به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



یکشنبه، بهمن ۱۷، ۱۳۸۹

پرویز داورپناه
خطر توطئه اسب تروا هنوز بر طرف نشده است
جعل به نام "شورای مرکزی جبهه ملی ایران"

من خود از کید عدو باک ندارم لیکن
کژدم از خبث طبیعت بزند سنگ به نیش
(سعدی)
حدود شصت سال پس از تاًسیس جبهه ملی ایران به دست با کفایت دکتر محمد مصدق هنوز دولتهای استعماری و عوامل بومی شان برای از بین بردن خانه سیاسی دکتر مصدق و اهداف استقلال طلبانه و آزادیخواهانه او و رهروان صدیق راه طولانی اش دست از توطئه برنداشته و از هیچ کوششی برای تفرقه بین ملیون و انهدام جبهه ملی باز نایستاده اند.
گرچه در گذشته، رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران، آقای عبدالعلی ادیب برومند به آگاهی همگان رسانیده بود که هیچ نامه ای به نام جبهه ملی ایران یا روی سرنامه جبهه ملی ایران بدون امضای رئیس شورای مرکزی جبهه رسمیت و سندیت ندارد و جبهه ملی ایران مواضع سیاسی و سیاستهای خود را فقط از طریق هیات رهبری و هیات احرائی جبهه ملی اعلام می کند، روز ۷ بهمن ماه ۱۳۸۹ اعلامیه ای تحت عنوان "سقوط ارزش پول ملی" به امضای "شورای مرکزی جبهه ملی ایران" بدستمان رسید. این اعلامیه در وبلاگ اقای کورش زعیم عضو مستعفی هیات اجرائی و شورای جبهه ملی و در سایتی بنام "همبستگی برای دموکراسی و حقوق بشر در ایران" قرار داده شده است.
در تماسی که دوستان با رهبری جبهه ملی و هیآت اجرائی در ایران گرفتند، هر دو مقام از انتشار چنین اعلامیه ای اظهار بی اطلاعی نمودند. در تاریخ ۷/ ۱۱ /۱۳۸۹ آقای ادیب برومند رسماً ضمن تکذیب این اعلامیه، اعلام داشتند که در جبهه ملی ایران نهادی به نام « دفتر مردم داری» وجود ندارد.
بدین ترتیب معلوم شد که این اعلامیه مربوط به جبهه ملی ایران نیست و به دست ناشر و در سایت او به نام شورای مرکزی جبهه ملی ایران جعل شده است.
دکتر مصدق و جبهه ملی ایران همواره از دو عامل بزرگ آسیب دیده اند، یکی از دوستی ها و دشمنی های جاهلانه "هموندان" نا دان و دیگری از "رهبران" و "قهرمانان" کاذب در زیر نقاب های مصلحت آمیز مردمی و مردمداری برای مطرح شدن خودشان در جامعه.
مظلوم نمایی مضحک یکی از این "قهرمانان" بعد از یک انتقاد سازنده از او با استفاده از واژه ی غلط و خود ساخته ی "منتقدان فطری من" موجب استهزاء جامعه روشنفکری ایران گردیده است.
یکی از مهم ترین اصول تحلیل اتفاقات این است که ارزیابی کنیم که اتفاقی که واقع شده به نفع یا ضرر چه کس یا چه کسانی است. اینجا نیز این اصل بدین شکل مطرح می شود که عدم اتحاد ملیون با ارائه ی چنین تصویری از آنان به نفع یا ضرر کیست؟.
مسلم است که وقتی میان ملیون اتحاد بر قرار نباشد یا چنین تصویری از آنان ارائه شود این امر به نفع دشمنان آنان است. انتشار اخبار و مطالب جعلی نه تنها موجب بی آبرویی جاعلین خبر می گردد، بلکه به جبهه ملی ایران نیز آسیب می رساند. جالب است که تکذیب آقای ادیب برومند، رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران، به اعلامیه جعلی تحت عنوان "سقوط ارزش پول ملی" به امضای"شورای مرکزی جبهه ملی ایران" نه در سایت شخصی اقای کورش زعیم چاپ می شود و نه در سایت "همبستگی برای دموکراسی و حقوق بشر در ایران" منعکس می گردد.
هر جا تفرقه باشد منفذ ها برای رخنه ی دشمن باز می گردد و فضایی ایجاد می شود برای نفوذ عوامل او و هر جا اتحاد برقرار باشد فضا برای نفوذ و رخنه دشمن بسته می شود. دشمن کسی است که سود ملیون باعث ضرر او باشد. اتحاد لازم است ولی کافی نیست و قدم بعد از اتحاد تشکل و همبستگی است . انتظار نداشته باشیم دشمنان برای اتحاد ما راه چاره ارائه دهند.
از یک طرف فشار کودتاچیان حاکم بر فعالان سیاسی و اجتماعی داخل کشور، از جمله جبهه ملی ایران، به نحو بی‌سابقه‌ای شدت یافته است. و از طرف دیگر با وجود اینکه جبهه ملی ایران در تهران اعلام کرده است که در خارج از کشور نماینده و سخنگو ندارد، شخصی که خود را سخنگوی جبهه ملی ایران در آمریکا و اروپا معرفی می کند و اخیرا نیز، یک تلویزیون سلطنت طلب لوس آنجلسی برنامه ای مجانی در اختیارش گذاشته است، خبرهای یکطرفه طرفداران رژیم دیکتاتوری سابق را به نام جبهه ملی پخش می نماید و با این کار موجبات سرافکندگی ملیون واقعی را فراهم کرده است.
این شخص اخیرا اعضای جبهه ملی را که در اینجا و آنجا مقالات انتقادی در باره مدعیان نمایندگی جبهه ملی و جعلیات آنان می نویسند، با ابتذالی مشمئز کننده آماج حملات و ناسزا هایی از نوع فحاشی های میراشرافی و شریعتمداری کیهان قرار داده و با کمک سایت های مشکوک که نام جبهه ملی را غصب کرده اند عرض خود می برد و زحمت ما می دارد.
توطئه و حمله "پهلوان پنبه" بی مایه ی تهران و "دستیارانش" به منتقدان او در خارج از کشور و جعل اعلامیه به نام شورای مرکزی جبهه ملی ایران تنها برای خالی کردن صحنه از نیروهای اصیل ملی است، تا نفوذی ها و اخلال گران با دست باز به نابودی جبهه ملی بپردازند. توطئه گران از تمام امکانات خود و با حمایت رسانه های وابسته لوس آنجلسی و بعضا با گرفتن کمک های هنگفت خارجی سعی در تخریب تشکیلات جبهه ملی ایران در داخل و خارج از کشور دارند.
شایان توجه است که خطر توطئه اسب تروا در جبهه ملی ایران هنوز بر طرف نشده و این وظیفه ملی ما است تا برای نجات وطن سد راه این نوع جدید از دشمنان و توطئه گران شویم، و راه را بر تازه از راه رسیدگانی از این دست ببندیم.
در ایران دوستان خواستار واکنش قاطع وسریع نسبت به حرکت های خارج از اصول در برون مرز هستند و طولانی شدن روند پاکسازی جبهه ملی از افرادی که به خواست و پشتیبانی سرویس های ویژه ی قدرت های بیگانه مدام در رسانه ها و تلویزیون های متعلق به آنان حضور دارند، به حق موجب نگرانی آنان است.
ملت ایران نه استبداد شاهی میخواهد ونه استبداد شیخی؛ فریاد جوانان جانباخته بعد از کودتای انتخاباتی سال گذشته برای آزادی بود و هست. هیچکس وهیچ گروهی حق مصادره آن را ندارد. شخصیت های کاذب فرصت طلب با آگاهی ملت ایران برای همیشه از صحنه بیرون رانده خواهند شد . درداخل و یا خارج کشور نیروهای ملی ومردمی، سالیان سال برای دموکراسی وآزادی پای فشرده و در این راه بهایی سنگین پرداخته اند. آنان حاکمیت ملی وجدایی دین وحکومت را خواستارند، و راه سعادت ملت را در یک حکومت ملی و مردمی می دانند.
در شرایطی که ملت ایران با مبارزات شبانه روزی خود برای آزادی ودموکراسی تلاش می کند، عده ای برآنند تا شاید بتوانند با ایجاد برخورد میان نیروهای مبارز ملی ومردمی از طریق اعلامیه های تردید آمیز و شبهه انگیز ونظریات دوراز واقعیت از همبستگی همه نیروهای غیر وابسته به بیگانه ممانعت بعمل آورند و آب را چنان گل آلود کنند تا مگر دربرخوردهای داخلی، سکان حرکت ملی مردم ایران را در دست گیرند. زهی خیال باطل!
راه امروز نیروهای ملی آنست که تجربیات خویش را بی نام و نشان و خود نمایی های مضحک، هرچند خود نمایی هایی حساب شده و دستوری، تقدیم مردمی کنند که می دانند چه می خواهند وچه نمی خواهند. اگر سازمان های نهضت ملی ایران، و در میان آنان جبهه ملی ایران، قادر به برافکندن نقاب از چهره ی عنصر نفوذی بیمارگونه ای که ماهیت جست و خیز های کودکانه و شیرین زبانی های هذیان آمیز او برای هر فرد سیاسی مجربی همچون روز روشن است نباشد بهتر است که دست از مبارزه برای آزادی بردارند. اما چنین نیست، زیرا دشمن نادان با اعمال سخیفش، خود این نقاب را در نظر اهل بصیرت از چهره ی خویش دریده است.
صد سال پس از گذشت انقلاب مشروطیت ملت بزرگ ایران برای آزادی وعدالت هنوز با نظام استبدادی مذهبی درجدال است. ما موظفیم برای سعادت ملت ایران دراین جنبش عظیمی که نخستین گامها را برداشته است با آزادیخواهان همراهی کنیم. پایه حکومت باید بر اصل حاکمیت ملی باشد و قدرت زمامداران همیشه باید توسط مردم محدود شود.

دکتر پرویز داورپناه
۱۷ بهمن ۱٣٨۹ - ۶ فوريه ۲۰۱۱