به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



دوشنبه، بهمن ۱۰، ۱۳۹۰

لیدیا کاچو، روزنامه نگارزن مکزیکی برنده جایزه اولاف پالمه

جایزه اولاف پالمه سال جاری به نویسندگان ایتالیایی و مکزیکی اهدا شد. آن یکی برای تلاش بی دریغش در افشای مافیای مواد مخدردر ایتالیا و دیگری جهت افشای شبکه پدوفیلی در مکزیک.
لیدیا کاچو LYDIA CACHO)) روزنامه نگار و نویسنده مکزیکی بواسطه افشای شبکه پدوفیل Succar Kuris در Cancún مشهور شد. وی سیاستمداران ارشد ، تجار و بازرگانان همدست این شبکه را افشا کرد. چند ماه پس از این افشاگری بدنبال صدورحکم جلب وی توسط شهردار Puebla دستگیر و تهدید به قتل شد. لیدیا 6 کتاب را به تحریر در آورده و ستون نویس یکی از پر خواننده ترین روزنامه های مکزیک که از جمله در روزنامه El Universal نیز منتشر می شود، است. او از سال 2000 پناهگاهی را برای زنان و کودکانی که مورد خشونت واقع شده اند با امکان روان درمانی در جنوب مکزیک دایر کرده است. کمیساریای عالی سازمان ملل متحد به لیدیا پیشنهاد زندگی در تبعید را داده اما او علیرغم تهدیدهای مکرر این پیشنهاد را نپذیرفته است.
Lydia Cacho شبکه پدوفیل گسترده ای را که در راهروهای قدرت نیز نفوذ دارند افشا کرده و زنان را از بردگی جنسی مدرن نجات داده است. امروز وی یکی از مشهورترین روزنامه نگاران مورد احترام مکزیکی ست. اما او بهای سنگینی را برای کار خود پرداخته است. پس از پنج روز تلاش من برای تماس بااین زن روزنامه نگار 48 ساله مکزیکی، لیدیا در تماس رایانه ای برای من می نویسد: "من زندگی مسولانه و با عزت را در سایه تهدید مرگ بر یک زندگی طولانی و آرام توام با خفت و خواری ترجیح می دهم". معلوم می شود که وی در اطراف مکزیکو سیتی است و امکان ملاقات برای یک مصاحبه وجود ندارد. همه تلفنهای وی استراق سمع می شوند- "من فکر نمی کنم بلکه می دانم که تلفنهای من استراق سمع می شوند"- بنابر این تماس تلفنی آلترناتیو خوبی برای تماس نیست. مردان ناشناسی که برای وی پیامهای تهدید به قتل می فرستند می توانند از طریق تماس موقعیت جغرافیایی وی را شناسایی کنند. مصاحبه می بایست از طریق رایانه صورت بپذیرد.
ترتیبات امنیتی شاید مبالغه آمیز به نظر برسد، اما اینگونه نیست. از سال 2000 به این سو بیش از 80 روزنامه نگار در مکزیک به قتل رسیده اند. به گفته خبرنگاران بدون مرز این کشور یکی از خطرناکترین کشورها برای روزنا مه نگاران است. لیدیا سال 2005 زمانی که کتاب ”Los demonios del Edén” (شیاطین بهشت) را منتشر کرد، در بین مردم مکزیک مشهور شد. او در این کتاب یک شبکه پدوفیل در شهر ساحلی Cancún و ارتباط سیاستمداران و تجار رده بالا با این شبکه را افشا کرد.
یکی از این تجار از شهردار Puebla ، ماریو مارین خواست که این روزنامه نگار ناخوشایند را خاموش کند. لیدیا دستگیر و به زندانی در Pueblaمنتقل شد. قرار بر این بود که او درس عبرت بگیرد. فشار عمومی غیر منتظره لیدیا را نجات داده و او به قید وثیقه از زندان آزاد شد. اما او وقتی که خواست شهردار را پای میز محاکمه بکشاند با مانع مواجه شد. علیرغم اینکه مکالمه تلفنی ضبط شده که در آن تاجرمربوطه از شهرداربخاطر دستگیری لیدیا تشکر می کند در روزنامه La Jornada نیز منتشر شد، ماریو در دیوان عالی کشور بی گناه شناخته شده و آزاد شد. این مرد هنوز هم در میهمانیهای مجلل مکزیو سیتی دیده می شود. حزب سیاسی وی، PRI، بنظر می رسد شانس خوبی برای کسب پست ریاست جمهوری در ماه جولای آینده داشته باشد.
همزمان، نبرد رییس جمهور وقت Felipe Calderóns با قاچاقچیان خطرات را برای روزنامه نگارانی که در محل کار می کنند افزایش داده است. از سال 2006 بیش از 50000 نفر در زنجیره خشونتی که مکزیک را بر گرفته و مطبوعات را وادار به تطبیق خبر رسانی خود با گزارشهای دولت از واقعیات جاری کرده، کشته شده اند. پلیس و ارتش قهرمانانه مبارزه سرسختی را با مافیا به پیش می برند.
اما لیدیا مصرانه از همکاری پلیس و مافیا گزارش داده است " نمونه های زیادی وجود دارد. وقتی که من با دادستان شهرQuintana Roo دو ماه پیش مصاحبه کردم، او نمی دانست چه کارکند، چرا که او متوجه شده بود که 40 درصد از پلیس با مافیا همکاری می کند". ارتباط بین دولتمردان و مافیا بویژه در پورنوگرافی کودکان، قتل زنان، تجارت انسان مشخص می شود، عرصه ای که لیدیا افشای آن را مسولیت خویش می داند. او بارها و بارها حمایت مردان قدرت از جانیان را افشا کرده است.
لیدیا در شهر ساحلی Cancún پناهگاهی را برای زنان و کودکانی که از خشونت و روسپیگری فرار می کنند دایر کرده است. او در آخرین کتاب خود تحت عنوان ”Esclavas del Poder” (بردگان قدرت) فقر و نابرابری شدید در کشورهایی مثل مکزیک را که پایه و اساس خرید و فروش جنسی است را تشریح می کند.
طی سالهای گذشته لیدیا جوایز بین المللی متعددی را برای کار خویش دریافت کرده است، اما تهدید ها همچنان ادامه دارد.
لیدیا می نویسد: "من همیشه کشتی ها و هتلهای آلترناتیو را رزرو می کنم و بلیط را در دقایق آخر می خرم. چرا که می دانم روزی که آنان اطلاعات لازم را بدست بیاورند مرا خواهند کشت."
جایزه اولاف پالمه بزرگترین جایزه جنبش کارگری است. در سال 1987 از طرف شورای مرکزی بنیاد اولاف پالمه پایه ریزی شد و همه ساله به کسانی که " کار ویژه ای را در راستای حرکت اولاف پالمه" برای حقوق بشر و دمکراسی انجام داده اند، ادا می شود. جایزه شامل دیپلم ومبلغی معادل 75000 دلار می باشد. کوفی آنان، هانس بلیکس، هنان اشراوی و پروین اردلان از برندگان سابق این جایزه می باشند.

ترجمه: ژاله معصومی
منبع: روزنامه سوئدی داگنس نی هتر
http://www.dn.se/kultur-noje/hon-ve