به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



یکشنبه، مرداد ۱۵، ۱۳۹۱

رييس كميسيون اقتصادي مجلس:
با حذف ارز دانشجويي جلوي فرار مغزها از كشور گرفته مي‌شود
نگراني دانشجويان ايراني از طرح حذف ارز دانشجويي 
محمدحسين نجاتي: با سرعت زياد و بدون فوت وقت پاسخ اي‌ميل را مي‌دهد. «مانلي» دانشجوي ايراني در خارج از كشور مي‌گويد: زمزمه‌هاي حذف ارز دانشجويي به گوش ما رسيده است و زندگي و تحصيل‌مان را مختل كرده. او معتقد است من نمي‌دانم نمايندگان مجلس با چه استدلالي مي‌گويند براي جلوگيري از فرار مغزها ارز دانشجويي را حذف مي‌كنيم. با اين كار دانشجوي ايراني در كشور غريب بي‌پول مي‌ماند و با افزايش چند برابري هزينه‌ها مواجه مي‌شود، يا نيمه‌كاره به كشور برمي‌گردد. با نگرش منفي به وجود آمده از كشور خود، شايد قيد به ايران آمدن را هم بزند در حالي كه شايد اكثر دانشجويان ايراني خود را ملزم به بازگشت به كشور و خدمت مي‌دانند.
او معتقد است نمايندگان مجلس نه‌تنها با اين طرح باعث جلوگيري از فرار مغزها نمي‌شوند بلكه با خالي كردن پشت دانشجويان ايراني در كشورهاي خارجي انگيزه ما براي بازگشت و خدمت به ايران را به كلي از بين مي‌برند. مخاطب اين اظهارنظر «ارسلان فتحي‌پور» رييس كميسيون اقتصادي مجلس است، كسي كه زمزمه حذف ارز دانشجويي را تبديل به طرح كرد و روز گذشته با بيان اينكه ارز دانشجويي جزو ارزهاي غيرضروري به شمار مي‌آيد و بايد حذف شود، گفت: با حذف ارز دانشجويي جلوي فرار مغزها از كشور گرفته مي‌شود. او عنوان كرده است: هم‌اكنون دانشگاه‌هاي بسيار خوبي داخل كشور وجود دارد و لزومي ندارد كه افراد براي ادامه تحصيل به خارج از كشور بروند و از ارز دولتي استفاده كنند، همچنين بهتر است نخبگان در داخل كشور تحصيلات خود را ادامه دهند، با اين وجود، هركسي كه تمكن مالي دارد مي‌تواند با استفاده از ارز با نرخ آزاد براي ادامه تحصيل به خارج از كشور برود. اين نماينده مجلس پس از تصميم‌گيري كلي خود براي جامعه بزرگي از دانشگاهيان كشور اظهار كرد: البته قرار است براي برخي رشته‌هاي استراتژيك مثل صنعت هسته‌اي يا برخي رشته‌هاي تخصصي مثل پزشكي كه مورد نياز كشور است، استثنا قايل شويم و ارز دولتي را در اختيار دانشجويان اين رشته‌ها بگذاريم. با اين حال پس از محدود شدن ارايه ارز مسافرتي به زايران عتبات و حجاج و سپس كاهش ارزهاي همين قشر اين بار به نظر مي‌رسد اين محدوديت‌ها به قشر دانشجويان خواهد رسيد.
اعزام دانشجو به خارج كشور فرصت است، نه تهديد
«عماد» دانشجوي ايراني در خارج از كشور در رابطه با تبعات حذف ارز دانشجويي مي‌گويد: : برخلاف آنچه كه اين نماينده محترم بيان كرده، ارز دانشجويي هزينه اضافه‌اي نيست كه كشور متحمل مي‌شود. دانشجويي كه براي ادامه تحصيل به خارج از كشور سفر مي‌كند، حتي اگر هم به كشور برنگردد، به‌عنوان يك ايراني مي‌تواند نقش مهمي در شناساندن و دفاع از ارزش‌هاي ديني، ملي و فرهنگي ما داشته باشد. اين را همه مي‌دانيم كه ايرانيان با هر مرام و مسلكي در اكثريت قريب به اتفاق موارد، داراي عرق ملي بوده و نسبت به ميهن خود حساس هستند.
او با تاكيد بر اينكه مجلس و اين نماينده نيز بهتر است به دانشجويان عازم خارج كشور به چشم يك فرصت نگاه كنند و نه تهديد به تبعات حذف ارز دانشجويي اشاره مي‌كند و مي‌گويد: برگشتن دانشجوها و ناتمام ماندن تحصيل آنها، سرخوردگي دانشجويان، تشديد بيكاري، رقابتي‌تر شدن كنكوري كه هم‌اكنون هم دانشگاه‌هاي سراسري ظرفيت براي پذيرش دانشجو را ندارند و عقب ماندن كشور در عرصه تكنولوژي و علوم نوين و عدم توانايي انطباق با پيشرفت‌هاي صنعتي از تبعات حذف ارز دانشجويي است.
از جمله استدلال‌هاي مخالفان پرداخت ارز دانشجويي در مجلس شوراي اسلامي گسترش كمي دانشگاه‌هاي كشور است در حالي كه عماد مي‌گويد: شما در ايران در نهايت مي‌توانيد 15-10 دانشگاه پيدا كنيد كه در دوره دكترا ممكن است دوره هدفمند و سودمندي داشته باشد. هم‌اكنون 170‌هزار داوطلب كنكور دكترا شركت كرده و 10‌هزار نفر جذب دانشگاه‌ها مي‌شوند. اين 10‌هزار نفر شامل دانشگاه‌هاي پيام نور و سراسري ضعيف شهرهاي كوچك است كه بعضا هيات علمي آنها به سه نفر هم نمي‌رسد. خواهش مي‌كنم نمايندگان با اين كار وضع بيكاري را بدتر نكنند. دقت كنيد دانشجوياني كه خارج مي‌شوند و در كشور مقصد بعد از تحصيل كار مي‌كنند، اكثريت براي خانواده‌هاي خود پول مي‌فرستند، اين فرد به نوعي براي كشورش خدمت مي‌كند. يعني اين يك نوع سرمايه‌گذاري است. ارزي كه هزينه شده، صد البته برمي‌گردد.
ظرفيت دانشگاه‌هاي دولتي محدود است
از سوي ديگر مخالفان اين طرح مي‌گويند، قطع ارز دانشجويي به هيچ‌وجه براي يك دانشجوي ايراني كه تصميم به خدمت به وطن كرده بازدارنده نخواهد بود و تنها هزينه خروج او از كشور را‌ درصدي بالاتر مي‌برد. به عبارت ديگر اين طرح انگيزه خروج دانشجويان از كشور را از بين نخواهد برد. دانشجوي ايراني ديگري از كانادا بدون ذكر نام خود عنوان مي‌كند: در اين شرايط تحريم، اين‌گونه تصميمات تنها باعث مي‌شود كه ما بيشتر در انزوا قرار بگيريم. به هرحال در شرايطي كه ما از دانش روز دنيا بي‌نياز نيستيم و در سال توليد ملي هم قرار داريم، تحصيل دانشجويان در خارج كشور مي‌تواند در ميان‌مدت باعث ورود آخرين فناوري‌هاي روز جهان به كشور توسط اين قشر تحصيلكرده باشد. به اين صورت مي‌توان هزينه كمتري در بحث تحريم‌ها پرداخت. در واقع، ما در عين اينكه از نظر كالاهاي نهايي تحريم شده‌ايم ولي به واسطه همين دانشجويان مي‌توانيم فناوري‌هاي همين توليدات را وارد كشور كنيم. با توجه به اين مسايل به نظر مي‌رسد دولت و مجلس حتي بايد تسهيلات بيشتري براي دانشجويان خارج از كشور فراهم كنند، نه اينكه مشكلات آنها را بيشتر هم كنند. او مي‌افزايد: اكثر دانشجويان تمايل به تحصيل در دانشگاه‌هاي برجسته و دولتي داخل كشور را دارند، اما همان‌طور كه همه مي‌دانيم ظرفيت اين دانشگاه‌ها محدود بوده و علي‌الخصوص در مقاطع بالاتر با محدوديت‌هاي بيشتري هم مواجه هستند.
همه مرفه و ثروتمند نيستند
نمايندگان مجلس البته سعي دارند ارز دانشجويي را تنها در برخي رشته‌هاي پزشكي و هسته‌اي مجاز كنند. در حالي كه سمانه دانشجوي ايراني در آمريكا كه مدرك دكتراي عمومي خود را از ايران و براي اخذ تخصص پزشكي به اين كشور رفته، معتقد است: اين اتفاق به نظر من نمي‌افتد و بارها شده است كه عنوان شده رشته‌هاي پزشكي در اولويت‌اند اما نتيجه‌اي نداشته است. او اظهار مي‌كند: به نظر مي‌رسد نمايندگان، تصور اين را دارند، قشري كه قصد ادامه تحصيل در خارج از كشور را دارد، قشر مرفه و ثروتمند جامعه است! و به اين خاطر مي‌خواهند اين هزينه ارز آزاد را به عنوان ماليات آنها در نظر بگيرند در حالي كه يك بررسي ساده هم نشان مي‌دهد كه چنين نيست. در واقع آن معدود اقشار مرفه كه قصد دارند براي ادامه تحصيل به خارج از كشور سفر كنند، شايد اصلا حساسيتي هم به بحث آزاد‌سازي ارز نداشته باشند و اما اين عده زيادي كه معترض به اين مساله هستند، خود نشان از نادرست بودن اين تفكر دارد. اين قشر كه اكثرا از اقشار متوسط جامعه هستند، با وجود مشكلات حال، قصد دارند با ادامه تحصيل، آينده بهتري براي خود، اطرافيان، جامعه و كشورشان رقم بزنند.
وحيد ديگر دانشجوي ايراني در خارج از كشور مي‌گويد: درخصوص حذف ارز دانشجويي نكات بسيار مهمي وجود دارد اما مهم‌تر از هرچيز آن است که اگر قرار باشد اين ارز حذف شود بايد به مرور حذف شود تا مثلا دانشجوياني كه در حال تحصيل هستند آن را به سرانجام برسانند، به اين صورت كه مثلا ابتدا به دانشجويان جديد ارز ندهند و اختصاص ارز را به دانشجويان تا پايان دوره تحصيل‌شان ادامه بدهند. امير دانشجوي ايراني رشته مهندسي كامپيوتر در مقطع كارشناسي در آمريكا عنوان مي‌كند: پدر من يك كارمند ساده بيشتر نيست و علاوه بر پولي كه براي من ميفرسته من هم چهار روز در هفته كار مي‌كنم فقط براي درآوردن خرج زندگي، چون براي دانشگاه كمك هزينه گرفتم كه ديگه نيازي نباشه شهريه بدم ولي هزينه زندگي بسيار بالاست. او مي‌افزايد: حالا شما فكرش رو هم بكنيد ارز دولتي رو قطع كنن، من همين‌طوري نمي‌تونم زندگي كنم ديگه چه برسه به اينكه اين كارو بكنن. از همه مسوولان خواهش مي‌كنم اين كار رو نكنن.
حذف ارز مختص به دانشجويان متقاضي تحصيلات بلندمدت نيست
از سوي ديگر س. ابراهيمي دانشجوي دانشگاه اميركبير كه براي فرصت مطالعاتي به كانادا سفر كرده است، مي‌گويد: بايد توجه كنيم كه اين قضيه مختص دانشجويان متقاضي تحصيلات بلندمدت در بيرون از ايران نيست؛ بسياري كه براي كنفرانس‌ها و كنگره‌ها مي‌روند، آن عده از دانشجويان دكتراي داخل كه قصد فرصت مطالعاتي دارند و بسياري از علاقه‌مندان به شركت در نمايشگاه‌هاي علم و فناوري را نيز شامل مي‌شود. پس به نظرم نمايندگان مجلس بايد با آگاهي بيشتر تصميماتي بگيرند كه مانع پيشرفت و مراودات علمي كشور نشود.
نوسانات نرخ ارز به شكلي زندگي و تحصيل دانشجويان ايراني را تحت‌الشعاع قرار داده است كه سياوش. ف دانشجوي ايراني در مالزي مي‌گويد: من حدود سه‌سال پيش براي ادامه تحصيل از كشور خارج شدم، اون موقع دلار ۹۵۰ تومان بود و خانواده من ماهانه يك‌‌ميليون تومان برام مي‌فرستادن كه اون موقع تقريبا هزار دلار مي‌شد و براي پرداخت شهريه و يك زندگي‌ ساده كافي‌ بود ولي‌ الان با اون يك‌‌ميليون فقط ۵۰۰ دلار به من ميرسه كه حتي هزينه دانشگاه هم نمي‌شه. او ادامه مي‌دهد: پدر و مادر من هر دو كارمند هستند و ماهانه حدود دو‌ميليون تومان حقوق مي‌گيرند. سه‌سال پيش موقع خروج من از كشور خانواده‌ام تصميم گرفتند كه حقوق بابام كه يك‌‌‌ميليون هست براي من بفرستند و حقوق مادرم هم براي زندگي‌ خانواده‌ام تو ايران باشه، پس فقط مي‌تونن براي من يك‌‌ميليون بفرستند. الان جناب آقاي ارسلان فتحي‌پور، شما بفرماييد من با ۵۰۰ دلار كه حتي هزينه دانشگاهم هم نمي‌شه بايد چي‌ كار كنم؟ ادامه تحصيل بدم يا برگردم؟ بعد از سه سال خرج كردن حقوق يه معلم و تلف شدم عمر يه جوان آيا راضي‌ميشيد من برگردم، چون خانواده من هيچ درآمد ديگري ندارند كه من را ساپورت كنند (دوره من شش ساله هست)؟ در ضمن آقاي ارسلان فتحي‌پور سه سال پيش خانواده من حساب جيبشون را كرده بودن كه من رو براي تحصيل به خارج فرستادن و ما علم غيب نداشتيم كه دلار دو برابر مي‌شه!
چرا به جاي حمايت چوب لاي چرخ‌مان مي‌گذارند
عمران ديگر دانشجوي ايراني در مالزي مي‌گويد: مگه ما فرزندان اين سرزمين نيستيم كه توي كلاس 67 نفره درس خونديم، توي دانشگاه آزاد پول داديم، دو سال توي ارتش خدمت كرديم و پنج سال كار كرديم كه بياييم ادامه تحصيل بديم بعد با زور ارز دانشجويي ما مثل فقيرا جايي كه تحصيل مي‌كنيم زندگي مي‌كنيم. حالا كشوراي ديگه مثل سوئد، نروژ، فنلاند، آلمان و... رو نمي‌گم كه هزينه دانشجوهاشون رو به صورت حقوق دانشجويي چه در داخل و چه در خارج از كشورشون مي‌دن. كشور‌هاي فقيري مثل پاكستان، هند و كشورهاي آفريقايي هم از دانشجوهاشون حمايت مي‌كنند. چرا به جاي حمايت چوب لاي چرخ‌مان مي‌گذارند؟ نادر. م دانشجوي ايراني در نروژ در رابطه با تبعات حذف ارز دانشجويي و تاثيري كه بر زندگي مردم مي‌گذارد، مي‌گويد: هزينه سالانه نروژ براي اخذ ويزا 90‌هزار كرون نروژه كه اين رقم با ارز دولتي 19‌ميليون و با ارز آزاد 28‌ميليون است. خب به نظر شما تحصيل در بالاترين دانشگاه‌هاي نروژ با ارز آزاد امكان‌پذير است؟ من خودم تمام پولم رو مجبور شدم واسه سال اول هزينه كنيم و اگر نتونم ارز دولتي بگيرم بايد تحصيلم را نيمه‌تمام رها كنم. او عنوان مي‌كند: من فرزند آخر يك خانواده روستايي هستم كه در آمدمان از كشاورزي است و تمام درآمد چند سال خانواده را به من دادند. به نظرم نمايندگان مجلس بايد نسبت به تبعات اين طرح حساس‌تر باشند، چون با اين وجود مشكلات بسيار زيادي به ما تحميل مي‌شود. يحيي دانشجوي‌ آي‌تي در كشور استراليا و دانشگاه ملبورن مي‌گويد: تنها چيزي كه مي‌توانم بگوييم اين است كه من برنامه‌ريزي كرده بودم كه حداكثر صد‌ميليون تومان خرج‌ام مي‌شود و با پس‌انداز‌ها و كمك‌هاي خانواده اين خرج پوشش داده مي‌شود اما الان با قيمت دلار آزاد كل خرج من يه چيزي حدود 180ميليون تومان مي‌شود. حالا من موندم بمونم، دانشگاه‌مو عوض كنم، كشور محل تحصيلم‌ رو عوض كنم یا برگردم ايران بعد از دو ترم تحصيل. واقعا آن آقاياني كه اين طرح را مي‌دهند، فقط كافيه دو دقيقه به تبعات اين موضوع بر زندگي ما فكر كنند!