به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



یکشنبه، دی ۲۸، ۱۳۹۳

روایت فرزند عبدالله مومنی از سوء قصد به جان سخنگوی ادوار تحکیم وحدت

عبدالله مومنی شامگاه پنجشنبه در برابر منزلش از سوی دو موتورسوار با سلاح سرد مورد سوء قصد قرار گرفت. 
حمیدرضا مومنی، فرزند عبدالله مومنی در گفتگو با کلمه ماجرای پنجشنبه شب علیه پدرش را تشریح کرد.

لطفا در مورد مکان، زمان و نحوه وقوع این حادثه توضیح بدهید.
- پدرم پنجشنبه شب و پیش از این حمله در منزل بود حدود ساعت ۱۱ شب برای اینکه وسایلی را از اتومبیل اش بیاورد، از خانه خارج شد، محل پارک ماشین حدودا بیست متر با در منزل فاصله داشته در کنار اتومبیل پدرم متوجه حضور دو مرد جوان حدودا بیست ساله می شود که به او نزدیک می شوند و آدرس کوچه بعدی را می پرسند و چون این نشانی پرسیدن بی معنا بوده پدرم پاسخی نمی دهد و به طرف در منزل حرکت می کند که احساس می کند از پشت سر دنبالش هستند، که به سرعت خودش را به ورودی ساختمان می رساند و زنگ می زند، من وقتی آیفون را برداشتم متوجه وضعیت غیرمعمول شدم و پدرم هم من را صدا کرد و من به سرعت به سمت در ورودی رفتم. به گفته پدرم در همان لحظه یکی از آن دو نفر از پشت به او لگد می زند که به زمین می افتد، فرد مهاجم که به داخل ساختمان وارد شده بوده بلافاصله با قمه به قصد ضربه به سینه پدرم خم می شود که ایشان هم در همان حالت افتاده به روی زمین، با پا به او می زند و این باعث می شود که شدت ضربه گرفته شده و تنها جراحت سطحی بر روی سینه پدرم ایجاد شود. همه این اتفاقات تنها در چند لحظه روی داده و تا زمانی که من و سایر همسایه ها برسیم مهاجمان صحنه را ترک کرده بودند، گویا نگران بوده اند که چهره شان در دوربین و . . ثبت شود.

- هیچ نشانه ای وجود داشت که نشان دهنده انگیزه این مهاجمان باشد؟ آیا حرفی هم زدند؟
همه اتفاقات خیلی سریع رخ داد. اما برخی نکات قابل توجه است از جمله اینکه این مهاجمان گویا محل را شناسایی کرده بودند و در کمین پدرم بوده اند، در جریان درگیری هم تعدادی از وسایل مانند کیف پول و رایانه شخصی و گوشی تلفن همراه پدرم بر روی زمین افتاده بوده که مهاجمان اعتنا نکرده و بر این اساس به نظر می رسد انگیزه مالی و یا سرقت نداشته اند. کلامی هم که پس از ایراد جراحت به زبان آورده اند این بوده که “تمام کردی، مردی و خلاص شدی”.

- مشخصات ظاهری این افراد چگونه بوده است؟
دو مرد جوان و حدودا بیست ساله بوده اند با لباس های تیره و ریش داشته اند. تقریبا تیپی که از گروه های فشار و افراطی مشهور است. موتور سیکلتی هم که سوار بر آن بوده اند اصطلاحا موتور هزار بوده و موتور سیکلت معمولی نبوده است. با این حال چهره شان را نبسته بوده اند.

-  پدر شما حدودا ده ماه پیش پس از تحمل پنج سال حبس از زندان آزاد شد، آیا طی این مدت هیچ نشانه و یا تهدیدی علیه ایشان سابقه داشته است؟
تماس مستقیم و یا تهدید رسمی نه. اما بله نشانه هایی بوده است. در خرداد ماه سال جاری یعنی حدود سه ماه از آزادی پدرم که گذشته بود، در حال بازگشت از یک جلسه ، شب هنگام در خیابان اتومبیلی جلوی او می پیچد و پس از توقف ماشین پدرم، در حالی که به شکل غیرمعمولی سلاح به همراه داشته و در نشان دادن آن سلاح ها هم تعمد داشته اند، مدعی می شوند که اتومبیل سرقتی است و چند نفر به بازرسی و تفتیش کامل آن می پردازند که پدرم اعتراض می کند اگر ماشین سرقتی است نیاز به تفتیش نیست و احتمالا ماموریت دیگری دارید که مسئول آنها تنها نیشخندی می زند. پس از ترک محل توسط این عده در تماس با نیروی انتظامی و آگاهی روشن شد که اساسا چنین تیمی از سوی پلیس در آن زمان و مکان ماموریتی نداشته است. و به هرحال آن عده هرکسی که بودند علیرغم ادعایشان پلیس آگاهی نبودند.

- آیا سوءقصد پنجشنبه شب را به مراجع قانونی اطلاع داده اید؟
بله. در همان صحنه و بلافاصله با پلیس ۱۱۰ تماس گرفته شد و موضوع را اطلاع دادیم و نکات لازم در مورد ابعاد موضوع و حواشی آن هم به آنها منتقل شد، پس از آن هم با مراجعه به پزشک قانونی و انجام معاینه و ثبت آثار جراحت طرح شکایت نزد مراجع ذی ربط صورت گرفته است.
به طور طبیعی ما پی گیر این موضوع خواهیم بود اما انتظار این است که نهادهای عمومی مسئول امنیت نیز به وظایف خود عمل کنند
منبع : کلمه