به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



سه‌شنبه، بهمن ۱۲، ۱۳۸۹

بيانيه جبهه ملي ايران
پيروزي خيزش مردم تونس و پيامدهاي آن
پيروزي جنبش مسالمت آميز مردم تونس در پايان دادن به نظام استبدادي آن كشور پرچمدار خيزش هاي مردمي گسترده در بسياري كشورهاي استبداد زده عرب و موجب نگراني و بازانديشي حكومتهاي استبدادي ديگر كشورهاي منطقه گرديده است.
بي شك اين رويداد نويدها و زنهارهاي ويژه خود را در پس دارد. نويدها از اين جهت كه با توجه به حضور طيف هاي سياسي مختلف در خيزش هاي اجتماعي سياسي انتظار مي رود درخواستهاي مردم تونس براي تغييرات و يا اصلاحات فراگير حقوقي- سياسي نتيجه بخش گردد. زنهارها از آن سبب كه فرايندهاي انحرافي سياسي داخلي، پس از گذر از حكومت كنوني، تجربه گذشته را تكرار نكنند. تجربه يكصد سال گذشته نشان داده كه در جريان مبارزات استقلال طلبانه يا آزاديخواهانه، رهبران جنبش ها همواره قصد برقراري ارزشهاي اجتماعي و سياسي و اقتصادي مترقيانه روز را كه مردم نيز خواهان آن بوده اند داشتند، و براي دستيابي به اين هدف از همبستگي و پشتيباني مردم و پذيريش رهبري آنان بر پايه نويد ساختار اجتماعي- سياسي آينده كشور بهره مند مي شده اند؛ ولي فرايند جنبش هاي سياسي در جهان سوم نشان داده كه دستيابي به آزاديهاي مورد نظر مردم به ندرت تحقق پيدا كرده است.
رهبراني چون گاندي و ماندلا كه پس از رسيدن به قدرت با پايبندي به آزاديها و ارزشهاي اعلام شده و روش و منش قانون گرايانه خود نظام مردم سالاري را در كشورهاي خود نهادينه ساخته اند بسيار نادر هستند. در ديگر كشورهاي جهان سوم رهبران جنبش هاي استقلال طلبانه و يا آزدايخواهانه غالبا پس از دستيابي به قدرت بتدريج ارزشهاي مندرج در قانون اساسي نوپا، بويژه آزادي بيان، آزادي عقيده، آزادي احزاب و مطبوعات و ايجاد فضاي سياسي مناسب براي چرخش و گردش آزاد نخبگان و رعايت محدوديت تصدي رياست جمهوري وغيره را ناديده گرفته در مقام انحصار و استمرار قدرت خود بصورت جمهوري هاي درازمدت و يا مادام العمر و حتي موروثي برآمده اند. اين رهبران براي حفظ وضع تحميلي موجود اقدام به ايجاد حزب واحد و برقراري جو پليسي و خفقان و تفتيش عقايد مي كنند. در اين شرايط، منفذهاي قانوني و غيرقانوني لازم براي سودجويي و سوء استفاده اقتصادي و مالي به نفع وابستگان، اطرافيان و مبلغان و مداحان حكومت فراهم مي گردد. حتي اگر در برخي عرصه ها پيشرفت هايي بدست آيد، اين رژيم ها، به سبب ناهماهنگي و ناهمگني آن پيشرفتها با عرصه سياسي، جامعه را دچار نارسايي ها و نابساماني هاي پي در پي مي كنند و سرانجام با خيزش هاي خودجوش مردم مواجه مي شوند.

بي شك جنبش اجتماعي- سياسي مردم تونس نمونه بارزي است از فرايند كژراهه هاي نظام استبدادي حاكم. جامعه تونس كه براي مدت 75 سال (از 1881 تا 1956) تحت الحمايه فرانسه بود، پس از جنگ جهاني اول برخي از نخبگان تونسي تحصيل كرده در فرانسه تلاش براي آزادي كشور خود را پي گرفتند. حبيب بورقيبه يكي از رهبران جنبش ناسيوناليستي و معمار استقلال تونس بود. بورقيبه در سال 1920 حزب دستور را بنيانگذاري كرد كه در 1934، بنا به شرايط روز به حزب «دستور نو» تبديل شد و در راه استقلال تونس تلاش هاي گسترده اي انجام داد. از اين تاريخ تا 1956 بورقيبه حدود 10 سال را در زندان فرانسه سپري نمود و سپس با سفرهاي خارجي خود از جمله به امريكا جهت جلب پشتيباني براي استقلال تونس كوشيد و سرانجام موفق شد استقلال تونس را از فرانسه در سال 1356 بدست آورد.

بورقيبه مبلغ و طراح برنامه سياسي- اجتماعي تونس مبتني بر نوين سازي ، توسعه و پيشرفت تدريجي و سوسياليسم ميانه رو بود. در زمان او گامهاي بلندي در مبارزه با بيسوادي و گسترش آموزش براي همه شهروندان از جمله زنان، آزادي زنان و استقرار سكولاريسم برداشته شد. نظام اقتصادي، در سه بخش خصوصي، تعاوني و شبه دولتي تعريف و گذشته از كشاورزي، بهره برداري از منابع نفت، فسفات و صنعت توريسم پي گيري، ولي در عرصه سياسي، بسياري از آزاديهاي بنيادين زير پا گذاشته شد. حزب دستور نو تنها حزب فعال و فراگير بود و با اينكه قانون اساسي پست رياست جمهوري را براي سه دوره پنج ساله پيش بيني كرده بود، بورقيبه اين مقام را براي مدت 30 سال حفظ كرد. در نتيجه همين ناهماهنگي و ناهمگوني بين عرصه سياسي و عرصه هاي اقتصادي و اجتماعي اختلالات و نارسايي هايي در جامعه بروز كرد. در پايان، بيماري نسيان ذهني رييس جمهور سالخورده باعث شد كه در سال 1987، زين العابدين بن علي، وزير كشور وقت، با كودتا قدرت را در دست بگيرد.

در آغاز، تغيير وضع موجود رويداد نويدبخشي تلقي مي شد و انتظار مي رفت گامهاي مثبتي در راستاي بهبود وضع كشور برداشته شود، ولي اين اميد بزودي به نااميدي تبديل شد،زيرا، بن علي نيز از فعاليت احزاب جلوگيري كرد و با حكومت تك حزبي خط مشي اقتدارگرايانه را در پیش گرفت و به مدت 22 سال نظام استبدادي خود را بر جامعه تحميل نمود. فساد روزافزون كه ويژگي نظام هاي استبدادي است موجب شكاف فاحش طبقاتي، فقر و بيكاري گرديد. در جامعه اي كه داراي قشر تحصيل كرده و متخصص بسيار بالا بوده ولي امكان دستيابي به كار متناسب بسيار كم باشد، بطور ناگزیر بحران و خيزش خودجوش اجتماعي بوجود مي آيد. همين امر موجب جنبش مسالمت آميز مردم تونس عليه حكومت بن علي و سقوط آن گرديد.

پيروزي اوليه مردم تونس سرآغازي براي خيزش هاي ضد استبدادي در ديگر كشورهاي عرب مانند مصر، سودان، موريتاني، مراكش، الجزاير، اردن و يمن شده است و يا خواهد شد. جوامعي كه در آنها خواستهاي اقشار آگاه جامعه براي كسب آزادي ناديده گرفته مي شود، اينك در پرتو جنبش پيروزمندانه خود مردم تونس بر آن هستند تا از راه اعتراضات مسالمت آميز به تغييرات و يا اصلاحات فراگير سياسي و اجتماعي نائل شوند كه بي شك راه پرنشيب و فرازي را در پيش خواهند داشت.

جبهه ملي ايران پيروزي مردم تونس در مبارزه ضد استبدادي را ستايش مي كند و آرزومند است كه هر چه زودتر به ساختار نظام آزاد و مردم سالار دست يابند. اما در عين حال مردم تونس بايد بدانند كه نظام هاي استبدادي با ايجاد جو پليسي و انگيزیسيون فكري اجازه نمي دهند مردم با ارزشهاي دموكراسي آشنا شوند و آنرا تجربه كنند، لذا بايد هوشيار باشند كه در پيچ و خم دستيابي به مردم سالاري، رهايي آنها از استبداد فردي به استبداد ارزشي و ايدئولوژيك منتهي نشود. زيرا درصورت نافرجامي در نيل به آزادي، مردمسالاري و حكومت قانون، موفقيت و پيروزي خيزش هاي استبدادي در ديگر كشورهاي منطقه را با دشواريهاي بس سنگين روبرو خواهند ساخت.

هیئت رهبري جبهه ملي ايران
تهران – 9 بهمن 1389