به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



چهارشنبه، آذر ۱۳، ۱۳۹۲

در کنار من بمان

مینا اسدی 
در کنار من بمان 
دری به تخته خورد و گربه شاه شد

و روزگار مردمان که تیره بود پیش از آن

تیره تر ز شب شد و سیاه شد.

راه چاره ای که آنهمه جوان در آرزوی روزهای خوب و شاد

 سر به راه آن گذاشتند

هیچ و پوچ شد

چاله ای دهان گشوده بود و چاه شد.



ای که سربه راه دیگری نهاده ای و می روی

خوش خوشان ،

و چشم و گوش بسته ای به روی این...به روی آن

روزهای رفته رفت و دور چل چلی گذشت

هیچ آب رفته ای به جوی بر نگشت.

گیج و ویج دور خود نگرد

راه پیش پای توست

برنگرد.


باز هم ...با صدای من بخوان

در کنار من بمان.


مینا اسدی

جمعه بیست و نه نوامبر ...استکهلم