به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



چهارشنبه، بهمن ۱۸، ۱۳۹۱

لوييس گلاك
اگر بگويم كه هراسي ندارم

راستش را نگفته‌ام.

من هم مثل هر كس ديگري

مي‌ترسم از بيماري

مي‌ترسم از اهانت
 
من هم مثل هر كس ديگري

براي خودم روياهايي دارم

اما آموخته‌ام كه پنهان‌شان كنم

تا در امان بمانم از شر برآورده‌شدن‌شان:

تمام شادماني‌ها،

خشم سرنوشت را بر‌مي‌انگيزند.

آن‌ها با هم خواهرند... خواهراني وحشي

هر چند كه در نهايت،

هيچ حسي به هم ندارند جز حسادت.