به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



یکشنبه، آبان ۲۱، ۱۴۰۲

آیا نخبگان سیاست را بهتر از توده‌ها می‌فهمند؟

  

سخنی از راسل نقل شده که: «انسانها نادان به دنیا می‌آیند اما احمق نه، احمق شدن نیاز به آموزش دارد.»

مقصود راسل اینست که انسانها گر چه هنگام تولد، فاقد دانش و آگاهی هستند اما در عین حال به بیماری‌هایی چون ایدئولوژی زدگی، چپ‌گرایی، راست‌گرایی و ...مبتلا نیستند، این آموزش غلط است که انسانها را متعصب، دگم و دچار اشتباهات بزرگ می‌کند.

این سخن راسل ناظر به عرصه‌های عمومی سیاسی و اجتماعی است و نه عرصه‌هایی تخصصی چون پزشکی و مهندسی و علوم انسانی آکادمیک، و روشن است که راسل نه مخالف آموزش بوده و نه طرفدار این حرف که توده‌ها هرگز اشتباه نمی‌‌کنند بلکه منظورش هشدار دادن نسبت به آفات و آموزشهای غلط و توهمات ایدئولوژیک است که بعضا نخبگان و متفکران و خواص را دچار اشتباهات بزرگ می‌کند.

البته باید به این سخن راسل این نکته را نیز افزود که منافع شخصی و حزبی و گروهی نیز به شدت در ارتکاب اشتباهات سیاسی نقش دارد و می‌تواند آدمی را کر و کور کند، چیزی که نخبگان بسیار بیشتر از توده‌ها در معرض آن هستند.

با این مقدمه می‌خواهم این سئوال را مطرح کنم که آیا انبوه ایرانیانی که در جنگ حماس و اسراییل حاضر به دفاع از حماس و حتی آرمان فلسطین نیستند، درست تر می‌اندیشند یا نخبگان و خواص و سیاسیونی که کاملا در جانب دفاع از فلسطین ایستاده‌اند و برای مصائب و فجایع رخ داده در غزه مویه می‌کنند و حتی با وجود آغاز وحشیانه جنگ توسط حماس، حاضر به محکوم کردن آن نیستند؟

به نظرم گر چه باید به توده‌ها اصولی چون زشتی مطلق ظلم و جنایت را از هر کسی باشد، متذکر شد اما همه قصه این نیست بلکه در کنار این اصل، اصولی چون اهم و مهم کردن امور و تقدم دفع شرّ بیشتر بر شرّ کمتر را که قواعدی عقلایی و فطری هستند و نخبگان بعضا از آن غافل می‌شوند، در نظر گرفت.

مردم ایران ۴۴ سال است که اسیر و گروگان نظامی مستبد، متوهم، حرف نشنو و بی‌اعتنا به مناقع ملی است و تسمه از گرده مردم کشیده و انواع بحرانها را برای جامعه رقم زده و از مغولان در تخریب ایران گوی سبقت را ربوده و یکی از احمقانه‌ترین اصول این نظام، آمریکاستیزی و محو اسراییل از روی زمین با موشک بوده و بابت این توهم، شش ارتش برون مرزی با میلیاردها دلار هزینه تشکیل داده است. مردم ایران اکنون که می‌بینند مصافی بین حماس و اسراییل با تحریک و بلکه برنامه ریزی ایران و روس حیله‌گر به بدترین شکل ممکن و با کشتار غیر نظامیان اسراییلی رخ داده، حاضر نیستند در کنار جمهوری اسلامی و حماس قرار بگیرند و تیغ این نظام را برای سرکوب بیشتر مردم مظلوم ایران تیزتر کنند.

اگر برخی نخبگان به دلیل تعلقات مادی و مقامی به نظام موجود، مایل به دیدن این واقعیت نیستند که پیروزی حماس و ایران در این نبرد، به معنای تقویت هژمونی حاکمیت مطلقه و سرکوب و کشتار و ویرانی بیشتر ایران است، اما توده‌ها به دلیل عقل فطری‌شان که دستخوش تعلقات ایدئولوژیک و مادی نشده‌اند، بر این باورند که ظلم خانگی که به انواع حیله‌ها و ریاکاری‌ها و تقدس‌ها آمیخته شده، بدتر از ظلم عریان بیرونی است.

مردم می‌گویند در شرایطی که در سالگرد شهادت و کشته شدن صدها هموطن در جنبش مهسا به دست همین حاکمیت اسراییل ستیز و مدافع فلسطین هستیم و حتی اجازه سوگواری به خانواده‌های آنان و ملت مصیبت دیده نمی‌‌دهند (روایتی که در سفر پریروز به بابل از زبان مادر مظلوم شهید میلاد زارع بر سر مزار او که مجهز به دوربین امنیتی بود شنیدیم و او با ترس و لرز به ما گفت)، چرا باید با او در جنگ حماس و اسراییل هم موضع شویم؟!

مردم ایران نظام اسلامی موجود را بسیار خطرناکتر از نظام سکولار یا یهودی اسراییل برای خود و اکنون و آینده ایران می‌دانند و بر این باورند که اگر قرار به حمایت از مظلومان جهان باشد باید ابتدا شرّ ظلم داخلی را از سر خود کم و پای هیولایی را که یکسره بر گردنشان فشار می‌آورد، قطع کنند و بعد مثل همه عقلای عالم و نظام بین الملل، به مساله دفاع از مظلوم از جمله ملت فلسطین بپردازند.

این همان استدلال ساده و بسیار متقن و عقلانی است که برخی نخبگان از فهم آن عاجزند و بعضا چنان تعلق عاطفی و مالی و موقعیتی به نظام مقدس! دارند که تا سر حد ابزار پروپاگاندای نظام شدن به پیش می‌روند.

توده‌ها به وضوح بزدلی و ریاکاری حاکمیت را در مساله دفاع از فلسطین که چگونه مردم بی‌دفاع غزه را قربانی استراتژی جنگیِ بلاهت‌آمیز خود کرده می‌بینند و کسر شأن خویش می‌دانند که در جبهه ایران و حماس و حزب‌الله لبنان و دیگر ارتش‌های برون مرزی ج ا قرار بگیرند.

این مردم ممکن است علم سیاست نخوانده باشند و از این حیث عوام باشند اما مانند طیفی از نخبگان و فعالان سیاسی از عقل فطری و انسانی خود دست نکشیده‌اند و به قول راسل با آموزش‌های غلط و تعلقات مادی و جناحی و ایدئولوژیک، احمق نشده‌اند.

مهدی نصیری
تلگرام نویسنده