ملی گرایی و ورزشکار ملی
استرداد طلای «صادق بیت سیاح» در بازیهای پارالمپیک پاریس، درسی باشد برای همه ورزشکارانی که یاد نگرفته اند اولا ورزشکار ملی، نماینده ملت است نه یک مذهب خاص. دوما ورزشکار ملی باید در قامت یک قهرمان با وقار عمل کند، این نشانه سربریدن نشان میدهد، «بیت سیاح» از رخدادهای سیاسی به دور است و حساسیت این نشانه خشونت را درک نکرده. یادم می آید در بازی پرسپولیس و النصر هم مهدی طارمی بعد از گلش چنین نشانه ای را به کار برد. طارمی الان را نبینید تا حدودی حاشیه هایش را جمع کرده. او بچه ساده ای بود که خیلی زود جوگیر شد و فراموش کرده بود کیست و کجاست. شانس آورد به اروپا رفت و انسان دیگری شد هر چند که در اروپا حرفه ای است و در تیم ملی پر از حاشیه است.
«بیت سیاح»یک پرچم مذهبی به میدان آورده تا ارادتش را به امام حسین نشان دهد. این هم خطاست. نشانهای مذهبی جای نشانه ملی را نمیگیرند. بگذریم از آن آرم زاید بر پرچم سه رنگ که نشانه ای از حکومت دینی تباه است، اما تنها نشان ملی برای آوردگاهی اینچنین،همان ترکیب سه رنگ زیباست چرا که ورزشکار ملی نه ورزشکار یک مذهب خاص که نماینده یک ملت متکثر است که در آوردگاههایی اینچنین،به وحدانیت میرسد. پس هر پرچمی زمانی و مکانی دارد و اقدام بیت سیاح از روی جهل او بود و ریشه همه این مصیبتها به فقدان آموزش میرسد.
شما همین گزارشگر نادان را ببینید برای اقدامی که نشان طلای پارالمپیک را به باد میدهد چه به به و چه چهی کند. همه اینها به نظام سیاسی بر میگردد که اصلا « ملی » نیست. به هیچ واژه ای به اندازه «ملی بودن» ظلم نشده چرا که «ملی بودن» با پذیرش یک تکثر و یک وحدانیت توامان رابطه دارد و نه هیچ دیکتاتوری در تاریخ معاصر و نه هیچ عنصر سیاسی که علیه مردم ظلم پیشه کند در مقام ملی تعریف نمیشود چون ملی بودن فقط ایران ایران گفتن نیست،کسی که ملی است باید بداند اصل اساسی پذیرش تکثر است و این تکثر در میدانهای مهم به وحدت میرسد و معنای همبستگی میدهد. این «ملی بودن» فهم من به عنوان سوژه ایرانی از جنبش مشروطیت به بعد است.
اگر « بیت سیاح» آموزش درست دیده بود درک میکرد در چنین میدانی باید نماینده وحدت در کثرت باشد نه مذهب خاص ولو با طرفداران میلیونی. و البته باید سفیر ملی باشد و از هر حرکتش مراقبت کند. همه بحرانها به فقدان آموزش میرسد. تحول دایمی در آموزش مستمر است. ملی بودن و چگونه ملی رفتار کردن نیازمند آموزش است. ملی بودن و دموکرات بودن دوشادوش هم اند چون حامل تکثر و وحدانیت همزمان اند. فردهای به رسمیت شناخته اما همبسته.
گویا