به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



شنبه، بهمن ۰۶، ۱۴۰۳

سندرم «خستگی از زندگی در سالمندی» و راه‌های مقابله با آن

«روزها بی‌هدف می‌گذرند و زندگی دیگر مثل گذشته شیرین نیست.» این تجربه مشترک هزاران سالمندی است که از یک مشکل در حوزه سلامت روان رنج می‌برند. پدیده‌ای که متخصصان آن را سندرم «خستگی از زندگی» نامیده‌اند و برای درمان آن، راه‌هایی به‌جز دارو وجود دارد.


بر اساس گزارش دیلی میل، این سندرم که حتی متخصصان را هم با چالش‌های جدی روبه‌رو کرده است، برخلاف افسردگی، با داروهای رایج درمان نمی‌شود اما خبر خوب این است که راهکارهایی برای مقابله با آن وجود دارد.


روایت‌های سالمندان از احساس خستگی از زندگی


جین ۸۶ ساله در گفت‌وگو با دیلی میل، وضعیت خود را از نظر سلامت جسمانی «نسبتا خوب» توصیف می‌کند اما پس از درگذشت همسر و بسیاری از دوستانش، دیگر لذتی در زندگی نمی‌بیند.


او می‌گوید: «می‌دانم نباید چنین احساسی داشته ‌باشم. من خوش‌شانسم که دختر خوبی دارم و اغلب او را می‌بینم اما احساس تنهایی می‌کنم. حس می‌کنم تمام کاری که انجام می‌دهم خوردن، خوابیدن و دویدن به سوی توالت است.»


جان ۸۱ ساله، پس از سه بار مبارزه با سرطان در دهه گذشته، سرانجام در حال بهبودی است.


این پدربزرگ و مهندس سابق می‌گوید: «گاهی فکر می‌کنم واقعا از زندگی سپاسگزارم اما وقتی نمی‌توانی کار مهمی انجام دهی، با خودت می‌گویی اگر فردا بمیرم، شاید بهتر باشد. من قبلا مرد بسیار فعالی بودم اما حالا احساس بی‌فایده بودن می‌کنم.»


آیریس ۸۱ ساله که در یک خانه سالمندان مجهز زندگی می‌کند هم تجربه مشابهی دارد.


او می‌گوید: «از زندگی کردن خسته شده‌ام چون دیگر نمی‌توانم بدون کمک کارکنان از خانه خارج شوم. دوستانم فوت کرده‌اند و جوان‌ترها تجربیات مشترکی با من ندارند که بتوانیم درباره‌شان صحبت کنیم. از خانواده‌ام سپاسگزارم اما چیزی نیست که منتظرش باشم.»


دیدگاه موافقان


دکتر سم کار، روان‌شناس متخصص این موضوع در دانشگاه باث، معتقد است این وضعیت با افسردگی در افراد جوان‌تر متفاوت است: «سالمندانی که ما می‌بینیم، اغلب احساس می‌کنند زندگی‌شان به پایان رسیده؛ مثل این است که ماراتن را تمام کرده‌اید و دیگر چیزی برای تجربه کردن باقی نمانده ‌است.»


دکتر راب هاوارد، متخصص روان‌پزشکی سالمندان در دانشگاه کالج لندن هم می‌گوید که این احساسات، شایع هستند.


به گفته او، برای بسیاری از افراد، هویت و معنای زندگی به مراقبت از خانواده و کار گره خورده ‌است و بدون این نقش‌ها، افراد می‌توانند بخش زیادی از عزت نفس و اعتماد به نفسشان را از دست بدهند.



مخالفان: سالمندی می‌تواند دوران شکوفایی باشد


پروفسور جان اندروز، کارشناس مراقبت از سالمندان در دانشگاه استرلینگ، نظر متفاوتی دارد.


او به دیلی میل می‌گوید: «چرا وقتی یک جوان ۱۹ ساله می‌گوید از زندگی خسته شده ‌است نگران می‌شویم اما وقتی یک فرد ۹۰ ساله همین را می‌گوید، می‌گوییم طبیعی است؟ این نشان می‌دهد که ما آن‌طور که باید برای افراد مسن ارزش قائل نیستیم.»


سوزان پیکارد، مدیر مرکز سالمندی در دانشگاه لیورپول نیز معتقد است جنبه‌های مثبت پیری اغلب نادیده گرفته ‌می‌شوند.


او به نمونه دیانا آتیل، سردبیر ادبی سابق اشاره می‌کند که در دهه ۹۰ زندگی‌اش به شهرت رسید. او در دهه ۷۰ زندگی کلاس‌های طراحی را شروع کرده بود.


چالش مرگ با کمک پزشکی


این مساله زمانی پیچیده‌تر می‌شود که پای مرگ با کمک پزشکی به میان می‌آید.


در هلند که این امر برای افراد دارای «رنج غیرقابل تحمل» قانونی است، سه درصد از موارد مرگ داوطلبانه مربوط به افرادی است که از زندگی خسته شده‌اند.


در بلژیک نیز حدود ۲۰ درصد از موارد مرگ با کمک پزشکی مربوط به افراد مبتلا به بیماری‌های درمان‌ناپذیر نبوده ‌است.


در بریتانیا، لایحه کمک به مرگ به تازگی از اولین مرحله تصویب در مجلس عوام گذشته اما منتقدان نگرانند در صورت قانونی شدن این امر، سالمندانی که احساس می‌کنند سربار هستند یا به سادگی از زندگی خسته شده‌اند، برای پایان دادن به زندگی‌شان تحت فشار قرار گیرند.


ارتباط اجتماعی و یافتن هدف جدید


متخصصان راهکارهای متعددی برای مقابله با این سندرم پیشنهاد می‌کنند.


به باور دکتر هاوارد، یافتن هدف، کلید اصلی است. این می‌تواند از طریق کار داوطلبانه، شروع یک سرگرمی جدید یا یافتن نقشی تازه در خانواده باشد.


او تاکید می‌کند که مردم نباید ناراحتی و بدبختی را به‌عنوان بخشی جدایی‌ناپذیر از پیری بپذیرند.


پروفسور اندروز نیز توصیه‌های عملی دارد: «زیاد الکل ننوشید، خوب غذا بخورید، سیگار نکشید، تا جایی که می‌توانید ورزش کنید و اگر نیاز دارید، دارو مصرف کنید.»


او تاکید می‌کند: «نکته مهم دیگر این است که راه‌هایی برای خدمت به دیگران پیدا کنید؛ چه داوطلبانه در یک کلیسا یا پارک محلی، چه فعالیت در یک حزب سیاسی.»


او در پایان می‌گوید: «افرادی که عمر طولانی و شادی دارند، با دیگران، چه خانواده چه جامعه، در ارتباط هستند. کسانی که خود را وادار به انجام این کارها نمی‌کنند، تنها می‌مانند. درست است که این کار می‌تواند سخت باشد؛ به‌خصوص اگر ضعیف باشید اما اکثر مردم توانایی انجام کارهای شگفت‌انگیز را حتی در سنین بالا دارند.»

ایران اینترنشنال