- ناهید شیرپیشه دچار فوبیای فضای بسته است و حدود ۹ ماه است در سلول انفرادی نگهداری میشود؛ او حتی دیگر درخواست آزادی هم ندارد و فقط میخواهد به بند عمومی منتقل شود.
- نهادهای امنیتی تمام منابع درآمدی خانواده بختیاری را با پلمب دفاتر معاملات ملکی، آتش زدن کارگاه و... مسدود کردهاند.
- صبا بختیاری: اینکه کسانی در این اواخر در خارج از ایران ادعای دادخواهی دارند و با اینکه منوچهر بختیاری بنیانگذارش بود و حالا در زندان است ولی صدای خود او را قطع کرده و نمیشنوند، شرافتمندانه نیست.
صبا بختیاری خواهر منوچهر بختیاری که به تازگی از ایران خارج شده است در گفتگو با کیهان لندن از آخرین وضعیت دو عضو زندانی خانواده، ناهید و منوچهر، مادر و پدر پویا بختیاری میگوید. او روایت تکاندهندهای از فشارهای امنیتی و قضایی مستقیم و غیرمستقیم بر کل اعضای خانواده که حتی سبب قطع تمام منابع درآمدی این خانواده شده را با کیهان لندن در میان گذاشته و همچنین از تلاش افرادی در خارج کشور برای تصاحب «کمپین دادخواهی» که توسط منوچهر بختیاری ثبت و فعال شد انتقاد میکند.
قتلهای سازمانیافته و حکومتی بلافاصله پس از پیروزی انقلاب ۵۷ و با کشتار مقامات ارتشی و اجرایی، سیاستمداران، مدیران و کارآفرینان ایران که سرمایههای انسانی کشور بودند توسط انقلابیون آغاز شد و در سالهای بعد با اعدام فلّهای فعالان سیاسی منتقد و مخالف جمهوری اسلامی تداوم یافت. طی سالهای گذشته اما کشتار علنی شهروندانی که در اعتراضات خیابانی شرکت داشتهاند، اعم از کودک و نوجوان و زن و مرد، مستندات تکاندهندهی دیگری از جنایات جمهوری اسلامی را در تاریخ ثبت کرده است.
در آنسو اما خانوادههای کشتهشدگان از لحظه شنیدن خبر جان باختن عزیزانشان زیر شدیدترین فشارهای امنیتی و قضایی قرار میگیرند تا درباره قتل عزیز خود اطلاعرسانی نکنند و حتی مراسم یادبود نگیرند. حضور بر مزار بسیاری از جانباختگان برای خانوادههای داغدار با مشکلات زیادی همراه است و آنها همواره زیر ذرهبین تیمهای امنیتی و سرکوبگر قرار دارند.
در مقاطع مختلف اما خانوادههایی بودهاند که تسلیم فشارهای امنیتی و قضایی نشدند و به دادخواهی از خون عزیزان خود برخاستند. خانوادههای مقامات و کارآفرینان اعدام شده به دست انقلابیون ۵۷، خانوادههای کشتهشدگان دهه شصت، و در سالهای اخیر خانوادههای دادخواه آبان ۹۸. پس از آن، از جمله طی جنبش انقلابی ۱۴۰۱ همواره با زندان و اعدام و کشتار خیابانی بر شمار خانوادههای دادخواه افزوده شده است.
خانوادههای جانباختگان آبان ۹۸ بارها احضار، بازداشت و زندانی شدهاند. مادران آبان در چهار سال گذشته با شجاعت برای دادخواهی پایداری کردند. ایستادگی برای دادخواهی از سوی خانوادههای آبان، به تکثیر شجاعتی تبدیل شد که پس از آن، از جمله در جنبش انقلابی ماههای گذشته، خانواده جانباختگان سکوت نکردند و بیشتر آنها بدون توجه به تهدیدات امنیتی، صدای خود را برای دادخواهی بلند کردهاند.
خانواده پویا بختیاری، جوان ۲۷ سالهای که در اعتراضات آبان ۹۸ با شلیک مستقیم مأموران حکومتی به سرش جان باخت، از جمله خانوادههای دادخواه هستند که هزینههای زیادی را به «جرم» دادخواهی پرداخت کردند. منوچهر بختیاری و ناهید شیرپیشه، پدر و مادر پویا، مدتهاست در زندان و در بدترین شکل ممکن در انفرادی محبوس هستند. تمام کسب و کارهای عمه و عموهای پویا متأثر از ایستادگی خانواده برای دادخواهی و با سناریوهای نهادهای امنیتی به تعطیلی کشیده شده و به این ترتیب منابع درآمد چند خانواده در فامیل بختیاری قطع شده است.
عموهای پویا با پرونده قضایی روبرو هستند و یکی از عموهای وی، مهرداد، به پنج سال زندان محکوم شده است. ناهید شیرپیشه و منوچهر بختیاری از نخستین ساعات پس از جان باختن فرزند بطور علنی از دادخواهی خون فرزند گفتند و فشارها نیز از همان روزها شروع شد و در یک مقطع حدود ۱۲ عضو خانواده با هم بازداشت شدند.
در ادامه فعالیتهای پدر و مادر پویا برای دادخواهی، منوچهر بختیاری اقدام به ثبت «کمپین دادخواهی» کرد و تلاش نمود همه خانوادههای دادخواه را که پس از پیروزی انقلاب ۵۷ تا کنون عزیزانشان در قتلهای سازمانیافته حکومتی و یا اعدام جان باختهاند در این کمپین همبسته و همصدا شوند.
بازداشت و زندانی شدن منوچهر بختیاری هرچند فعالیت این کمپین را با مشکلاتی روبرو کرد اما همچنان خانواده بختیاری در حمایت از خواست برادر در تلاش هستند. صبا، خواهر منوچهر، به تازگی از ایران خارج شده تا هم صدای خانوادهاش باشد که همه آنها زیر فشارهای سنگین امنیتی و قضایی قرار دارند و هم به کمپین دادخواهی که توسط برادرش بنیانگذاری شده یاری برساند.
صبا بختیاری در گفتگو با کیهان لندن درباره آخرین وضعیت برادرش میگوید: «همانطور که میدانید برادرم تقریبا دو سال پیش در اردیهشتماه برای چندمین بار دستگیر شد و از آن زمان تا الان بدون یک روز مرخصی در زندان است. اوایل پنج شش ماه در بند اطلاعات بود که ما نمیدانیم در کدام زندان نگهداری میشد. پنج شش ماه دیگر در زندان مرکزی کرج بود و از تابستان سال گذشته به زندان «چوبیندر» قزوین تبعید شده و از آن زمان تا الان در سلول انفرادی و ممنوعالملاقات است. از آبان سال گذشته (۱۴۰۱) تا یک ماه قبل از نوروز ممنوعیت تماس هم داشت. از اسفند روزی دو دقیقه به او اجازه تماس دادند اما به دلیل پیام نوروزی که فرستاد، اجازه تماس را دوباره قطع کردند. به تازگی هم برادرم برای گرفتن اجازه تماس اعتصاب غذا کرد و برای بیماریهایی که در زندان به آنها مبتلا شده، حالش با اعتصاب غذا وخیم شد و به او اجازه روزی دو تا سه دقیقه تماس تلفنی دادند.»
صبا بختیاری در ادامه میگوید: «رودهاش به خاطر اعتصابهایی که در این چند سال انجام داده سوراخ شده. مشکل فتق پیدا کرده و یکی از دستانش برای مدتی مقطع لمس شده بود. یکبار در سال گذشته دکترها نامه نوشتند که ایشان باید هر چه سریعتر به بیمارستان منتقل و تحت عمل جراحی قرار بگیرد اما متأسفانه حکومت به این درخواست پزشکان اهمیت نداده و حتی با وثیقه شش میلیارد تومانی که برای مرخصی درمانی او تعیین کردند و ما حاضر شدیم این وثیقه را بگذاریم، باز هم ممانعت کردند. تابستان سال گذشته یکبار وقتی برادرم از داخل زندان توسط وکیلاش برای دادرسی به دیوان عالی کشور نامه داده بود، چندین ماه پرونده در دیوان عالی کشور بررسی و حکم آزادی ایشان از سوی دیوان عالی کشور صادر شد و خود من هم نزدیک به چهار ماه به دیوان میرفتم و میآمدم؛ ما حکم آزادی او را گرفتیم اما دادستان کرج، آقای مددی، و وزارت اطلاعات باز هم از آزادی ایشان جلوگیری کردند. این موضوع در خرداد ۱۴۰۱ بود و مصادف شد با دستگیری ناهید شیرپیشه و برادر دیگرم مهرداد بختیاری. این اقدام اصلا قانونی نبود چون فکر میکنم در تمام کشورها دیوان عالی آن کشور بزرگترین و بالاترین مرجع قضائی است و وقتی حکمی صادر میکند، دیگر آن حکم قطعی است و دیوان عالی حکم آزادی برادر مرا صادر کرد ولی متأسفانه اینها از یک ماده که در قانون وجود داشت استفاده کردند و به شخص رئیس قوه قضاییه نامه دادند و او حکم آزادی برادرم را لغو کرد! زمستان گذشته وقتی که ۲۲ بهمن به خیلی از زندانیهای سیاسی عفو خورد، برادر من هم شامل عفو شد و دوباره دو ماه اینها ما را بازی دادند و آزادش نکردند. گرچه ما همه میدانستیم حاضر به آزاد کردن او نیستند و حتی خود برادرم از زندان میدانست اینها دروغ میگویند؛ اما اینها آدم را در وضعیتی قرار میدهند که میدانی دارند بازیتان میدهند اما باز پیگیری میکنی چون فکر میکنی اگر ادعایشان واقعی باشد و تو پیگیر نشوی، آنوقت تویی که کوتاهی کردهای! به خاطر همین دو ماه دیگر ما را بازی دادند ولی خب متأسفانه پروندههای جدیدی علیه برادرم باز کردند و ایشان آزاد نشد و مثل تابستان گذشته باز هم دادگاه انقلاب کرج، و شخص آقای مددی، و وزارت اطلاعات جلوی آزادی او را گرفتند.»
خواهر منوچهر بختیاری همچنین درباره پرونده جدیدی که علیه وی به جریان افتاده میگوید: «برادر دیگرم احمد ضامن پروندهای بود که برای آزادی منوچهر تشکیل شده بود و ضمانت ایشان را کرده بود. اما هم برادرم احمد و هم منوچهر به این دادگاه فرا خوانده شدند. گفتند باید حتما منوچهر بختیاری در دادگاه حضور پیدا کند در حالی که او در زندان است! فعلا دادگاه بدون حضور منوچهر برگزار شده و باید دید قاضی چه حکم غیابی صادر میکند.»
صبا بختیاری عمه پویا میافزاید مقامات امنیتی از هر بهانهای استفاده میکنند تا پروندهای تشکیل داده و پای اعضای خانواده را به آن باز کنند و به این صورت فشار بر خانواده را افزایش دهند. وی میگوید: «اگر دقت کنید در این سالها هیچ اسمی از برادرم احمد در پروندهها علیه خانواده بختیاری نبود؛ ایشان اصلا فعالیتی نداشتند و فقط به دادگاه رفت و آمد میکردند به دنبال پروندههای منوچهر، مهرداد و ناهید بودند. اما حالا علیه احمد هم پرونده باز شده و جالب است که در پرونده «حمایت مالی» احمد از منوچهر و ریختن پول برای منوچهر در زندان هم گنجانده شده است! یعنی حمایت مالی برادر از برادر با ریختن مبلغی به حساب او در زندان هم به عنوان حمایت مالی از یک زندانی سیاسی به عنوان اتهام استفاده شده است!»
صبا بختیاری درباره وضعیت ناهید شیرپیشه مادر پویا بختیاری هم میگوید که «ناهید شیرپیشه خرداد سال گذشته بازداشت شد و از مهرماه ۱۴۰۱ به زندان زنجان انتقال داده شد. او درواقع به زندان زنجان تبعید شده و از آن زمان هم در سلول انفرادی نگهداری میشود. ناهید دیگر تقاضای آزادی ندارد چون به نظر میرسد چنین چیزی ممکن نیست. عفوی را که خامنهای بهمن گذشته داد در رابطه با برادرم گفتم که چه کردند؛ برای مادر پویا هم گفتند که هشت روز کم است از آن زمانی که دستگیر شده تا اجرای عفو! البته به این جملات محدود نمیشود بلکه با توجه دوندگیهایی که خانواده اینطرف و آنطرف کردند در نهایت گفتند هشت روز کم دارد! حتی ما درخواست مرخصی با پابند الکترونیک دادیم اما باز هم پذیرفته نشد. الان شرایط اینگونه است که ناهید شیرپیشه از آزادی کاملا قطع امید کرده و فقط خواستهاش این است که به بند عمومی انتقال پیدا کند اما با این هم موافقت نشده. مادر پویا از یازده ماه پیش که دستگیر شده هیچ تماسی با بیرون از زندان و خارج از سلول انفرادی نداشته و فقط دو بار مونا دخترش توانسته ایشان را در زندان زنجان ملاقات کند. ناهید از محیط بسته میترسد. این مشکل همیشه بوده اما بعد از جان باختن پویا این مشکل بسیار حادتر شد و افسردگی شدید گرفت و البته خشمی که به خاطر کشته شدن فرزندش داشت و مبارزهای که میکرد، التیامی بود بر دردهایش. ناهید وقتی که بیرون از خانه بود ما هر کدام به نوبه خودمان او را همراهی میکردیم. حتی ماندن در خانه به تنهایی برایش بعد از پویا خیلی سخت بود. حالا ماهها در سلول انفرادی و تنهاست! او حال روحی نامناسبی دارد و در همین چند ماه هم ناهید سالها پیر شده و متأسفانه رژیم اصلا اهمیتی برای این مسائل قائل نیست.»
مهرداد بختیاری عموی پویا نیز بارها بازداشت شده و به پنج سال زندان تعلیقی محکوم و هر زمان ممکن است برای اجرای حکم به زندان فراخوانده شود. او به تازگی به دادگاه احضار شد اما از حضور در دادگاه خودداری کرد. صبا بختیاری درباره وضعیت مهرداد میگوید: «مهرداد هم از سال ۹۸ تا کنون چهار بار دستگیر شده و هر دستگیری با دو تا سه ماه بازداشت همراه بوده. همیشه هم در بند اطلاعات و انفرادی بود. آخرین بار سال گذشته خردادماه با ناهید دستگیر شد و دو ماه زندانی بود و بعد به قید وثیقه آزاد شد. دادگاه دو میلیارد تومان برای مهرداد وثیقه تعیین کرده بود که یک خانه و یک اتومبیل با توجه به قیمتی که کارشناسان دادگستری تعیین کرده بودند برای مهرداد وثیقه گذاشتیم. خانه متعلق به خواهرم بود که همسرش جانباز است و اتومبیل هم متعلق به احمد بود که الان برای ضمانت کردن برادرهایش برای او هم احضاریه به دادگاه آمده. چندین بار برای مهرداد ابلاغیه آمد و مهرداد دادگاه را به رسمیت نشناخت و نرفت. آخرین بار که احضاریه آمد برای ۲۸ فروردین بود که مهرداد باز هم دادگاه را به رسمیت نشناخت. وقتی وکیلشان به دادگاه رفت، وکیل را هم راه ندادند. قاضی دادگاه، موسی آصفالحسنی، همان قاضی است که برای منوچهر حکم زندان صادر کرد و قاضی پرونده محمـدمهدی کرمی و محمـد (کیان) حسینی است که برای این دو جوان بازداشت شده در اعتراضات سال گذشته حکم اعدام داد. قاضی وکیل را نپذیرفت و فقط به وکیل نامهای دادند که وثیقههای گذاشته شده برای مهرداد یعنی خانه و اتومبیل، ضبط شده است! اما این اقدام قانونی نیست چون مهرداد حی و حاضر است و اگر حکم تعلیق زندان را بردارند، مهرداد مجبور است که خودش را به زندان معرفی کند. آنها حتی میتوانستند حکم جلب مهرداد را صادر و او را بازداشت کنند. در هر صورت بر اساس قوانین خودشان وقتی زندانی حضور دارد و متواری نشده، نباید وثیقه را ضبط کنند. نکته دیگر اینکه الان در حال حاضر قیمت خانه و اتومبیل مجموعا شش میلیارد تومان است و وثیقه مهرداد دو میلیارد تومان بوده است!»
صبا بختیاری درباره ایستادگی خانواده و فشارهایی بیسابقه به چندین خانواده از عمو و عمههای پویا تا پدر و مادرش، میگوید: «خانواده بختیاری هرگز کوتاه نیامد ولی در این خیزش اخیر اگر دقت کرده باشید صدای خانواده بختیاری شنیده نشد! ما فعالیتهایمان را داشتیم و در اعتراضات و کنار مردم بودیم. تمام اینها چیزهایی است که جمهوری اسلامی میبیند. گرچه رسانهها آنطور که باید نپرداختند و البته ما هم حق میدادیم چون اتفاقات ناگواری افتاده بود که مثل آبان ملت را درگیر کرده بود اما این فشارها و تهدیدها و شکنجههایی که علیه خانواده بختیاری وارد میشود برای اینست که ما هرگز سکوت نکردیم و کوتاه نیامدیم و وقتی منوچهر بختیاری دستگیر شد ما نمیتوانستیم بگذاریم مانند باقی زندانیان فراموش شود. اگر منوچهر فراموش نشد چون خانوادهاش صدایش شدند. بسیاری از زندانیان سالهاست در زندان هستند و فراموش شدهاند. ما از تهدید اینها نترسیدیم، ما به تهدید با بازداشت و زندان و شکنجه و… اهمیت ندادیم؛ اینها هم نمیتوانند همه خانواده بختیاری را زندانی کنند چون جمهوری اسلامی هر چقدر هم قلدری کند، باز هم باید به جوامع بینالمللی پاسخگو باشد. در نتیجه از این راه وارد شدند که تمام درآمد خانواده را قطع کردند. حقوق شهروندی را از ما گرفتند. دفاتر کار و مغازههای ما را بستند و کارگاه یکی از برادرهایم را آتش زدند. حتی از دو سال پیش اینترنت گوشی و خانه همه اعضای خانواده را قطع کردند و حتی اگر ما سیم کارت جدید میگرفتیم باز هم اینترنتش را قطع میکردند. اینها میخواستند اینقدر به ما فشار بیاورند که سکوت کنیم و هربار که هر یک از اعضای خانواده کاری انجام داد، آن را جرم قلمداد کردند.»
صبا بختیاری ادامه میدهد: «بازجوهای پرونده تماس میگرفتند میگفتند هر کاری هر کدام از شما انجام دهید به اسم کل خانواده بختیاری تلقی میشود. معمولا همه خانوادههای دادخواهان را این قبیل تهدیدها میکنند و دادخواهان حق دارند که در حالی که یک فرزند را از دست دادند، بخواهند بقیه فرزندان را از گزند جمهوری اسلامی دور نگه دارند. اما ما را تهدید کردند و ما اعتنا نکردیم. بارها گفتند داغتان دو تا میشود و ما گفتیم داغمان ده تا هم بشود ما باز ایستادهایم. ما ایستادیم و جمهوری اسلامی هم هر کاری توانست کرد تا زندگی کردن را بر ما حرام کند و این را بگویم که تا انقلاب ملی در ایران پیروز نشود، ما از آزادی برادرم و ناهید شیرپیشه، و آرامش خودمان قطع امید کردهایم. همان روزهای اول بعد از جان باختن پویا که اعضای خانواده به صورت گروهی دستگیر شدند، یکی از قاضیهای دادگاه به ما گفت که شما تا بچههایتان، نوههایتان، هیچکدامتان دیگر در جمهوری اسلامی روی آرامش نخواهید دید. و این واقعا در طول چهار سال اتفاق افتاده است.»
پس از آنکه منوچهر بختیاری زندانی شد، برخی فعالان خارج کشور بیاعتنا به اینکه او کمپین دادخواهی را برای نخستین بار اعلام و ثبت کرد و فعالیت سازمانیافتهای را نیز برای دادخواهی همه قربانیان پس از انقلاب ۵۷ به راه انداخت، تلاش کردند به عنوان چهرههای حقوق بشر یا دادخواه، خود را پرچمدار دادخواهی معرفی کنند. این اقدام در حالی که منوچهر بختیاری در زندان بسر میبرد با انتقادهایی همراه شد.
صبا بختیاری در اینباره به «کیهان لندن» میگوید: «کمپین دادخواهی بهار سال ۱۳۹۹، چند ماه پس از جان باختن پویا، توسط منوچهر بختیاری در کشور سوئد ثبت شده است. تمام نامهنگاریهای لازم انجام و این کمپین بطور رسمی ثبت شده است. اعضای خانوادههای دادخواه از ابتدای انقلاب تا کنون هم دعوت شدند که به این کمپین بپیوندند. منوچهر بختیاری قصد داشت موضوع دادخواهی انحصاری نباشد و همه دادخواهان بتوانند در قالب این کمپین به صورت همبسته موضوع دادخواهی را پیگیری و خواستههایشان را دنبال کنند. این کمپین خیلی خوب شروع شد و منوچهر بختیاری با بسیاری از دادخواهان چهار دهه گذشته ارتباط داشت. در ایران نیز کار کمپین خیلی موثر و مفید بود و جان تازهای به دادخواهی بخشید. باید بگویم که منوچهر بختیاری خیلی از تابوهای جمهوری اسلامی را شکست. چون ما خودمان در داخل ایران زندگی و کار میکردیم میدیدیم قبل از آبان ۹۸ خب طبیعتا ملت این ملتی که الان میبینیم نبودند. نه هشیاری اینقدر بود، نه این شجاعت اینقدر بود. بخشی از این شجاعت را منوچهر بختیاری با پردهبرداری از جنایات آبان، با سینه سپر کردن جلوی جمهوری اسلامی به ملت داد. او دادخواهی را اینگونه به ملت نشان داد که اگر یک نفر کشته شود ما میتوانیم جلوی جمهوری اسلامی بایستیم. منوچهر بختیاری دادخواهی را صرفا منحصر به فرزند خودش و یا کشتهشدگان و جانباختگان توسط حکومت نکرد. منوچهر بختیاری دادخواه ایران نیز بود و به خاطر قرارداد ننگین ۲۵ ساله با جمهوری خلق چین، برای خاک و آب ایران، جلوی جمهوری اسلامی ایستاد و در خلیج فارس پرچم شیروخورشید را برافراشت و دستگیر شد. این دادخواهی منوچهر بختیاری قابل غصب و مصادرهشدنی نیست. اینکه کسانی در این اواخر در خارج از ایران ادعای دادخواهی دارند و با اینکه منوچهر بختیاری بنیانگذارش بود و حالا در زندان است ولی صدای خود او را قطع کرده و نمیشنوند، شرافتمندانه نیست. شاید در گذشته جمهوری اسلامی تاریخ را تحریف میکرد و شکل دیگری جلوه میداد اما الان عصر رسانه است و تاریخ تحریف کردنی نیست. هیچکس نه میتواند منکر اقداماتی شود که منوچهر بختیاری انجام داد و نه میتواند از این اقدامات سوء استفاده کند. خیلی ناراحت کننده است که برخی تلاش کسانی را که تاوان آن را در درون ایران داده و میدهند، به نام خودشان تصاحب کنند.»
صبا بختیاری در پایان این گفتگو میگوید: «هیچگاه از سوی کسانی که امروز ادعای دادخواهی دارند، هیچ تماسی با خانوادههای دادخواه در درون ایران گرفته نشده. تأکید میکنم که منوچهر بختیاری اگر در زندان است، ما هستیم؛ خانواده منوچهر بختیاری هستند و صدای او هستند. ما تا حال در برابر این اقدامات سکوت کردیم ولی اصلا تصور نکنند که این سکوت ادامه خواهد داشت. خانوادهای که در برابر جمهوری اسلامی ایستاده، در برابر اینها نیز میتواند بایستد.»
منبع: کیهان لندن