به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



پنجشنبه، مرداد ۳۰، ۱۴۰۴

چند روایت‌ زنانه از صیغه

 تجربه‌ای دیگر از نابرابری

sigheh.jpg

صیغه، یکی از اشکال ازدواج در فقه شیعه است که از منظر اجتماعی همیشه بحث‌برانگیز بوده است. این نوع ازدواج که در ماده ۱۰۷۵ قانون مدنی ایران به رسمیت شناخته شده، به زن و مرد اجازه می‌دهد برای مدتی معین و با مهریه مشخصی، با یکدیگر رابطه زناشویی برقرار کنند. در عمل اما این نوع رابطه، برای زنان بیش از مردان از نظر قانونی پیامد دارد. پیامدهایی که نشان‌دهنده نابرابری‌های جنسیتی عمیق در قوانین 
جمهوری اسلامی است

شهروندخبرنگار «ایران‌وایر در این گزارش با زنانی که تجربه ازدواج موقت دارند، گفت‌وگو کرده است.

ژیوار سروندی، شهروندخبرنگار - ایران وایر

«لیلا» در ۱۹سالگی ازدواج کرده و حالا مادر دو دختر است. او در دهه‌ چهارم زندگی خود و سه سال بعد از طلاق از همسر خود، وارد رابطه‌ با مردی متاهل شد: «به من پیشنهاد صیغه داد و گفت همه‌چیز باید شرعی باشد. من خیلی اعتقادات مذهبی ندارم، ولی قبول کردم. بعد از گذشت چند ماه، رابطه ما تمام شد و همسر سابقم که به‌خاطر بیکاری از او طلاق گرفته بودم کار پیدا کرد و آمد به التماس که به او برگردم.»

آغازی نو در انتظار لیلا و دخترانش بود. لیلا با این شرط که همسرش دیگر کار را ول نکند، پذیرفت که به او «رجوع» کند: «اصلا نمی‌دانستم که صیغه‌نامه‌ای که دست آن مرد است، می‌تواند برایم جزای قانونی داشته باشد. از او خواستم صیغه‌نامه را برگرداند و همه‌چیز را در صلح تمام کنیم، اما حاضر نشد. الان عقد رسمی با همسر سابقم انجام شده و من نمی‌دانم چکار باید کنم.»

مطابق قوانین شرعی، اگر زنی که صیغه فرد دیگری است و زمان صیغه‌ او تمام نشده و با مرد دیگری ازدواج دائم یا موقت کند، آن ازدواج باطل است و مطابق قوانین شرعی، لیلا بر همسر سابقش حرام ابدی است: «اگر شوهرم مطلع شود یا آن فرد موضوع را افشا کند، باید از همسرم دوباره طلاق بگیرم و بعد از گذراندن عده، دوباره به او برگردم. مجازات حبس و جزای نقدی هم شامل حالم می‌شود. شوهرم هم اگر بفهمد صیغه بوده‌ام، دیگر همه‌چیز تمام می‌شود.»

لیلا می‌گوید از وقتی این موضوع را فهمیده، بیشتر دانسته که چقدر اسلام بر زنان سخت‌گیرتر از مردان است: «من جدا شده بودم، یعنی یک زن مجرد آزاد بودم. رابطه کوتاه‌مدتی داشتم و حالا تمامش کرده‌ام. مرد طرف مقابلم هم متاهل بود و زن و بچه داشت، در قالب صیغه وارد رابطه‌ای موازی شد و هیچ مجازاتی هم شامل حالش نمی‌شود.»

صیغه، قانونی متحجر اما پذیرفته شده برای چندهمسری مردان است. مبحثی که به‌خودی‌خود جای بحث دارد و نشانه‌ای از نابرابری جنسیتی است. روشی که چندهمسری مردان را بدون الزام به نفقه و ارث قانونی می‌کند و به منبعی برای کسب درآمد نهادهای مختلف تبدیل شده است.

صدها کانال‌های تلگرامی وجود دارد که برای انتشار آگهی مردان و زنانی که به‌دنبال روابطی با عنوان صیغه هستند، از دو میلیون تا چهار میلیون وجه دریافت می‌کنند. آن‎ها برای دریافت شماره تماس و اطلاعات کامل کسی که آگهی داده، از خواهان، وجوه دیگری طلب می‌کنند.

«سارا»، یکی از کسانی است که از طریق همین کانال‌های تلگرامی وارد رابطه شده است. او ۳۲ساله و ساکن جایی در جنوب تهران است. سارا به ایران‌وایر می‌گوید: « بعد از طلاق حضانت فرزندم را گرفتم، اما با مشکلات شدید مالی مواجه شدم. از طریق همین کانال‌ها به مردی مرتبط شدم که نمی‌دانستم متاهل است. خیلی وعده حمایت می‌داد، من هم گفتم حداقل چند ماه خیالم راحت باشد.»


سارا می‌گوید آدمی که به او معرفی شد ظاهری محترم و خوب داشت: «قرار شد در پایان دوره‌ ازدواج موقت مهریه را به من بدهد. آن‌قدر مرد محترمی بود که اعتماد کردم. مرد اما پس از پایان مدت‌زمان صیغه، غیبش زد. آدرسی که از او داشتم اشتباه بود و مسوول کانال هم گفت خودت اشتباه کردی، این چیزها را همان اول باید طی کنی.»

این روایت، نشان‌دهنده‌ آسیب‌پذیری زنانی است که به‌دلیل فشارهای اقتصادی به صیغه روی می‌آورند، اما به‌دلیل عدم الزام قانونی برای حمایت مالی، در نهایت متضرر می‌شوند.

از طرفی، اطلاعات دروغین نیز یکی دیگر از مشکلاتی است که این فضاهای آنلاین ایجاد می‌کنند.

«نگار»، دختری ۲۵ساله از شهری کوچک در شمال کشور، از طریق همان کانال‌ها با مردی آشنا شد که ادعا می‌کرد تاجر است و قصد ازدواج موقت دارد. او به نگار وعده مهریه‌ای قابل‌توجه و زندگی مشترک کوتاه‌مدت اما مرفه داد. نگار می‌گوید: «پس از پایان رابطه متوجه شدم که دچار بیماری جنسی شده‌ام. فکر می‌کردم اگر قانونی و شرعی باشد، همه‌چیز سالم‌تر و امن‌تر خواهد بود، اما اشتباه می‌کردم. حالا حتی نمی‌توانم از خانواده‌ام برای درمان کمک بگیرم.»

«فاطمه»، زنی ۴۱ساله که شوهرش را از دست داده، به‌دلیل نیاز مالی و عدم امکان ازدواج دائم، وارد رابطه‌ای موقت شد.

او می‌گوید: «برای من صیغه راهی بود که بتوانم بدون قضاوت جامعه، نیازهای مالی‌ام را تامین کنم. اما هربار که با کسی صحبت می‌کردم، حس می‌کردم عزت نفسم زیر سوال می‌رود.»

فاطمه معتقد است که جامعه صیغه را به‌عنوان نوعی «کلاه شرعی» برای روابط نامشروع می‌بیند و این نگاه، زنان را در موقعیت اجتماعی نامناسبی قرار می‌دهد.

تجربه فاطمه نشان‌دهنده تناقض فرهنگی است که صیغه را به‌طور هم‌زمان مشروع و در عین حال ناپسند می‌داند. در واقع، صیغه اغلب به‌عنوان راهی برای دور زدن محدودیت‌های اجتماعی و شرعی استفاده می‌شود که به گفته برخی، به کلاه شرعی برای کمک به مردان تبدیل شده اما در عمل، به‌دلیل قوانین نابرابر و نگاه فرهنگی منفی، به ابزاری برای سواستفاده از زنان تبدیل شده است.

روایت‌های واقعی از زنانی مانند سارا، نگار و فاطمه، نشان می‌دهد که صیغه اغلب نه‌تنها مشکلات آن‌ها را حل نمی‌کند، بلکه آن‌ها را در برابر آسیب‌های اجتماعی و اقتصادی بیشتری قرار می‌دهد. نابربرای که تبدیل به منبع درآمدی برای افراد سودجو می‌شود که با وعده‌های فریبنده، این چرخه را تقویت می‌کنند.