به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



چهارشنبه، تیر ۲۴، ۱۳۹۴

کودکان خیابانی، شعر و آهنگ و اجراء دکتر علی گوشه (ویدئو)

دکتر علی گوشه
کودکان خیابانی 

کودکی دیدم که در دنیای خویش 
چهره اش می گفت با من درد خویش 

در نگاهش بود پنهان بی یقین 
ترس و وحشت از زمانه بیش از این 



شعر و آهنگ و اجراء دکتر علی گوشه 





کودکان خیابانی 

کودکی دیدم که در دنیای خویش 
چهره اش می گفت با من درد خویش 

در نگاهش بود پنهان بی یقین 
ترس و وحشت از زمانه بیش از این

گونه اش بجسته و بی آب و رنگ 
پابرهنه ژنده پوش و بی رمق 

رنگ چهره همچو دیواری سپید 
دیده گانش بی طراوت بی امید 

پرسه می زد در خیابان بی شتاب 
با نگاهی بی هدف بی آب و تاب 

زرق و برق و های و هوی دیگران 
بر سرش کوبیده می شد همچنان 

در خم و پیچ خیابان بَهر نان 
هرشب و هر روز افتان و روان 

در شب سرد زمستانی شدید 
نم نمک افتاد و در گنجی خزید 

کوله پشتی زیر سر بنهاد و خفت 
نیمه شب کودک جهان را ترک گفت