ترکیب ناهمگون زندانیان حکومتی و غیرحکومتی
«نامهای از اوین» و تخریب چهره زندانی سیاسی نامهای در رسانهها با عنوان "زندان در زندان؛ نامه فائزه هاشمی از اوین" بازتاب یافته است. این نامه به دلیل گوهر تخریبگرانه سیمای زندانیان سیاسی، نمیتوان نسبت به آن سکوت کرد.
این یک واقعیت است که حکومت اسلامی دوستان و دشمنان خود را به بند کشیده و میکشد. مافیای غالب در حکومت اسلامی، به آسانی سران و وابستگان مافیاهای رقیب را حذف کرده و میکند.
زندانی بودن در حکومت اسلامی، الزامن به معنای ایستادن در اپوزیسیون حکومت اسلامی، و دفاع از آزادی، لائیسیته (سکولاریسم)، دمکراسی، رفع تبعیض و ایرانمداری و میهندوستی نیست. در زندان زمان شاه هم چنین بود. جنایتکارانی نظیر خامنهای، رفسنجانی، لاجوردی و..، علیه شاه و سلطنت بودند. آنها از خاستگاه ارتجاعی تشکیل خلافت اسلامی با دیکتاتوری شاه مخالفت کردند. سیاست برای آنها برای خیر، صلاح و منافع شهروند، جامعه و میهن نبود.
در حکومت اسلامی هم ترکیب ناهمگون زندانیان حکومتی و غیرحکومتی، و حاملان انواع و اقسام ویروسهای ارتجاعی، بوروکراتیک، فرقهای، قومی و نژادپرستانه وجود دارد، اما واقعیت انکارناپذیر اینست که جریان اصلی آزادیخواهانه مبارزه علیه حکومت اسلامی را به دلیل وجود چنین ویروس هایی در زندانها، نمیتوان تخریب کرد.
جریان اصلی زندان، برای انقلاب "زن زندگی آزادی" و مدافع آزادی، دمکراسی، لائیسیته و میهن است.
خانم "فائزه هاشمی" در نامه خود از اوین، بعنوان یک زندانی "سیاسی"، چهره کنشگران اپوزیسیون حکومت اسلامی را تخریب کرده است. خانم هاشمی، زندانیان محبوس را با دست اندرکاران نظام فاشیستی -اسلامی مقایسه کرده و عنصر بدبینی و بی اعتمادی به فرزندان دربندمان را در جامعه تکثیر میکند.
خانم رفسنجانی در نامه خود نوشتهاند:
"برای برخی از این مبارزین زندان مکانی است که با آن شخصیت و اعتبار و شهرت کسب کرده و میکنند. فقط بودن در زندان برایشان ارزش است و عملا در تعارض با آرمانهای سابق خود روزگار سپری میکنند. و اما بعضی نمونهها از این رفتارهای فاشیستی که ذکر همه آن مثنوی هفتاد من کاغذ میشود".
اگر کسانی با انگیزه کسب اعتبار در زندان هستند، بیش از همه مدافعان و جیره خواران سفره نظام فاشیستی هستند که با رفتن به زندان، در مقام پوزیسیون در اپوزیسیون سمپاشی میکنند تا از یکسو، پیوند خود با مافیای غالب را بادآوری کنند و از سوی دیگر، خود و خانوادهشان را از زیر بار ننگ شراکت در جنایت علیه بشریت کنار بکشند.
خانم هاشمی رفسنجانی نمیتواند با استناد به "بعضی"ها، حقانیت مبارزه و مقاومت در زندانهای نظام فاشیستی اسلامی حاکم را مخدوش سازد. زندانیان سیاسی در کلیت خود، نمادهای مبارزه علیه سلطه اسلام و اسلامگرایان بر ایران و ایرانیان و در عین حال، مدافعان انقلاب "زن زندگی آزادی" هستند.
آری، تمرین دمکراسی، لائیسیته، گفتگو و مدارا، گسست از فرقه گرایی در ایران، یک پروسه است. این پروسه از ایستادن در صفوف مبارزان مدافع برچیدن حکومت اسلامی و شرکت در پاکسازی ویروس اسلام سیاسی در حکومت، دولت، سیاست، آموزش و پرورش و جامعه میسر است.
خانم رفسنجانی در نامه خود از آزادی مدافعان حکومت اسلامی در زندان جهت بقای نظام قتل و غارت و جنایت و تخریب چهره زندانیان سیاسی، دفاع کرده است. ایشان نمیتوانند درد کسانی را بفهمد که نمیخواهند ناظر رژه مدافعان حکومت اسلامی روی خون فرزندان ایران برای تائید و تحکیم نظام اسلامی باشند.
خانم هاشمی گرچه زندانی ست (و البته که حق او و هیچکس دیگر نیست که در زندان باشند)، اما قلبش با زندانبانان است. ایشان نوشتند:
"با ایجاد هیاهو و فحاشی و شعار مانع رأی دادن برخی از زندانیان در انتخابات ریاست جمهوری اخیر شدند. از ۸ صبح تا ۱۲ شب روز جمعه در راهروی منتهی به درب خروجی بند نشستند، همبندیهایشان را چون مأموران امنیتی پاییدند و اجازه عبور ندادند. فضا به قدری خوفناک بود که زندانبانان نیز جرأت باز کردن درب برای عبور رأی دهندگان را نداشتند و این ۸ نفر نتوانستند رأی بدهند." (مقایسه کنید با مهندسی انتخاباتها در کشور توسط حکومتیها.)
موضوع ناهمگونی ترکیب افراد مبارز، مخالف و موافق حکومت اسلامی در بندهای زندانیان سیاسی، یک واقعیت است. حکومت اسلامی در مصادره واژههای شریف (نظیر زندانی سیاسی) و به لجن کشیدن آنها خبره است. تخریب چهرههای زندانیان سیاسی، تخریب ۴۶ سال مبارزه، ۴۶ سال مقاومت، خاک پاشیدن در چشم ملتی میباشد که نگران جان فرزندان آزادیخواه خود در زندانهای حکومت اسلامی هستند.
سیاست تخریب زندانیان سیاسی توسط حامیان اسلام سیاسی، راه بجایی نمیبرد، زیرا خانهشان از بن پوسیده است و انقلاب "زن زندگی آزادی" نقطه پایان بر اسلام سیاسی در ایران است. دومین سالروز آغازش گرامی باد!
اقبال اقبالی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اصل نامه خانم فائزه هاشمی در ایران امروز: