به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



یکشنبه، تیر ۰۴، ۱۴۰۲

تشدید موارد اعتصاب غذای زندانیان سیاسی در ایران، برای حمایت از یکدیگر

 

۱۵ زندانی سیاسی زن در زندان کچویی کرج، برای احقاق حقوق‌شان، دست به اعتصاب غذا زدند.

براساس اطلاعات رسیده به‌دست «ایران‌وایر»، در پی انتقال نابهنگام «زرتشت احمدی راغب»، زندانی سیاسی به سلول انفرادی و اعتصاب غذای او از روز ۲۷ خرداد، «مهدی مسکین‌نواز»، هم‌بندی‌ او هم از همان روز، در اعتصاب غذاست.

تاریخ زندان‌های ایران چنین صحنه‌هایی از همدلی را به خود کم ندیده است، اما این اعتصاب‌ها در جریان اعتراضات «زن، زندگی، آزادی»، بیشتر شده؛ از اعتصاب غذای سه بازداشتی مرد اعتراضات برای رساندن دارو به زندانیان زندان فشافویه، تا اعتصاب غذای ۱۵ زندانی سیاسی زن در حمایت از «آرمیتا عباسی»، معترض جوانی که به «سردستگی اغتشاشات» متهم شده و در اعتصاب غذا بود.

***

زرتشت احمدی راغب، از امضاکنندگان بیانیه استعفا «علی خامنه‌ای»، موسوم به «۱۴ امضا» و شهروند معترض به مسمومیت سریالی دانش‌آموزان در ایران است که دوم اسفند سال قبل، در منزلش بازداشت شد. 

آقای احمدی راغب چند روز پیش، در یک «درگیری لفظی با بخش فرهنگی زندان اوین»، به دستور رییس زندان به سلول انفرادی منتقل می‌شود و از همان زمان نیز دست به اعتصاب غذا زده است.

این فعال مدنی که پیش‌از‌این در اوایل خرداد، دوباره به زندان طولانی‌مدت محکوم شده، دو طول دوران حبس‌های قبلی و اعتصاب غذای طولانی‌مدت در حمایت از زندانیان سیاسی دیگر چون «ناهید شیرپیشه»، مادر «پویا بختیاری»، جان‌باخته آبان ۱۳۹۸ و «بهنام موسیوند»، فعال مدنی در بند، به بیماری‌های مختلفی از جمله گرفتگی عروق مغزی، کم سویی چشم، خونریزی معده و خونریزی ناشی از چسبندگی بافت روده، مبتلا شده است.

منابع ایران‌وایر نسبت به وضعیت او اظهار بی‌اطلاعی کرده‌اند. هم‌زمان با این بی‌خبری و اعتصاب غذا که حالا وارد هشتمین روز خود شده، اطلاعاتی به‌دست ما رسیده که نشان می‌دهد، مهدی مسکین نواز، دیگر زندانی سیاسی که در اردیبهشت ۱۳۹۸ بازداشت شده، در حمایت از زرتشت احمدی راغب، دست به اعتصاب غذا زده است.

براساس این گزارش‌ها، وضعیت جسمی آقای مسکین‌نواز نگران‌کننده است؛ او «بسیار لاغر و ضعیف» شده و جان او و زرتشت احمدی راغب، در خطر است.

 

سه نفر برای همه و همه برای سه نفر

این نخستین بار نیست که یک زندانی سیاسی در حمایت از زندانی یا زندانیان سیاسی دیگر، با جان خود پا در میدان گذاشته و خطر می‌کند تا حقوق از دست رفته شهروندانی که به‌دلیل نبودن آزادی بیان در بند آمده‌اند را، به آن‌ها بازگرداند.

پیش‌از‌این در زمستان ۱۴۰۱ و در میانه خیزش اعتراضی ایرانیان به کشته‌شدن «ژینا [مهسا]امینی»، سه بازداشتی اعتراضات که منابع ایران‌وایر نام دو تن از آن‌ها را افشا کرده‌اند، دست به اعتصاب غذا می‌زنند تا غذا، شیر، میوه، دارو سرماخوردگی و ویتامین، به داخل زندان تهران بزرگ آورده شود.

بنا بر اطلاعات رسیده به ایران‌وایر، در آن بازه زمانی، هر بند زندان تهران بزرگ با سه برابر ظرفیت خوددبازداشتی‌های اعتراضات را جا داده بود و با ورود گروهی از بازداشتی‌ها در اواخر آذر، موجی از بیماری‌های ویروسی فصلی و آنفولانزا وارد زندان تهران بزرگ می‌شود، ولی مسوولان و بهداری زندان حتی از دادن قرص‌های مسکن و تب‌بر نیز به بازداشتی‌ها خودداری می‌کردند.

در همین حین، «کامین کرکی»، برادر دادخواه «امین کرکی»، از کشته‌شدگان اعتراضات دی ۱۳۹۶ و «ساسان چمن‌آرا»، هنرمند کرد که اخیرا حکم ۵ سال زندان او تایید و برای اجرای حکم احضار شده است، و یک فرد دیگر که هویت او برای ایران‌وایر مشخص نیست، دست به اعتصاب غذا می‌زنند تا مسوولان زندان را ناچار کنند به وضعیت بازداشتی‌ها رسیدگی کنند.

فرد آگاهی که در آن زمان با این زندانیان هم‌بند بوده و درباره آن اعتصاب غذا با ایران‌وایر گفت‌وگو کرده، می‌گوید که این اعتصاب غذا از خودگذشتگی آن‌ها از جان‌شان برای فراهم شدن حداقل‌های زندگی برای هزاران تن از بازداشتی‌های اعتراضات بوده است.

او که به‌دلایل امنیتی نامش نزد ما محفوظ است، توضیح می‌دهد: « در زندان شرایط برای کسانی‌که بار اول‌شان است، خصوصا خیلی سخت است و برای همین آن‌ها که قدیمی‌ترند سعی می‌کردند برای حفظ روحیه جوان‌ترها، اتحاد و همبستگی ایجاد کنند. آن حس مشترک تحت ستم بودن و آن خواسته مشترک که آزادی است، باعث می‌شود که دیگر کسی به خط مشی‌های سیاسی و فکری کاری نداشته باشد و اغلب با هم همدل شوند.»

به گفته این فرد، به‌دلیل خطراتی که اعتصاب غذای دسته‌جمعی می‌توانسته برای صدها بازداشتی که در آن زمان در فشافویه بودند داشته باشد، نهایتا سه تن داوطلب می‌شوند که تا برآورده شدن خواسته‌های همه، اعتصاب غذا کنند: «آسان نیست، جان‌شان را کف دستشان گرفته بودند. اگر همه اعتصاب می‌کردند ممکن بود تلفن‌های بند قطع شود یا گارد را به داخل زندان بیاورند و همه از دم دوباره زیر پرونده‌سازی بروند، اما وقتی این سه بزرگوار اعتصاب کردند و رییس زندان حمایت‌ها را از آن‌ها دید، مجبور شد با هر ۹ بندی که در بیانیه اعتصاب‌شان آورده بودند که یکی از موارد آن دارو در بهداری و غذای مقوی در فروشگاه بود، کنار بیاید.»

او می‌گوید که خوشبختانه این اعتصاب غذا چند روز بیشتر طول نکشیده و او می‌توانسته «عشق و جان‌فشانی» را که این افراد برای هم‌بندی‌هایشان داشتند کاملا درک کند؛ موضوع ارزشمندی که حالا در بیرون از زندان هم به دوستی عمیق بین بسیاری از بازداشتی‌های آن روزها در زندان تهران بزرگ شده است.

 

آرمیتا عباسی و اعتصاب غذای ۱۵ زندانی سیاسی زن

در دی‌۱۴۰۱، ​​مادر «آرمیتا عباسی»، زن جوان معترضی که در مهر و در جریان اعتراضات سراسری در تهران بازداشت شده بود، از اعتصاب غذای دخترش در زندان «کچویی» کرج خبر داد.

او با انتشار پستی در اینستاگرام خود خطاب به قاضی شعبه یک دادگاه انقلاب اسلامی کرج نوشت که دخترش در «عدم رسیدگی به پرونده و طولانی شدن دوران زندان»، دست به اعتصاب غذای خشک زده است.

آرمیتا، ۲۰ ساله‌ اهل کرج که همه او را با موهای سبز، صورتی و رنگارنگش می‌شناسند، مانند بسیاری از هم‌نسلانش در اینستاگرام، از زندگی‌ خود، گربه‌هایش و رویایش برای یک زندگی عادی می‌نوشت، اما با شروع اعتراضات به قتل حکومتی ژینا امینی در بازداشت «گشت ارشاد»، او هم صدای اعتراض خود را بلند کرد و بازداشت شد.

شبکه خبری «سی‌ان‌ان» پیش‌تر در گزارش تحقیقی و تکان‌‌دهنده، پرده از رازی مگو برداشته بود؛ استفاده ماموران و بازجوها از تجاوز و آزار جنسی علیه زنان بازداشت‌ شده در جریان اعتراضات. آرمیتا یکی از زنانی است که سی‌ان‌ان در گزارش خود، از تجاوز و شکنجه‌های وحشتناک علیه او در حین بازداشت خبر داده بود.

اما وقتی خبر اعتصاب غذای آرمیتا بیرون آمد، خبر دیگری نیز به گوش می‌رسید؛ ۱۵ زندانی سیاسی زن در زندان کچویی کرج، یعنی همان زندانی که آرمیتا در آن بود، در حمایت از او و برای احقاق حقوق‌شان، دست به اعتصاب غذا زدند.

«الهام مدرسی»، «نیلوفر شاکری»، «سمیه معصومی»، «فاطمه حربی»، «انیسه موسوی»، «فاطمه نظری‌نژاد»، «فاطمه مصلح‌ حیدرزاده»، «مرضیه میرقاسمی»، «شهرزاد درخشان»، «فاطمه جمال‌پور»، «حمیده زراعی»، «نیلوفر کردونی»، «ژاسمین حاج‌ میرزامحمدی» و «مائده سهرابی»، از جمله معترضان بازداشتی بودند که در اعتراض به عدم رسیدگی پزشکی به اعتصاب غذای خشک آرمیتا عباسی و عدم رسیدگی به پرونده‌های خود، به این اعتصاب غذا پیوسته‌ بودند.

آن‌ها یک هفته بعد، پس از تهدید بسیار از سوی نهادهای امنیتی به تبعید و همچنین وضعیت نامناسب جسمی، به اعتصاب غذای خود پایان دادند. این درحالی بود که ماموران امنیتی، خانواده‌های نیلوفر شاکری، الهام مدرسی و آرمیتا عباسی که مقابل زندان کچویی بست نشسته بودند تا خبری از حال فرزندان شان بگیرند را هم، بازداشت کردند. سرانجام البته، هم خانواده‌ها رها شدند و هم آرمیتا از زندان آزاد شد، ولی بعدها در پستی در اینستاگرام، از تهدید و آزارهای خود خبر داد؛ آزارهایی که احتمالا برای هیچ‌یک از بازداشتی‌های اعتراضات تمامی نداشته است.

 

فرهاد میثمی؛ مسیحی بر صلیب برای توقف اعدام

تصویر «فرهاد میثمی»، پزشک و فعال مدنی که زمستان سال گذشته در اثر اعتصاب غذا به یک قدمی مرگ رسیده بود، احتمالا گویاتر از هر تصویری، جان‌فشانی برای آزادی و حقوق دیگران را در زندان‌های ایران بازگو می‌کند.

بعد از ۴ ماه اعتصاب غذا، در ۱۳بهمن، نامه و تصاویری از دکتر فرهاد میثمی در زندان رجایی شهر کرج منتشر شد که واکنش‌های گسترده داخلی و بین‌المللی را به‌همراه داشت. این پزشک و مدیر انتشارات «اندیشه سازان»، در نامه‌ خود تاکید کرده بود که ​«طی ۱۰ روز آینده، آبی که می‌نوشد را تلخ خواهد کرد، تا نشانه‌ای از روزگار تلخ‌تر از زهری باشد که حاکمان جمهوری اسلامی از جمیع جهات برای همگان آفریده‌اند.»

آقای میثمی، در آستانه پنجمین ماه اعتصاب غذای خود گفته بود که این اقدام را به‌عنوان نشانه‌ای از پایداری بر سر خواسته‌های سه گانه‌ خود، یعنی «توقف اعدام معترضان»، «آزادی ۶ زندانی سیاسی - مدنی» و «توقف آزارهای اجبار حجاب» انجام می‌دهد؛ یکی از کسانی‌که او خواستار آزادی‌شان شده بود، «بهاره هدایت» بود، فعال دانشجویی و از جمله زنانی که از همان روزهای اول اعتراضات سراسری سال قبل، بازداشت شدند. بهاره در نامه‌ای از میثمی خواسته بود اعتصاب خود را بشکند، چون حتی اگر جمهوری اسلامی حجاب اجباری را هم بردارد، باید برود.

بعدتر، کارزار گسترده‌ای از سوی مادران دادخواهی چون «گوهر عشقی»، مادر «ستار بهشتی»، کارگر وبلاگ‌نویس و ناهید شیرپیشه، مادر پویا بختیاری و همچنین ۳۸۰ تن از فعالان زنان شکل گرفت که از میثمی می‌خواست دست از اعتصاب غذا بکشد، میثمی چند وقت بعد، با پایان دوران محکومیت خود از زندان آزاد شد. وکیلش گفته بود که قوه‌قضاییه از او وثیقه خواسته، ولی او نپذیرفته و با‌این‌حال او را آزاد کرده‌اند.

ایران وایر