«دوربینها را بردند و گفتند بگویید سکته کرده»

ایرانوایر بهطور اختصاصی به متن یک نامه از «خسرو علیکردی»، وکیل حقوقبشری که شامگاه جمعه ۱۴آذرماه در دفتر کارش در مشهد جانباخت، دست یافته که در آن خطاب به هیات حقیقتیاب سازمان ملل متحد درباره تهدیدهایی که در سالهای اخیر با آن مواجه بوده، توضیح داده است. آقای علیکردی پیش از مرگش، از این هیات خواسته بوده، بهعنوان یک «وکیل در معرض خطر»، از او «حمایتهای لازم بهعمل آورده» شود.
از سوی دیگر «ایرانوایر» به اطلاعاتی درباره روزهای آخر زندگی آقای علیکردی دست یافته که فرضیه «مرگ مشکوک» او را تقویت میکند. بر اساس این اطلاعات، پلیس آگاهی برای این وکیل جانباخته پرونده «قتل» باز کرده و پیکر او برای کالبدشکافی به پزشکی قانونی برده شده است. با اینحال، ماموران آگاهی بدون اینکه به خانواده فرصت «بکآپ» گرفتن از محتوای شانزده دوربین حاضر در محل کار و زندگی او را بدهد، وسایل شخصی او، هارد دوربینهای مداربسته و گوشی موبایل او را با خود بردهاند.
همچنین به ایرانوایر گفته شده که ماموران امنیتی در تماسهای تلفنی با دوستان او تهدید کردهاند که «بهانه دست رسانههای معاند» ندهند و به خانواده گفته شده، بگویند «سکته» بوده تا بتوانند «راحتتر» پیکر را تحویل گرفته و او را تشییع کنند. منابع ایرانوایر میگویند که نیروهای امنیتی اجازه ندادهاند این وکیل جانباخته زندانیان سیاسی و برخی خانوادههای دادخواه، در مشهد، شهر محل اقامت خانوادهاش و یا در سبزوار، شهر محل تولدش دفن شود، بلکه مجوز دفن او در روستای «عبدلآباد»، روستای پدریاش صادر کردهاند؛ چون از شلوغ شدن مراسم خاکسپاری او میترسیدند. بر اساس متنی که خانواده و نزدیکان آقای علیکردی تهیه کردهاند و نسخهای از آن هم بهدست ما رسیده، قرار است پیکر این وکیل حقوقبشری، ظهر روز یکشنبه، ۱۶آذرماه در گورستان روستای عبدلآباد بهخاک سپرده شود.
* * *
خسرو علیکردی که بود و چرا در ۴۵ سالگی، «سکته» کرد؟
خبرهای اولیه از جان باختن خسرو علیکردی، ساعات اولیه روز شنبه ۱۵آذر۱۴۰۴ منتشر شد. به ایرانوایر گفته شده که ساعت ۸صبح، کارگر نظافتچی دفتر کار او قصد داشته وارد ساختمان شود ولی متوجه شده کرکره ورودی بالا نمیرود. دفتر آقای علیکردی که در طبقه همکف ساختمان ۵طبقهای در مشهد است که خود و برادرش و خانوادههایشان در آن زندگی میکنند، از داخل ساختمان نیز یک درب ورودی دارد و بههمین دلیل، شخصی که کارهای نظافت دفتر آقای علیکردی را انجام میداده با منزل او تماس میگیرد تا درب را از داخل برایش باز کنند و اینگونه پیکر او توسط خانوادهاش در حالیکه از روی صندلی که بر آن نشسته بوده، روی زمین افتاده و صورتش با زمین برخورد کرده و خون از بینیاش جاری شده بوده، پیدا شده است. به ما گفته شده که سر او هم احتمالا در تماس با زمین، زخمی شده بوده است.
آقای علیکردی، یکی از سرشناسترین وکلای حقوقبشری در استان خراسان رضوی بود و وکالت شماری از خانوادههای دادخواه اعتراضات «زن زندگی آزادی»، از جمله خانواده «عرفان رضایی نوایی» و «ابوالفضل آدینهزاده»، نوجوان کشته شده در مشهد را برعهده داشت. او وکالت زندانیان سیاسی چون «فاطمه سپهری»، «محمـدحسین سپهری» و «کمال جعفری یزدی» از امضاکنندگان نامه استعفای خامنهای موسوم به ۱۴نفر را برعهده داشت و بابت اطلاعرسانی درباره این پروندهها، به حبس و جریمه نقدی محکوم شده بود.
بر اساس نامهای که خود آقای علیکردی خطاب به هیات حقیقتیاب سازمان ملل که در اوج اعتراضات به کشته شدن «مهسا (ژینا) امینی» شکل گرفت تا جنایتهای حکومت ایران را بررسی و ثبت کند، نوشته، او دستکم ۵بار با پروندهسازی نهادهای امنیتی روبهرو شده بوده است.
منابع ایرانوایر اما میگویند که او در روزها و هفتههای اخیر «تحرکات زیادی» در زمینه دفاع از حقوق موکلانش داشته است و پروندههای بیشتری را بهویژه پرونده حدود صد نفر از معترضان آب در سبزوار را برعهده گرفته بوده است. اعتراضات آب سبزوار در تابستان ۱۴۰۴ و در پی بحران مدیریت مصرف منابع آبی شکل گرفت و در جریان این اعتراضات که دستکم دو شب بهطول انجامید، دهها نفر در این شهر و مناطق اطراف آن بازداشت شدند.
خسرو را با صورت خونین روی زمین پیدا کردند
منابع ایرانوایر میگویند که هم ماموران امنیتی و هم پزشکی قانونی به خانواده آقای علیکردی گفتهاند، «بگویید سکته کرده تا سریعتر پیکر را تحویل دهیم که بروید دفن کنید و مشکلتان سریعتر حل شود.»
به گفته دستکم دو منبع مطلع، مرگ او «بسیار مشکوک» است و برای همین ماموران امنیتی خانواده را تحت فشار قرار دادهاند: «پیکرش را به پزشکی قانونی منتقل کردند. بعضی ارگانهایش را که لازم بوده خارج کرده و اجازه دفن دادند و تاکید کردند بگویید سکته بوده تا سریعتر پیکر را تحویل دهیم که بروید دفن کنید.»
به گفته یک شخص مطلع، «پزشکی قانونی برای اینکه بتواند بررسی کند، بخشی از معده و مری و بعضی دیگر از ارگانها را خارج کرده و پیکر را قرار است فردا تحویل دهند تا ساعت ۱۲ظهر در روستای عبدلآباد از توابع سلطانآباد سبزوار، یعنی محلی که پدر شهید خسرو دفن شده، او هم تشییع و دفن شود.»
یکی از منابع ایرانوایر گفته که پیکر او در حالیکه از روی صندلی که روی آن نشسته بوده به زمین افتاده بود، پیدا شده است. سر و صورتش به زمین برخورد کرده و از بینیاش خون جاری شده بوده است. پس از یافتن پیکر این وکیل حقوقبشری و تماس با اورژانس، اورژانس به خانواده گفته که او حدودا ده ساعت پیش فوت کرده و باید به پلیس اطلاع داده شود: «قاضی ویژه قتل را در جریان میگذارند و صحنه را بررسی کردند. گوشی تلفن همراهش را و هارد دوربینهای محل را که ۱۶ دوربین دارد از ورودی تا محل کار خسرو، همه را بردند.»
یکی دیگر از منابع ایرانوایر تاکید دارد که پلیس آگاهی از وضعیت شوکه بودن خانواده «سوءاستفاده» کرده و بدون اینکه به آنها اجازه «بکآپ» گرفتن از محتوای دوربینها را بدهد، هاردهای دوربینها بهعلاوه گوشی تلفن همراه و وسایل شخصی او را بردهاند: «نه رسیدی به خانواده دادهاند و نه به کسی اطلاع دادهاند. فقط به نظافتچی گفتهاند که اینها را با خود میبرند.»
بر اساس اطلاع ایرانوایر، ماموران امنیتی همچنین اجازه تشییع و تدفین این وکیل حقوقبشری در دو شهر مشهد که محل اقامت او و خانوادهاش و سبزوار که محل تولد او بوده را ندادهاند: «اجازه تشییع در مشهد که ۴میلیون جمعیت دارد را ندادند. مشهد بزرگ است و میدانند شلوغ میشود. سبزوار هم شهر بزرگی است و آقای علیکردی خیلی آنجا محبوب بود، بههمین خاطر آنجا هم اجازه ندادند. اجازه دفن را در روستای پدریاش دادند، همانجا که پدر و عموی شهید خسرو هم دفن هستند.»
بر اساس متنی که از سوی خانواده و نزدیکان آقای علیکردی تنظیم شده و نسخهای از آن نیز در اختیار ایرانوایر قرار گرفته نیز زمان و مکان برگزاری مراسم تدفین پیکر او، به همین شکل اعلام شده است. در این متن همچنین آمده است: «خسرو عزیزمان شرافتمندانه و آزاده زیست و مظلومانه و با مرگی شهادتگونه از جهان فانی هجرت کرد و خار چشم دشمنان و خائنان به ایران و خونهای مطهر شهدای میهن و راه آزادی بود…»
خسرو نه بیمار بود نه دارویی مصرف میکرد
به اطلاع ایرانوایر رسیده که با وجود فشار نهادهای امنیتی برای «سکته» اعلام کردن علت مرگ آقای علیکردی، قوه قضاییه جمهوری اسلامی برای او، پرونده «قتل» باز کرده است و کالبدشکافی و مراحل اولیه بررسی قتل او در پلیس آگاهی مشهد آغاز شده است.
«مرضیه محبی»، وکیل حقوقبشری که سالها در مشهد کار و فعالیت کرده به ایرانوایر میگوید که با آقای علیکردی مرتبا در ارتباط بوده و او کاملا سالم بوده و بیماری قبلی نیز نداشته است: «ایشان هیچ بیماریای نداشتند. رفقای نزدیک وافراد موثق و معتمد اطلاع دادند که مرگ ایشان طبیعی نبوده و کشته شده، ضمن اینکه دوربینهای محل را نیروهای امنیتی بردهاند وهیچ یک از اطرافیان ایشان دسترسی به تلفن همراه ندارد.»
به گفته خانم محبی، «آقای علیکردی خودش بارها اظهار میکرده که در معرض خطر است.»
یکی از منابع ایرانوایر نیز با گفتن اینکه این وکیل تنها ۴۵سال داشته و کاملا سالم بوده، میگوید: «از اداره اطلاعات با دوستانش تماس گرفتند و گفتند تلاش کنید بیسروصدا برگزار شود. بهانه دست شبکههای معاند ندهید که قتل و مرگ مشکوک ننویسند. این قضیه سکته بوده، همین.»
او ادامه میدهد: «خسرو کاملا سالم بود و نه دارویی مصرف میکرد نه مشکلی داشت. قبراق و سرحال بود.»
این شخص تاکید دارد که حتی اگر آقای علیکردی به مرگ طبیعی هم جانباخته باشد، فشارهای سالهای اخیر، بارها احضار، تهدید و زندان بابت انجاموظیفه حرفهای، یعنی دفاع از موکلانش در رساندن او به این شرایط بیتاثیر نبوده است.
این اظهارنظر در حالی مطرح میشود که پیش از این، «امیر رئیسیان»، دیگر وکیل دادگستری و از وکلای زندانیان سیاسی در شبکه اجتماعی ایکس خود نوشته بود: «خبر درگذشت جناب وکیل خسرو علیکردی شوکآور و مصیبتبار بود. حیف از آن همه شور و انگیزه. ستمی که در حق خودش و موکلانش اعمال شده بود فراموش نخواهد شد و چنین مرگی، مستقیم یا غیرمستقیم، نتیجه این ستمهاست.»
علت مرگ زودهنگام و ناگهانی خسروعلیکردی که بسیاری آن را «مشکوک» میخوانند احتمالا تا زمان اعلام نتیجه پزشکی قانونی، همچنان پر از ابهام باقی خواهد ماند. هرچند که منابعی که با ایرانوایر گفتوگو کردهاند امیدی به افشای حقیقت از سوی پزشکی قانونی ندارند و میگویند که پیش از این در پروندههای مشابه، مانند پرونده «غلامحسین دوستعلی مکی»، وکیل مشهدی که در سن ۵۷سالگی در منزلش در مشهد فوت کرد، واقعیت هرگز برای افکار عمومی شفاف نشد.
دستگاههای امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی در سالهای گذشته، دهها وکیل که پروندههای زندانیان سیاسی و عقیدتی را برعهده میگرفتند را تحت پیگرد قرار داده، به زندانهای طولانی محکوم کرده و بعضی را تا پای جان، مورد آزار و اذیت قرار داده است. خبر جانباختن ناگهانی و مشکوک علیکردی در حالی منتشر شده که «طاهر نقوی»، وکیل تُرک آذربایجانی برای حق دسترسی به درمان در زندان اوین، ۴۰ روز است که در اعتصاب غذاست و با جان و سلامتی خود بهای آن را میدهد. ویدیوی دستها وصدای لرزان «عبدالفتاح سلطانی»، دیگر وکیل حقوقبشری و زندانی سیاسی سابق که تنها زمانیکه دختر جوانش تحت فشارهای امنیتی به خانوادهشان جان باخت، از احکام پیاپی و بلندمدت زندان رهایی یافت نیز در هفتههای اخیر، خشم و اندوه افکار عمومی و کاربران شبکههای اجتماعی را برانگیخته است.
رقیه رضایی / ایران وایر