تلاش دستگاههای امنیتی جمهوری اسلامی برای مقابله با علاقمندان و فعالان موسیقی و رقص، بار دیگر موجب صدور حکم زندان برای یک معلم رقص در ایران شده است. نهادهای امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی از سالها پیش، بهویژه بعد از گسترش شبکههای اجتماعی، برخورد با علاقمندان به موسیقی و رقص را بهطور جدی پیگیری کردهاند. در آخرین اقدام، شعبه اول دادگاه انقلاب تبریز، «پیمان ابراهیمی»، مدرس رقص در این شهر را، به بیش از ۲۲ ماه حبس محکوم کرد.
***
پیمان ابراهیمی، فرزند عاشیق «غفار ابراهیمی»، نوازنده مشهور موسیقی سنتی آذربایجانی است. نیروهای امنیتی، پیمان ابراهیمی را ۴شهریور امسال بازداشت کردند. او پس از تحمل دو ماه بازداشت، روز ۳آبان با تودیع قرار وثیقه ۳۰۰ میلیون تومانی آزاد شد.
نکته جالب در مورد پرونده مربی رقص آذربایجانی این است که او هیچ فعالیت سیاسی خاصی نداشته است.
یکی از بستگان پیمان ابراهیمی به «ایرانوایر» گفت که او در یک خانواده فرهنگی با پیشینه فعالیت مدنی و سیاسی رشد کرد، اما برای اینکه لطمهای به کار آموزش رقص و موسیقی نخورد، وارد فعالیت سیاسی و فعالیت فرهنگی خارج از حوزه موسیقی نشد و در شبکههای اجتماعی هم فعال نبود.
فشار امنیتی به عاشیق غفار
عاشیق غفار ابراهیمی دینور، پدر پیمان، از عاشیقهای معروف آذربایجان بود. او و همه اعضای خانوادهاش هم بهنوعی اهل موسیقی، شعر، رقص و بهطور کلی فرهنگ آذربایجان بوده اند. عاشیق غفار چندین کتاب در زمینه موسیقی دارد که برخی از آنها در ترکیه هم ترجمه و منتشر شدهاند. او همچنین با دعوت رسمی در کشورهای مختلف، کنسرتهایی برگزار کرده بود.
بااینحال، به گفته نزدیکان خانواده پیمان ابراهیمی، عاشیق غفار هم بارها در ایران بهدلیل فعالیت فرهنگیاش بازداشت شده بود. او حتی چند ماه قبل از فوتش هم از سوی اداره اطلاعات بازداشت شده و شکنجه شده بود.
پیمان ابراهیمی، ۳۶ ساله، بههمراه پدر و خواهرش از سال ۱۳۸۲ با تاسیس کلاس رقص، بهصورت رسمی شروع به آموزش رقص و موسیقی آذربایجانی به کودکان کرد. دستگاههای امنیتی جمهوری اسلامی هم فشار بر این خانواده را ادامه دادند، چنان که بعد از درگذشت پدرشان، برای پیمان پروندهسازی کردند.
افزایش فشارها برای تعطیلی رقص آذربایجانی
فرد نزدیک به خانواده پیمان ابراهیمی به ایرانوایر گفت که فشارهای امنیتی پس از درگذشت پدر پیمان ابراهیمی بیشتر شد و در چهار سال اخیر بارها مدرسه رقص پیمان را تعطیل کردند. بااینحال پیمان به فعالیت هنری خود ادامه داد. او در این سالها در کشورهای آذربایجان، ترکیه و عمان به فستیوالهای رقص دعوت شد و بههمراه گروهش رقص آذربایجان را در دیگر کشورها اجرا کرد.
دیگر اعضای خانواده پیمان نیز با موسیقی و نواختن ساز آشنا هستند، در زمینه موسیقی فعالیت میکنند، گروه رقص دارند و در شهرهای مختلف برنامه اجرا کردهاند.
به گفته فرد نزدیک خانواده پیمان ابراهیمی، در یک سال اخیر، بارها مدرسه رقص از طرف اطلاعات تعطیل شده و بارها پیمان را احضار کردهاند. در هر تعطیلی که از سوی اداره اطلاعات صورت میگرفت، پیمان به اداره اطلاعات احضار میشد، اما او اعلام میکرد که فقط با ابلاغیه رسمی مراجعه میکند، تا اینکه شهریور امسال ماموران اطلاعات او را در خانهاش بازداشت کردند.
از بیخبری تا صدور حکم
خانواده پیمان ابراهیمی تا ۴۵ روز پس از بازداشت او، از سرنوشتش اطلاعی نداشتند. او یک روز پس از بازداشت در تماسی بسیار کوتاه به خانوادهاش اطلاع داده بود که در اداره اطلاعات تبریز است، اما پس از آن، تلاش خانواده برای به دست آوردن اطلاعاتی در مورد او بینتیجه مانده بود.
اعضای خانواده او حتی تلاش کردند از «علی موسوی اقدم»، بازپرس پرونده فعالان مدنی آذربایجان درباره پرونده پیمان اطلاعاتی به دست بیاورند، اما این مقام قضایی هم پاسخ روشنی به خانواده نداد.
به گفته فرد نزدیک به خانواده پیمان، ماموران امنیتی مدام خانواده او را تهدید میکردند که نباید اخبار مربوط به بازداشت پیمان منتشر شود و حتی یک بار بهطور حضوری به خانه مادر پیمان رفته و این تهدید خود را تکرار کردند.
سرانجام ۴۵ روز بعد از بازداشت پیمان، برخی از کسانی که از زندان آزاد شده بودند، به خانواده او خبر دادند که پیمان در بخش قرنطینه زندان تبریز است.
وقتی رقص و موسیقی امنیتی میشود
پیمان ابراهیمی و پدرش تنها اهالی موسیقی و رقص در ایران نبودهاند که با برخورد امنیتی روبهرو شدند. تنها در سالهای اخیر که شبکههای اجتماعی باعث شد اخبار برخورد با این فعالان بیشتر منتشر شود، هر سال اخبار بازداشت چندین نفر تنها بهدلیل رقصیدن منتشر شد.
اردیبهشت۱۳۹۳، نوجوانانی که با ترانه هپی «فرل ویلیامز» روی پشت بام و در خیابانها رقصیده بودند و فیلم آن را در شبکههای اجتماعی منتشر کرده بودند، از سوی پلیس بازداشت شدند.
آنها در نهایت وادار به اعتراف اجباری شدند؛ اقدامی که جمهوری اسلامی معمولا افراد را پس از بازداشت وادار به آن میکند و اعترافات را از تلویزیون سراسری پخش میکند.
این رفتار با علاقمندان به موسیقی و رقص همچنان در این سالها ادامه پیدا کرد. از بازداشت دختری در خراسان جنوبی که در اینستاگرام رقص آموزش میداد، تا بازداشت «میترا ابراهیمی»، مربی سرشناس رقص آذربایجانی در تبریز.
نقطه مشترک این بازداشتشدگان، ارتباط آنها با موسیقی و رقص است که جمهوری اسلامی بارها آن با آن بهطور جدی مخالف کرده است. اگر گروهی از زنان یا مردان در فضای عمومی تصویری از رقص خود را منتشر کردند، دستگاههای امنیتی جمهوری اسلامی قطعا با آن برخورد کرده و خبر آن را هم منتشر میکنند.
پلیس و دستگاههای امنیتی ماهها پیش از اینکه با صادق بوقی در رشت بهخاطر رقص معروفش برخورد کنند، چند دختر را در خیابان گلسار رشت بهدلیل انتشار ویدیو رقص خود بازداشت کرده بودند.
در این بین اگر رقص جوانان ایرانی با مفاهیم سیاسی و مدنی پیوند خورده باشد، ممکن است برخورد امنیتی و قضایی شدیدتری را بهدنبال داشته باشد؛ مانند برخورد با «امیرمحمد احمدی» و «آسیتاژ حقیقی» که زمستان سال گذشته، چند ماه پس از آغاز جنبش «زن، زندگی، آزادی»، ویدیو رقص خود مقابل برج آزادی را منتشر کردند. هریک از این دو، به پنج سال زندان محکوم شدند.
قاضی «صلواتی»، قاضی مشهور پروندههای امنیتی، اتهام این دو جوان را «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور» اعلام کرده بود. همان روزها، ماموران امنیتی مربی دخترانی که رقص آنها در شهرک اکباتان در شبکههای اجتماعی فراگیر شده بود را بازداشت و این دختران را بازجویی کرده بود.
جمهوری اسلامی رقص جوانان ایرانی را مانند مخالفت با حجاب اجباری، نوعی مخالفت با خود ارزیابی میکند و برای اثبات حضور مقتدرانه خود، هر روز گام دیگری در ورود امنیتی به عرصههای عمومی و حتی محیط کسبوکار مردم بر میدارد.