هنري كيسينجر
"هنري كيسينجر " وزير امور خارجه سابق آمريكا در گفتوگو با شبكه 4 انگليس اعلام كرد:
ارتش مصر تصميم گرفته كه "مبارك" بايد برود
زمان كنارهگيري مبارك 5 يا 10 سال پيش بود
"آنچه كه آنها دموكراسي ميخوانند، نوعي تغيير رژيم است و احتمالا تغيير رهبري و همچنين تغيير نظام در اين كشور" "هنري كيسينجر " وزير امور خارجه سابق آمريكا در گفتوگو با شبكه 4 انگليس اعلام كرد:
"چنانچه دولت مبارك در مصر با دولتي اسلامگرا جايگزين شود، در اين صورت شاهد تغييري اساسي در ساختار جهاني خواهيم بود كه از بعد از جنگ جهاني دوم شاهد آن هستيم."
وي در پاسخ به اين سؤال كه "حسني مبارك هم اكنون بايد چه اقدامي را انجام دهد... آيا وي بايد استعفا كند " گفت: "وقايع در مصر هم اكنون نوعي مسير تعيين شده را طي ميكنند كه ما نبايد سعي كنيم از خارج بر آن تاثير گذاريم. من معتقدم كه ارتش مصر به طور مشخص تصميم گرفته كه وي (مبارك) بايد برود. مسئله تنها اين است كه چگونه ميتوانند خروج وي (از قدرت) را برنامه ريزي كنند. "
*آمريكا نبايد تلاش كند از خارج بر مصر تأثيرگذار باشد
وزير امورخارجه اسبق آمريكا ادامه داد: " اين به معناي يك دوره عدم اطمينان شديد است، چرا كه جمعيتي كه اين ناآراميها و اين انقلاب را رقم زدهاند، در هدف خود براي سرنگوني مبارك متحد هستند، اما به طور مشخص اين ايده را كه مصر (بعد از مبارك) چه مسيري را بايد برود، هنوز مشخص نكردهاند. آنها اين ايده را هنوز توسعه ندادهاند. نزاع در رابطه با اين مسير با خروج مبارك (از قدرت) تازه آغاز ميشود و اين همان موضوعي است كه بايد به آن بيانديشيم. "
مجري شبكه 4 انگليس در ادامه پرسيد: "چرا شما تمايلي نداريد كه بر اوضاع كنوني مصر تاثير گذار باشيد در حالي كه آمريكا براي دههها بر اوضاع در اين كشور بسيار تاثير بوده است و به رژيم مصر كمكهاي زيادي كرده است؟ "
كيسينجر در مقابل پاسخ داد: " آمريكا با مبارك متحد بود. هنگامي كه تغيير رويكرد مصر از اتحاديه جماهير شوروي به سمت آمريكا اتفاق افتاد، من روي كار بودم. من در دوره مبارك هيچ مقام دولتي نداشتم. اما كمكهاي راهبردي بسيار زيادي را به خاطر ميآورم، زماني كه دولت تحت رهبري وي كم و بيش به ما ملحق شد. تا به حال رابطه دوستانه آمريكا با مبارك اتفاق غيرعادي نبود. وي با اسرائيل پيمان صلح به امضا رساند، به جاي تسليحات شوروي از آمريكا تسليحات گرفت و به طور كلي يك عنصر برقراري اعتدال در منطقه به حساب ميآمد، اما در عوض ما چه حمايتي از وي كرديم؟
وزير امورخارجه اسبق آمريكا در پاسخ به اين سؤال كه "چرا مردم مصر ثبات را به دموكراسي ترجيح ميدادند " گفت: انتخاب ما ميان ثبات و دموكراسي نبود. ما هماكنون درباره 5 دوره رياستجمهوري در آمريكا شامل دورههاي رياستجمهوري ريگان، بوش پدر و بوش پسر و همچنين "بيل كلينتون " صحبت ميكنيم. به نظر ميرسد تمامي آنها به اين نتيجه مشترك رسيده بودند كه آنچه در ارتباط با مصر انجام ميشد، براي متوازن كردن مسير بهتر بود.
*دموكراسي كه مردم مصر خواستار آن هستند با برداشت آمريكا از دموكراسي متفاوت است
مجري شبكه 4 انگليس در ادامه پرسيد: فكر نميكنيد كه اين موضوع آمريكا را در طرف اشتباه تاريخ قرار داده است؟ ميليونها نفر در حال تظاهرات براي دموكراسي عليه يكي از متحدان كليدي آمريكا هستند.
كيسينجر در پاسخ به اين سؤال گفت: يك لحظه صبر كنيد. اجازه دهيد خودمان را فريب ندهيم. ما نميدانيم كه آنها براي چه چيزي تظاهرات ميكنند. آنچه كه آنها دموكراسي ميخوانند، نوعي تغيير رژيم است و احتمالا تغيير رهبري و همچنين تغيير نظام در اين كشور. اين لزوما به اين معنا نيست كه آنها يك واكنش دموكراتيك را ميخواهند.
*نفوذ آمريكا بر دولت مصر بسيار بيشتر از نفوذ مردم در اين حكومت بوده است
وي افزود: من نمي دانم آنها چه ميخواهند. من تصور ميكنم كه اين موضوعي حساس است و مسئلهاي است كه مردم مصر بايد درباره آن تصميم بگيرند. اين چيزي نيست كه آمريكا درباره آن تصميمگيري كند. با توجه به ميزان كمكهاي مالي و نظامي كه واشنگتن به قاهره ارائه كرده، بايد بگوييم كه آمريكا طي دهههاي گذشته نفوذ بيشتري بر دولت مصر داشته است تا مردم اين كشور.
وي افزود: چنانچه به مجموعه بحرانهايي كه آمريكا بايد در دهههاي 80 و 90 و همچنين در دورههاي ديگر با آن مواجه ميشد، به نظر شما چرا بايد آمريكا كمكهاي اقتصادي خود به مصر را متوقف ميكرده؟ آيا ما ميدانيم دموكراسي در مصر چه چيزي بوده است؟ آيا اين نوعي احتمال نيست تا فرض كنيم كه از يك سو از آمريكا خواسته ميشود تا از دخالت در امور ديگر كشورها عقب نشيني كند و از سوي ديگر با هر كشوري در جهان وارد تعامل شود؟ آيا با نگاه به گذشته اين دموكراسي است؟
وزير امورخارجه اسبق آمريكا همچنين گفت: بهتر بود كه مبارك 5 يا 10 سال پيش از قدرت كنارهگيري كرده بود، اما اگر به اين قضيه از ديدگاه گزينههاي پيش روي آمريكا بنگريد خواهيد ديد كه رهبران آمريكا گزينه ديگري نداشتند.