گفتوگوی نرگس محمدی با بیبیسی جهانی:
سوال خبرنگار بیبیسی: در حال حاضر اوضاع اینطور است؛اسرائیلیها در حال بمباران تهران هستند.
پاسخ: من از تهران خارج شدهام. چند روز بعد از حملات اسرائیل، مجبور شدم این شهر را ترک کنم
سوال: درست است. پس الان از کجا با من صحبت میکنید؟
پاسخ: الان در اطراف تهران هستم، در شهری دیگر. اما خودم آنچه در تهران رخ داد را با چشم دیدم.
سوال: خب برایمان تعریف کن، چطور بود؟
پاسخ: من شاهد حملات وحشتناکی بودم. زیرساختها را میزنند، بسیاری از غیرنظامیان کشته شدهاند. صدای وحشتناک پهپادها و انفجارهابالای سر… از بدترین و ترسناکترین تجربههایی بود که ما داشتیم.میخواهم یکی از دوستانم را توصیف کنم که فقط دو روز پیش، وقتی انبار نفتیای در تهران به نام شهران را زدند و همهچیز شعلهور شد…او مجبور شد با همان لباسهایی که بر تن داشت، خانهاش را ترک کند و این واقعاً یک فاجعه است.
سوال: چه زمانی تصمیم به فرار گرفتید؟
پاسخ: چهار روز در تهران بودم. دیروز، در روز پنجم، خارج شدم. اما قلبم هنوز در تهران است و آرزوی بازگشت دارم.
سوال: شنیدهایم که صفهای طولانی برای خروج از تهران شکل گرفته بود. خروج برای شما دشوار بود؟
پاسخ: مسافتی که دو ساعت زمان میبرد، برای ما ۱۲ ساعت طول کشید.
سوال: عجب. نرگس، اجازه بده بپرسم حالتان چطور است؟ چون شما فقط چند ماه پیش، دسامبر گذشته، از زندان آزاد شدید و وضعیت جسمیتان هم خوب نبود. با توجه به همه این فشارها، الان چطورید؟
پاسخ: من دو تومور داشتم؛ یکی در سینه و یکی در پا. موفق شدیم تومور پا را جراحی کنیم. اما وقتی قرار بود تومور سینه را عمل کنیم، همه این اتفاقات افتاد. حالا نمیدانیم که چه زمانی دوباره امکان عمل فراهم خواهد شد.
سوال: بسیار متأسفم که این را میشنوم. با این حال، با وجود تمام فشارها و شرایط سخت، زمانی پیدا کردید و متنی نوشتید که در روزنامه فرانسوی لوموند منتشر شده؛ در آن خواستار پایان حملات نظامی اسرائیل و همچنین توقف غنیسازی اورانیوم از سوی جمهوری اسلامی ایران شدهاید.چرا چنین درخواستی کردید؟
پاسخ: من ده سال از زندگیام را فقط بهخاطر دفاع از حقوق بشر و صلح در زندان گذرانده ام. حالا ما در تقاطع جنگ ها هستیم. جنگ تمامعیار میان اسرائیل و جمهوری اسلامی و جنگ جمهوری اسلامی با مردم سرزمین ایران. من به عنوان یک ایرانی که همیشه از حقوق بشر و صلح دفاع کردهام، اکنون در یک نقطهی عطف بزرگ قرار دارم. نقطه ای در تقاطع بین جنگ ها. من عمیقاً باور دارم که دموکراسی، حقوق بشر و آزادی از مسیر خشونت و جنگ حاصل نمیشوند.بنابراین، بهعنوان کسی که طرفدار دموکراسی است، باید خواستار توقف این جنگ از سوی اسرائیل باشم. جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل باید به آتشبس برسند. این جنگ باید متوقف شود. من این جنگ را با شدیدترین لحن ممکن محکوم میکنم.
سوال: شما این جنگ را «تهدیدی جدی برای بنیانهای تمدن بشری» خواندهاید. چرا از چنین ادبیات تندی استفاده میکنید؟
پاسخ: خاورمیانه اکنون در آتش و خون غرق است. در کجای خاورمیانه میتوان نشانهای از امید به صلح دید؟ سیاستمدارانی مانند علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، و بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، این خشونتها را رقم زدهاند، چون وعده میدهند که میتوان از طریق جنگ و کشتار و خشونت آیندهی بهتری ساخت. اما این امکانپذیر نیست. تصور کنید؛ در ایران یک حکومت زنستیز و دینی حاکم است با علی خامنهای در رأس، که ما را به جهنم برده در حالی که وعدهی بهشت میداد. هم زمان نتانیاهو نیز ما را به جهنم میبرد، در حالی که وعدهی آزادی و دموکراسی میدهد.
سوال: نرگس، شما بهطور خاص خواستار توقف غنیسازی اورانیوم از سوی دولت ایران شدهاید. فکر میکنم بسیاری از ایرانیها، البته شما بهتر از من میدانید، اما بسیاری از مردم میگویند این مسئله به خود ما مربوط است. چرا باید غنیسازی متوقف شود؟ چون اسرائیل یا آمریکا میخواهند؟
پاسخ: ما باید به شرایطمان توجه کنیم؛ ما تحت حکومت یک دیکتاتوری مذهبی هستیم که به خواست مردم احترام نمیگذارد. من همیشه گفتهام این حکومت دروغگو و فریبکار است .بارها گفتهام این حکومت ناتوان و غیرقابل اصلاح است. بنابراین، علیرغم آنچه رژیم میگوید، مردم ایران هیچ بهرهای از برنامهی غنیسازی اورانیوم نبردهاند. این برنامه نه منبع جدید انرژی برای ما فراهم کرده، نه مشکلی را حل کرده است.
ما روزانه ساعتها قطعی برق داریم. گفتند برای تحقیقات پزشکی و درمانی نیاز به غنیسازی داریم، اما هیچگاه چنین چیزی محقق نشد. پس این برنامهی هستهای هیچ سودی برای مردم ایران نداشته است. در عوض، این برنامه منبع دشمنیهای بینالمللی شده. بنابراین باید بگویم که برنامهی هستهای جمهوری اسلامی پروژهای متعلق به حکومت است، نه مردم. و عملاً مردم را به گروگان گرفتهاند.
سوال: نگران نیستید که اگر این حکومت به شکلی آشفته فرو بپاشد، آنچه در پی میآید بهجای دموکراسی، درگیریهای بیشتری باشد؟ شاید حتی جنگ داخلی یا حاکم شدن جریانهایی افراطیتر؟
پاسخ: چیزی که من به آن یقین دارم این است که جنگ هرگز دموکراسی، حقوق بشر و آزادی به ارمغان نمیآورد. این را با اطمینان میگویم.
سوال: شما همیشه بهشدت از حکومت ایران انتقاد کردهاید و بیپروا صحبت کردهاید. آیا نگران نیستید که چنین سخنانی باعث بازداشت دوبارهی شما شود؟
پاسخ: ممکن است، اما نگران نیستم.
سوال: چرا نگران نیستید؟
پاسخ: این مبارزهای است که ما خود آن را انتخاب کردهایم. مبارزهای که بهای سنگینی برای آن پرداختهایم، و باید آن را تا پایان ادامه دهیم.