به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



شنبه، شهریور ۱۷، ۱۴۰۳

کشتار فزاینده کولبران و سوخت‌بران در ایران

  

مرزهای خونین؛ کشتار فزاینده کولبران و سوخت‌بران به ضرب گلوله‌های نیروهای نظامی جمهوری اسلامی

طی ماه‌های گذشته، به‌طور کاملا نگران‌کننده‌ای بر شمار کولبران و سوخت‌برانی که در مناطق مرزی ایران، عامدانه هدف گلوله‌های عوامل نظامی جمهوری اسلامی قرار می‌گیرند افزوده شده است.

کشتار، قطع عضو و مجروح‌ کردن پیوسته کولبران و سوخت‌بران نشان روشنی از تداوم تبعیض‌های نظام‌مند اقتصادی-حقوقی و سرکوب‌های مستمر سیاسی علیه اقلیت‌های مذهبی و زبانی که به اشکال مختلفی اعمال می‌شود.

از ابتدای سال میلادی ۲۰۲۴ تا پایان آگوست، یعنی هشت ماهه نخست سال، دست‌کم ۳۰ کولبر با شلیک مستقیم نیروهای نظامی جمهوری اسلامی کشته و دست‌کم ۱۹۸ کولبر هم در اثر همین شلیک‌های عامدانه مجروح شده‌اند. بر اساس گزارش‌ها، دست‌کم شش تن از قربانیان کودک بوده‌اند. از جمله آریان ممندی کولبر ۱۷ساله‌ای که در اثر شلیک نیروهای نظامی به چشمانش، نابینا شد.

در همین بازه زمانی، دست‌کم ۳۴ سوخت‌بر هم در نوار مرزی شرق کشور، با شلیک عوامل نظامی جمهوری اسلامی کشته و دست‌کم ۳۹سوخت‌بر نیز در اثر این شلیک‌‌ها مجروح شدند. در این میان، دست‌کم یک تن از قربانیان کودکی ۱۴ساله بوده است.

به گفته هادی قائمی، مدیر کمپین حقوق بشر ایران، «کشتار مداوم کولبران و سوخت‌بران در مناطق مرزی، نمونه دیگری از استفاده جمهوری اسلامی از خشونت مرگبار علیه گروه‌های تحت ستم و آسیب‌پذیرترین گروه‌های اجتماعی-اقتصادی در ایران است».

هادی قائمی در ادامه تاکید کرد: «دولت جمهوری اسلامی ایران باید بی‌درنگ استفاده غیرقانونی از نیروهای نظامی و مسلح را علیه کولبران و سوخت‌بران متوقف کند و بر توسعه طرح‌های توانمندسازی اقتصادی در این مناطق محروم تمرکز کند. این خشونت بی‌امان و سرکوب‌های مستمر، علیه جمعیت‌های آسیب‌پذیر باید فورا پایان یابد».

کمپین حقوق بشر ایران از نهادهای مرتبط در سازمان ملل متحد و همچنین سازمان‌ها و نهادهای بین‌المللی حقوق بشر می‌خواهد تا مقام‌های جمهوری اسلامی را وادار کنند که هرچه سریعتر استفاده از نیروی مرگبار علیه کولبران و سوخت‌بران را متوقف کنند. جمهوری اسلامی باید به اصول اساسی سازمان ملل در مورد استفاده از زور و سلاح گرم پایبند و متعهد باشد.

قوانین و استانداردهای سازمان ملل، به‌طور روشن و شفافی استفاده از زور و سلاح گرم و کشنده را محدود می‌کند. این قوانین به صراحت تاکید دارند که استفاده عمدی و مرگبار از سلاح گرم، تنها زمانی ممکن است که برای حفظ جان، کاملا ضروری و اجتناب‌ناپذیر باشد. به‌گونه‌ای که هیچ گزینه دیگری امکان‌پذیر نباشد.

اصل ۲۲ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز صراحتا می‌گوید: «حیثیت‏، جان‏، مال‏، حقوق‏، مسکن و شغل اشخاص از تعرض مصون است مگر در مواردی که‏ قانون تجویز کند».

با این وجود، تیراندازی بی‌ضابطه و عامدانه ماموران نظامی جمهوری اسلامی همچنان ادامه دارد و هر روز جان‌های بیشتری در اثر شلیک نیروهای نظامی در مناطق مرزی ایران گرفته می‌شود.

به گفته هادی قائمی «بر اساس قوانین و مقررات داخلی ایران، تمامی آمران و عوامل تیراندازه‌های عامدانه و مرگبار به کولبران و سوخت‌بران، باید تحت تعقیب، محاکمه و مجازات‌های عادلانه قرار گیرند. شهروندان و قربانیان باید به همه وسایل و ابزارهای قانونی برای دادخواهی، تامین غرامت و احقاق حقوق خود دسترسی داشته باشند.»

فقر و تبعیض عامل اصلی کولبری و سوخت‌بری در مناطق مرزی

فعالیت کولبران محلی در مناطق کوهستانیِ استان‌های آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه و ایلام در مرزهای زمینی ایران و عراق است.

عمده‌ی فعالیت سوخت‌بران نیز در استان سیستان و بلوچستان است. بسیاری از شهروندان و مردم محلی این مناطق، به‌طور روزانه با مشکلات فراوان اقتصادی و معیشتی دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند و نرخ بیکاری در این استان‌ها همواره بالا بوده است.

تمامی این مشکلات جدی و دامنه‌دار اقتصادی که به‌طور نظام‌مند و پیوسته طی دهه‌ها بر مردمان این مناطق تحمیل شده، در کنار بی‌کفایتی دولتی، نبود خدمات اجتماعی پایه و الگوهای غلط «توسعه» در کشور، موجب شده که شمار زیادی از شهروندان و افراد محلی در سنین مختلف، با وجود سختی‌ها و خطرات فراوان، جان خود را کف‌دست بگیرند و ناگزیر به کولبری و سوخت‌بری شوند.

براساس آمارها و داده‌های موجود، در سال ۱۴۰۲ دستکم ۲۷ کولبر به دست نیروهای نظامی جمهوری اسلامی کشته شده‌اند از جمله یک کودک ۱۷ساله. در همین بازه زمانی، ۳۱۱ کولبر نیز در اثر تیراندازی نیروهای نظامی جمهوری اسلامی زخمی شده‌اند. در سال گذشته میلادی ۲۰۲۳ هم دست‌کم ۴۰ سوخت‌بر با شلیک نیروهای نظامی کشته شدند. از جمله یک کودک ۱۵ساله. در همین بازه زمانی، دست‌کم ۱۹ نیز مجروح شدند.

کولبری؛ جبر به جان خریدن گلوله در کوهستان

کولبران و سوخت‌بران با طیف گسترده‌ای از مشکلات، خطرات و تهدیدهای امنیتی مواجه‌اند که بی‌شک خشن‌ترین و شدیدترین آن شلیک‌های عامدانه عوامل نظامی است.

یک کولبر اهل کامیاران در گفت‌وگو با کمپین حقوق بشر ایران می‌گوید: « کولبری اصلا کار راحتی نیست. این طور نیست که هربار بروی مرز و بتوانی بار (کالا) با خودت بیاری. مسیرها بسیار سخت است و در این مسیر، امکان دستگیری، کشته شدن و مجروح شدن بسیار زیاد است. در کار کولبری هر آن امکان تیراندازی هست. جدای از این برخوردهای بسیار بدی از طرف نیروهای نظامی و پلیس با کولبران صورت می‌گیرد. تهدید، فحش و توهین. خیلی وقت‌ها ماموران وسایل کولبران مثل موبایل را از آنها می‌گیرند».

از سوی دیگر، بستن گاه‌ و‌ بی‌گاه مرزهایی کولبری به دست نیروهای نظامی، از جمله سپاه پاسداران، شکل دیگری از اعمال تبعیض و خشونت علیه کولبران است.

به گفته این کولبر اهل کامیاران، « چند وقت پیش نیروهای سپاه دو تا از مرزهایی که کولبران خیلی به آنجا می‌رفتند (مرز نسود و مرز اورامان) را بسته‌اند. مثلا در همین مرز نسود، نزدیک دو هزار کولبر کار می‌کردند و اقتصاد مردم آن منطقه خیلی به کولبری وابسته بود. حتی چند وقت پیش، چون سپاه مرز را بسته بود، چند کولبر مجبور شدند دو روز در کوه‌ های مرز اورامان بمانند و از عراق برای آنها غذا می‌آوردند. آخر سر هم وسایلشان را تحویل نیروهای سپاه دادند و دست خالی برگشتند. ببینید وسایلی که ما کولبران می‌آوریم یا پوشاک است یا تلویزیون  یا وسایل خانگی مثل جاروبرقی و آبمیوه‌گیری و لوازم آرایش و پارچه و این جورچیزها. ما که مواد مخدر و مشروبات قاچاق نمی‌کنیم. اما نگاه ماموران به کولبر نگاه به قاچاقچیان مواد مخدر است».

در سال‌های گذشته به شکل چشمگیری بر تعداد کولبران کودک و جوان افزوده شده است.

کولبر ۳۸ ساله اهل کامیاران به کمپین حقوق بشر ایران می‌گوید: «الان دیگر دیدن کولبر ۱۸ساله اصلا چیز عجیبی نیست. من خودم چند وقت پیش پسر ۱۲ساله‌ای را دیدم که همراه پدرش برای کولبری آمده بود. حتی با پدرش دعوا کردم که چرا بچه به این سن را با خودت برای کولبری آورده‌ای. آنهم در این شرایط خطرناک. او هم گفت این پسر باید درس بخواند اما هزینه تحصیل‌ش را نداریم. گفت من کارگرم و خودش باید در تامین هزینه تحصیلش کمک کند. در واقع آن بچه ۱۲ساله باید بین درس خواندن و کولبری و یا درس نخواندن یکی را انتخاب می‌کرد. چند سال پیش هم دانش‌آموزی که برای فراهم کردن پول خرید یک تبلت، برای کولبری آمده بود در کوهستان سقوط کرد و یخ زد و مرد. من می‌تونم با جرات بگم که الان ۶۰ – ۷۰ درصد کولبران زیر ۲۰ سال هستند. ۱۵-۱۶ساله و کوچک‌تر حتی».

کولبر اهل کامیاران که خودش شیرینی‌پز حرفه‌ای است و تا شش سال پیش در یک قنادی مشغول به کار بوده است به کمپین حقوق بشر ایران می‌گوید: «چند وقت پیش، همراه با ۱۲ کولبر دیگر با هم کار می‌کردیم. سن من از همه‌شان بیشتر بود. هر ۱۲ نفر، متولدین دهه ۸۰ بودند. نهایتا ۲۱ یا ۲۲ساله. جدای از این که تعداد جوانان و کودکانی که کولبری می‌کنند زیادتر شده است؛ تعداد کولبران تحصیل‌کرده نیز خیلی بیشتر از قبل است. جوانانی که حتی بعضی‌هایشان مدرک دکتری دارند؛ اما مجبور به کولبری شده‌اند. من کولبری را می‌شناسم که لیسانس فلسفه و فوق‌لیسانس حقوق بشر دارد اما مجبور به کولبری است. یا کسی را در مریوان می‌‌شناسم که مدرک دکتری دارد و کولبری می‌کند».

سوخت‌بری؛ آتش ناگزیر بر تن کودکان در مرزهای بی‌نشان

اجبار به انتخاب سوخت‌بری برای امرار معاش شهروندان مناطق مرزی در شرق ایران و در استان سیستان و بلوچستان تنها به دلیل نبود امکانات و شرایط مناسب اقتصادی و بیکاری شدید در این مناطق است.

یک سوختبر ساکن چابهار، در استان سیستان و بلوچستان، به کمپین حقوق بشر ایران می‌گوید: «دلیل اصلی که من به سمت این کار آمدم، نداشتن شغل مناسب و فقر و بیکاری گسترده بود. من الان نزدیک چهار سال است که سوختبری می‌کنم. هیچ دلیلی غیر از فقر و اوضاع بد اقتصادی وجود ندارد.»

یافته‌های کمپین حقوق بشر ایران نیز نشان می‌دهد تعداد جوانان و کودکانی که در سال‌های اخیر مجبور به سوختبری شده‌اند به‌طور نگران‌کننده‌ای در تمامی این مناطق در حال افزایش است.

یک سوختبر ۳۴ساله اهل چابهار، به کمپین حقوق بشر ایران، می‌گوید: «من کودکان زیادی را می‌شناسم که سوختبری می‌کنند. بچه‌هایی که به دلیل شرایط سخت اقتصادی، نمی‌توانند مدرسه بروند و سراغ سوختبری می‌آیند. این بچه‌ها حتی پول ندارند که برای رفتن به مدرسه، از یک روستا به روستای دیگری بروند. من از هر خانواده‌ای که می‌شناسم، تقریبا دو-سه نفرشان سوختبری می‌کنند. حتی کودکان خانواده. در شهرها و روستاهای مرزی، مثل سراوان تعداد کودکانی که سوختبری می‌کنند خیلی بیشتر از قبل است». 

این سوختبر درباره‌ی برخورد و رفتار ماموران نظامی جمهوری اسلامی ایران می‌گوید: «ماموران نظامی، وقتی سوختبر را می‌بینند انگار سربازان داعشی را دیدند… فقط شلیک می‌کنند. اصلا لحظه‌ای به این فکر نمی‌کنند که این سوختبر هم یک انسان است و زن و بچه دارد. وقتی دستور ایست می‌دهند؛ اگر توقف کنی و تسلیم شوی خودت را بدبخت کردی؛ اگر هم توقف نکنی آن قدر شلیک می‌کنند تا کشته شوی. به نظرم بمیری بهتر است تا گرفتار ماموران جمهوری اسلامی شوی».

یک سوختبر دیگر ساکن چابهار هم درباره‌ی رفتارها و برخوردهای عوامل نظامی با سوخت‌بران به کمپین حقوق بشر ایران می‌گوید: «ماموران نظامی در واقع از سوختبران باج‌گیری می‌کنند. آن‌ها جلوی سوختبران را می‌گیرند و هر پولی که سوختبر درآورده از او می‌گیرند تا بازداشتش نکنند. اگر هم پولی نداشته باشیم؛ وسیله نقلیه‌مان را توقیف می‌کنند. این کار یعنی بدبخت شدن کل خانواده. چون هیچ راه دیگری برای درآمد نیست. ماموران نظامی فقط دنبال باج‌گیری‌اند. فقط خطر کشته شدن در سوختبری نیست که خانواده‌های سوختبران را تحت تاثیر قرار می‌دهد؛ بلکه باج‌گیری‌های بی‌حساب ماموران حکومتی نیز زندگی خانواده‌ها را متلاشی کرده است.»

به گفته هادی قائمی «جمعیت کرد و بلوچ نباید به دلیل تلاش برای بقا در مناطقی که به طور نظام‌مند توسط حکومت ایران به حاشیه رانده شدند، با خشونت حکومتی هم مواجه باشند».

هادی قائمی تاکید کرد: «مقام‌های جمهوری اسلامی باید به جای بی‌اعتناییِ کامل به جان و زندگی جوامع اقلیت‌ها، اطمینان حاصل کنند که فرصت‌های تحصیلی و شغلی برای همه، به‌ویژه جوانان، در این مناطق فراهم است تا آن‌ها مجبور به کولبری و سوخت بری و مشاغل مشابه نباشند».

ایران امروز