علی شاکری زند
برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار*
دفتر دوم
بختیار یک شخص نیست؛ یک راه است؛ راه امروز و آیندهی ایران
بخش بیستوششم ـ د
اما بر اساس توضیحات خود
او و دیگران می توان چنین استنباطکرد که وی سران نهضت آزادی را در برابر این
آلترناتیو قرار دادهاست که یا قول تصفیهی افراد ناصالح و نفاق افکن را بدهند و
کنگره هم به عضویت نهضت آزادی رأیبگیرد؛ یا به واگذاری این کار به شورای آینده
رأی گرفتهشود.
سخنان دکتر یدالله سحابی
در دفاع از نهضت آزادی
دکتر سحابی که سخنران بعد
بوده است، ضمن تشکر از حوصلهی کنگره، به نوبهی خود میگوید که همان روز نوشتهای
در دست "آن آقایان" دیدهاست که از مضمون و عنوان آن اطلاعینداشتهاست،
و اضافهمیکند که «علاوه بر آن امضائی در ذیل آن نوشته هم ندیدم. بنده صریحاً در
محضر آقایان عرضمیکنم که این نشریه مربوط به نهضت آزادی نیست. وابستگان به نهضت
آزادی از این مقوله اطلاعیندارند و احیاناً اگر از سوی یکی از نیروهای وابسته به
نهضت این نشریه منتشرشدهاست ما مطلقاً در این باره هیچ مسئولیتی را به عهده نمیگیریم
و در صورتی که ثابت شود که این بیانضباطی از سوی یکی از افراد و وابسته های به
نهضت آزادی صورت گرفتهاست مطمئناً آن فرد تنبیه انضباطی خواهند شد و هر اقدامی که
لازمباشد برای رفع اهانت صورتخواهدگرفت. اگر اجازدهید بنده نامهای را که آقای
شیبانی به من دادهاند قرائتکنم.۳۶»
اما از بیانات سلیس و
دقیقی که در پی میآید نمیتوان استنباطکرد که مضمون آن پیام باشد و بهنظرمیرسد
که با ادامهی سخنان خود دکتر یدالله سحابی سروکارداریم که در تمام طول بیاناتش
به زبانی روان و روشن سخن می گوید.
«جناب آقای رییس! اعلامیهای
که در اینجا پخششد متعلق به نهضت آزادی ایران نیست. ما دانشجوی[ان]ی را که در
اعلامیهی پیش عمل خلاف انضباط تشکیلاتی کردهاند تنبیهکردیم. لذا این آقایان
این بار که این اعلامیه را منتشرکردند جرأت آنکه امضاء نهضت آزادی را زیر آن
بگذارند پیدانکردند(همهمهی حضار) زیرا متعلق به ما نیستند و این نشانهی قدرت
تشکیلاتی نهضت آزادی است. آقایان اجازهبدهید که عرضکنم که پذیرش نهضت آزادی از
سوی جبهه ملی و تأیید این مسئله قیدی برای نهضت آزادی خواهدبود. زیرا ما معتقدیم
بعد از فاجعهی ۲۸ مرداد ۳۲ در مقابل تبهکاران باید قدعلمکرد و برای ادامهی راه مصدق و
نجات مملکت باید صف واحدی تشکیلداد و عضویت نهضت آزادی در جبهه ملی موجبخواهدشد
که نهضت انضباط کامل را رعایتنماید و مقررات جبهه در مورد نهضت نیز صادقخواهدبود
و این موجب اتحاد و وحدت بیشتر مبارزین خواهدشد. البته این بیان من به معنی الحاح
و التماس نیست. به نظر من مصلحت جبهه ملی این است که، ضمن تعریف مبانی، هرچه بیشتر
گسترشپیداکند. مطالبی که آقایان اظهارمینمایند موجب نگرانی ما نیز هست و ما ناگزیر بودیم که برای همان اصراری که از طرف
آقایان محترم بهعملمیآید روش خود را علنیکنیم. اگر اختلافی در روش ها هست در
اصل اختلافنبودهاست. من در حضور آقای طالقانی به جناب آقای دکتر صدیقی عرضکردم.
اعم از اینکه امروز عضویت نهضت آزادی از طرف کنگره تأییدشود یا خیر مطلقاً در روش
ما برای انجام وظیفهای که بردوشگرفته ایم تغییری ایجاد نمیشود (تشویق حضار)
روش ما همواره همکاری با جبهه ملی ایران است (تشویق حضار)، این روش باید پیوسته
تعقیبشود. ما همیشه برای شما احترام قائلبودهایم و به همکاری با شما افتخارمیکنیم.
نگرانی ما تنها از این بابت بودهاست که در کارجبهه سستیشود و ما دیرتر به اهداف
خود دستپیداکنیم.» [ت. ا. ]
در گفته های بالا چند نکتهی
مهم مورد تأیید قرارمیگیرد. یکی اینکه «ما دانشجوی[ان]ی را که در اعلامیهی پیش
عملِ خلاف انضباطتشکیلاتی کردهاند تنبیهکردیم»، پس آنان متعلق به نهضت آزادی
بودهاند؛ اما اعلامیهی بعدی متعلق به آنان نبودهاست ! دوم اینکه دکتر سحابی
پذیرش عضویت رسمی نهضت آزادی در جبهه ملی را عامل مثبتی در جهت تقویت آن انضباط
میخواند. سوم اینکه وفاداری به آرمان جبهه ملی و همکاری با آن را به این پذیرش مشروطنمیداند.
چهارم اینکه تلویحاً گفتهمیشود که سران و شاید جوانان نهضت آزادی
در رهبران جبهه ملی به قدر کافی همت و شوری که بتواند ضامن پیشرفت سریع
مبارزات باشد نمی بینند:« نگرانی ما تنها از این بابت بودهاست که در
کارجبهه سستیشود و ما دیرتر به اهداف خود دستپیداکنیم.۳۷»
نکته ی اخیر از همهی نکات
بالا گویاتر و مهمتر است. زیرا انسانی وارسته چون دکتر سحابی، که فارغ از مسائل
سیاسی در وارستگی او شکی روانبود، احساس برتری نهضت آزادی و رسالتی
خاصتر برای آن در امر مبارزه، و کمبود جبهه ملی در این زمینه را، هرچند
بهطور ضمنی، اما بهلحنی صادقانه بر زبان میآورد. و در این سخن است که
انگیزهی اصلی تأسیس نهضت آزادی، که البته خود را به آن ایدئولوژی که در
ابتدای این نوشته به آن اشارهشد مستظهرمیداند، بیش از تمام بحثهای دیگر آشکارمیشود.
سپس، ضمن پیشنهاد اینکه در صورت لزوم در کنگرهی آینده «اعم از اینکه ما باشیم یا
نباشیم جلسهی محاکمهای تشکیلدهند تا مشخص شود که چه عملی از سوی نهضت آزادی بر
خلاف مصالح جبهه ملی انجام شدهاست» میپرسد «مگر این آقایان که میفرمایید بیانضباطیکردهاند
یا بعضی مواقع حرفهایی بر زبان میرانند، قبلاً در طول این بیست ماه اخیر جزءِ
جبهه ملی نبودهاند. چرا یک کلمه خلافادب و نزاکت از آنها دیدهنشدهاست. مگر در
همان نامهای که در اینجا قرائتکردند و یا در آن نامهی سرگشاده که به شاه نوشتهشدهبود
جبهه ملی تکریمنشدهبود.۳۸» پرسش بجایی است؛ و پاسخ آن چنین است که
کسانی که اهل تحریکات بودند اما بهملاحظهی رهبری جبهه ملی پیش از آن کار خلاف
نمیکردند با تأسیس نهضت آزادی و بهاستظهار آن خود را برای چنین اعمالی آزادتریافتهبودند!
آنگاه دکتر سحابی سخنان دکتر صدیقی را بیالتفاتی خوانده میگوید «برخلاف همیشه که
رعایت انصاف عادت ایشاناست در اینجا در بعضی موارد رعایت انصاف را
نفرمودند.۳۹» [ت. ا.] حال آنکه رعایت انصاف اگر برای کسی خصیصهی
اخلاقی و یک اصل و ارزش زندگی اوست دیگر نمیتوان آن را یک«عادت» او نامید که
بتواند در مواردی از آن عدول نماید؛ و اگر عدولشده یا آن ارزش اخلاقی وجودنداشته
یا سهوی صورتگرفته که باید، بجای تعارفات، در رفع آن کوشید.
دکتر سحابی سپس مخالفت
نهضت آزادی با پیشنهاد دکتر سنجابی را اعلامکرد و با اشاره به رأیی که به طرح بحث مربوط به موضوع
در کنگره دادهشدهبود و توضیحات مجدد دربارهی نهضت آزادی و اینکه «آقایان همهی
اعضای آن را بهخوبی میشناسند» کنگره را به رأی و فیصله دادن به مسئله دعوتکرد،
و گفت «خواهشمیکنم تکلیف این موضوع را امروز روشنکنید. برای ما دیگر قابلتحملنیست.
این برای ما خجالتدارد که دومرتبه نهضت آزادی تقاضای رسیدگی به وضعیت خود را
مطرحکند (تشویق حضار).۴۰»
با پایان سخنان دکتر
سحابی، رییس گفت که چون آقای دکتر سحابی با پیشنهاد آقای دکتر سنجابی موافقتنکردند
بنده از اعضای کنگره اجازهمیخواهم که به این مذاکره خاتمهدادهشود. تعداد سی
نفر از آقایان تقاضاکردهاند که نسبت به عضویت نهضت آزادی ایران رأیگیری مخفی
انجامشود؛ و دکتر صدیقی در پاسخ رییس که پرسید آیا مخالف است، گفت:
«رأی گیری مخفی جهت عضویت
آقایان است. اما مسئله پیشنهاد آقای دکتر سنجابی است. اگر پیشنهاد ایشان مورد
توافق قراربگیرد [آن] بهمنزلهی تعیین تکلیف موضوع، با مطالعه و دقت بیشتر،
خواهدبود. این کار جمیع موانع و معاذیر و مشکلات را هم از پیش پای آقایان برخواهدداشت.
بنده شخصاً تأییدمیکنم و صادقانه میگویم که روشی که آقای دکتر سنجابی پیشنهادکردند
هم بهمصلحت آقایان و هم بهمصلحت جبهه ملی ایران است (حضار: صحیح است).
رییس گفت منِ بنده نیز بنا
به دستور کنگره موظفم که امروز به این موضوع خاتمه دهم و غیر از رأیگیری چارهای
ندارم. و با این توضیح که در صورت بحث پیرامون پیشنهاد دکتر سنجابی وقت برای
دنبالهی کار کفایتنخواهدکرد گفت طرح موضوع را بهرأیمیگذاریم (همهمهی
حضار).
با قیام و قعود رأیگرفتهشد و پیشنهاد به تصویب
رسید.
در این وقت آقای طالقانی
گفت: «جناب آقای رییس قبلاً رأیگرفتید که قبل از این کار تفتیش انجام شود. اگر
آقایان بخواهند اینطورکنند، [و]این کار بشود، من جلسه را ترکمیکنم.۴۱»
بهدنبال این اعتراض بحثهایی
از سوی بعضی از حضار و بخصوص داریوش فروهر و مهندس ایزدی در مخالفت و موافقت با
پیشنهاد دکتر سنجابی صورتگرفت. آنگاه شاپور بختیار ضمن اظهار نظر خود دایر بر
ضرورت ورود نهضت آزادی به جبهه ملی و ارائهی دلائلی برای آن، از جمله اینکه او
خود بهعنوان مسئول جبهه ملی ایران در امور دانشگاه با عضویت همهی اعضای نهضت
آزادی در جبهه ملی موافقتکردهاست، خطاب به مهندس بازرگان گفت:
«آقای مهندس بازرگان؛ شما
به یک نکته توجهکنید و اگر، خداینخواسته، این موضوع در کنگره ردشد و رأی کافی
نیاورد، آیا ما بعداً میتوانیم در هیأت اجرائی یا شورای جبهه دوباره آن را مطرح
کنیم؟ آیا ما مجوز این کار را داریم؟ ترس من این است که فردا گفتهشود که موضوع
عضویت نهضت آزادی چون در کنگره ردشدهاست دیگر قابلطرح نخواهد بود (تشویق و
تأیید حضار).۴۲»
در این وقت پس از بحث
مهندس خلیلی در موافقت با طرح مسئلهی عضویت در کنگره ـ یعنی در رد پیشنهاد دکتر
سنجابی ـ و توضیحات مجدد رییس در این که رأی به پیشنهاد دکتر سنجابی مغایر
نظامنامه نیست، به این پیشنهاد رأیگرفته شد و بدان رأی کافی برای تصویب دادهشد.
آنگاه رییس گفت دربارهی اینکه موضوع پذیرفتن جمعیت نهضت آزادی ایران در جبهه ملی
ایران به شورای آینده موکولخواهدشد رأیمیگیریم، و از موافقان خواست که بهنشانهی
موافقت قیامکنند. پس از اعلام حصول اکثریت و تصویب پیشنهاد برای شمارش آراءِ
مخالف نیز از مخالفان خواستهشد که بهنوبهی خود قیامکنند. و بدین ترتیب بود که رجوع
به رأی کنگره برای تصویب عضویت نهضت آزادی منتفیشد. اما مسئله بهشکل
دیگری تداومپیداکرد؛ و آن خروج اعضاء نهضت آزادی از کنگره بود. آنان در جلسهای
خصوصی، خارج از صحن کنگره، بهمشورت میپردازند و گویا در این جلسه تصمیممیگیرند
از ادامهی حضور در کنگره خودداریکنند۴۳.
بههمین دلیل است که میبینیم،
پس از جلسهی دوازدهم کنگره و بحثهای طولانی که بههنگام طرح گزارش کمیسیون
اساسنامه پیرامون چگونگی شکل سازمانی جبهه ملی ایران صورتگرفت، باز هم در جلسهی
سیزدهم که آخرین جلسهی کنگره بود، پیشنهاد جدیدی بهشکل مادهی واحده از طرف
مهندس حسیبی در مورد نهضت آزادی به کنگره دادهشد.
موضوع پیشنهاد این بود که
کنگره اصلِ عضویت نهضت آزادی را بپذیرد، اما مشروط به اینکه آن سازمان در
اعضای خود تصفیهی لازم را انجامدهد و گزارش آن مورد تأیید شورای آیندهی جبهه
ملی قرارگیرد، و پس از این رسیدگی شورا عضویت نهضت آزادی را مورد تأیید نهایی
قرار دهد. با اینکه با رأیی که در جلسهی پیش موضوع را مختومه اعلامکردهبود طرح
مجدد پیشنهادی در همان زمینه مخالف نظامنامه بود، اما با پافشاری عدهای، و علیرغم
مخالفت بعضی دیگر، بهمنظور ابراز نهایتحسن نیت سرانجام به طرح موضوع رأی علنی
گرفتهشد و اکثریت با آن موافقتکردند. سپس با اصلاحاتی در شکل
انشائی پیشنهاد و بحث موافق و مخالف به اصل موضوع نیز رأی علنی گرفتهشد و پیشنهاد
به شکل زیر موردتصویبقرارگرفت:
«عضویت نهضت آزادی ایران
در جبهه ملی ایران به این شرط مورد تصویب کنگره جبهه ملی ایران واقعمیشود که
جمعیت مزبور قبلاً تصفیهی لازم را بهنحوی که مورد قبول شورای آیندهی جبهه ملی
واقعشود بهعملبیاورد. اکثریت لازم برای موافقت شورا، یعنی وقتی که شورا قانع شد
که نهضت آزادی تصفیه شدهاست، دو ثلث آراء خواهدبود.۴۴»
سیر قضایا پس از کنگره
۳۶ امیر طیرانی، صورت
جلسات کنگره ی جبهه ملی ایران، گام نو، تهران، ۱۳۸۵. ، صص. ۳۷۵ـ ۳۷۶.
۳۷ همان ، ص. ۳۷۶.
۳۸ همان ، ص. ۳۷۷.
۳۹ همان ، ص. ۳۷۷.
۴۰ همان ، صص. ۳۷۷ـ ۳۷۸.
۴۱ همان ، ص. ۳۷۹.
۴۲ همان ، صص. ۳۸۱ـ ۳۸۲.
۴۳ همان ، ص. ۳۵۱.
۴۴ همان ، ص. ۴۷۷.
از آنجا که این مصوبه با شتاب تهیهشده و علیرغم کوششی که گفتهاند پیش از رأی نهایی در اصلاح انشائی آن صورتگرفته، وقت کافی برای دقیقساختن آن در اختیار نویسندگان نبوده، و باز بهدلیل محکمکاریهایی که موردنظر اعضاءِ کنگره بوده، سرانجام متنی بهرأیگذاشتهشده که از نوعی تناقض خالینیست. با اینکه در آن می خوانیم«... عضویت نهضت آزادی ایران در جبهه ملی ایران بهاین شرط موردتصویب کنگره جبهه ملی ایران واقعمیشود که جمعیت مزبور قبلاً تصفیهی لازم را بهنحوی که مورد قبول شورای آیندهی جبهه ملی واقعشود بهعملبیاورد...»، و در این جمله فعل "میشود" به معنی مضارع بهکار رفته، اما با مشروط شدن عمل تصویب بهآنچه اجرای آن از نهضت آزادی خواستهشده، کاری که نهضت می بایستی بعداً انجاممیداده، این مضارع معنای مستقبل مییافت و علاوه بر آن هم بجای قید بعداً واژهی قبلاً بکار رفته که منظور از آن قبل از تشکیل جلسهی آیندهی شورا بوده، و همین قیدِ قبلاً مستقبل بودن معنای فعلِ می شود را تقویتمیکند. همه ی اینها ناشی از عدمدقتی است که بههنگام مصالحههای دو پهلو در بسیاری از متون سیاسی فارسی دیدهمیشود.