به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



یکشنبه، مهر ۱۶، ۱۴۰۲

سرمقاله لوموند نرگس محمدی: جایزه صلح نوبل ۲۰۲۳ صدای اعتراض ایرانیان

 رژیم ایران احتمالا این اقدام را بعنوان تصمیمی «جانبدارانه و سیاسی» محکوم نموده، و آن را مانور توطئه‌آمیز «برخی دولت‌های اروپایی» قلمداد خواهد کرد. ولی راست اینکه او در این میان سربلند نیست، چراکه زندان شوم اوین تهران اکنون یک برنده جایزه صلح نوبل را درون دیوارهای خود به بند کشیده است. کمیته نروژی روز جمعه 6 اکتبر با ارج نهادن یک زندانی به نام نرگس محمدی، کنشگر حقوق زنان و حقوق بشر، از شجاعت و اراده وی قدردانی کرد. ما نه تنها این گزینش را سپاس می داریم، بلکه مقامات ایرانی را دعوت می کنیم، تا او را آزاد کنند، همانطور که بسیاری از مقامات حکومتی در سراسر جهان پس از این خبر، آزادی وی را خواستار شدند.


زن، زندگی، آزادی

اگر اراده سرسختانه این کنشگری که به مدت هشت سال از خانواده در تبعید اش محروم است، تحسین برانگیز است، اما پیام نوبل فراتر از شخص اوست. این جایزه صلح نوبل فراتر از روزنامه‌نگاری که قربانی دستگیر‌شدن های خودسرانه و پیاپی بوده است، و در حال حاضر هزینه مبارزه خستگی‌ناپذیر خود علیه وحشیگری های رژیم تهران را با محکومیت جدیدی پرداخت می‌کند، جنبش اعتراضی گسترده‌ای را خطاب قرار می دهد که با مرگ وحشیانه مهسا امینی آغاز گشت، مهسا زن جوانی که کمی بیش از یک سال پیش به دلیل آنکه حجابش ناکافی تلقی می شد، به دست گشت ارشاد جان باخت.

این جایزه همچنین پاسخی نمادین به سرکوب بی‌رحمانه جنبشی اعتراضی است که با فرمول «زن، زندگی، آزادی» آغاز شد. این عبارت سه‌گانه به بن‌بست‌هایی اشاره دارد که بخش تاریکی از ترازنامه این رژیم نظامی-مذهبی را تشکیل می‌دهد. زنان همچنان شهروندان درجه دوم محسوب می شوند. بحران اقتصادی ناشی از فساد و بی کفایتی که با تحریم های بین المللی به دلیل رقابت برای سلاح های هسته ای تشدید شده است، افق را تیره می کند. افزون بر آن، آزادی از هر سو بوسیله حکومت و شبه نظامیان آن سرکوب می شود.

نرگس محمدی در نامه‌ای که بتاریخ خردادماه پشت دیوارهای زندان اوین نوشته و در آستانه اولین سالگرد درگذشت مهسا امینی در ستون‌های این روزنامه منتشر گشت، این نکته را با اصمینان به اینکه مبارزه ایرانیان برای آزادی های شان خاموش نمی شود، بیان کرده بود:« اگر به جامعه ایران دقت کنید، می بینید که هر فردی در هر زمان از زندگی و در هر مکانی در زمینه میل به زندگی مقصر بشمار می رود».

این رزمنده کنشگر، کشورش را به خوبی می شناسد و می داند این مبارزه طولانی خواهد بود. زمانی که شیرین عبادی، وکیل و بنیانگذار کانون مدافعان حقوق بشر که نرگس محمدی مدت درازی سخنگوی آن بود، در سال ۲۰۰۳ جایزه صلح نوبل را دریافت کرد، او در حال سفر در خارج از کشور بود، و هزاران ایرانی بازگشت وی را جشن گرفتند. امیدی که در آن زمان هنوز برای گشایش رژیم وجود داشت، با امواج سرکوب از بین رفت، و شیرین عبادی شش سال بعد، ناگزیر از تبعید گردید. وضعیت از آن زمان وخیم تر شده است.

افسوس که این احتمال وجود دارد که بهنگام مراسم اهدای جایزه صلح نوبل، یک صندلی خالی بماند. نرگس محمدی در نامه خود از خوانندگان خویش دعوت کرده است: «همچنان صدای ما باشید، پیام امید ما را برسانید، به جهان بگویید که ما بیهوده پشت این دیوارها نیستیم و اینکه ما از جلادان خود که از همه ابزارهای ممکن برای خاموش کردن جامعه ما مدد می گیرند، پرتوان تر هستیم .» این صدا در ۶ اکتبر پژواکی بلندتر از همیشه یافت.