این‌که هنرمندانی را با شیوه‌هایی خاص وارد عرصه کنند که روی خوش به آن‌ها نشان نداده‌اند، امری کاملا ناپسند است. درعین‌حال این امر نوعی توهین به هنرمندان خودی و نزدیک به یک نامزد نیز هست؛ بهره گرفتن از یک هنرمند منتقد و مستقل در چنین روز مهم و خبرسازی که خبر و عکس‌های آن در سراسر جهان بازتاب دارد به این معناست که هنرمندی در میان خودی‌ها وجود ندارد که دارای شأن و اعتبار و نفوذ هنرمند مستقل باشد و بتواند نقش وی را نزد افکار عمومی بازی کند.