شهاب میرزایی / بیبیسی
«برادر مجید کاظمی را بردند یک جای پرت، یه چاله کوچک کندند، پیکر برادرش را به زور کردند تو قبری که برایش کوچک بوده است.»
اینها روایت محمد هاشمی، پسرخاله مجید کاظمی یکی از سه اعدامی پرونده «خانه اصفهان» است.
آقای هاشمی در صفحه توییترش نوشته: «به برادر مجید کاظمی زنگ زدند و گفتند که بیا اینجا (زندان) و به کسی هم چیزی نگو. بعد گوشی را به برادرش دادند که به خانوادهاش بگوید که به محل خاکسپاری بیایند.»
به گفته آقای هاشمی خانواده مجید کاظمی اجازه داشت تنها یک ساعت بر سر خاک او بنشیند و در همان زمان کوتاه هم عدهای بسیجی با خنده و آزار مانع سوگواری آنان میشدند.
میلاد پورعیسی، روزنامه نگار، در روایتی دیگر از مراسم خاکسپاری مجید صالحی نوشته است: «نیروهای امنیتی برادر مجید کاظمی را به همراه پیکر او به منطقه حبیب آباد میبرند.»
او نقل کرده که برادر مجید وقتی با خانواده تماس میگیرد، گفته بود: «نمیداند کجا است، فقط میدانم بعد از باغ رضوان است.»
مجید کاظمی، صالح میرهاشمی و سعید یعقوبی متهمان پرونده «خانه اصفهان» در ارتباط با کشته شدن دو بسیجی و یک سرهنگ یگان ویژه در ۲۵ آبان سال گذشته (۱۴۰۱) در میدان نگهبانی محله «خانه اصفهان» بازداشت، محاکمه، محکوم و سرانجام اعدام شدند.
این سه نفر در سه نقطه متفاوت خاک شدند. صالح میرهاشمی در روستای بلطاق و سعید یعقوبی در نزدیکی غسالخانه روستای کُرد سفلی.
پیش از اعدام، دستنوشتهای از این سه نفر در فضای مجازی منتشر شد که در آن درخواست کمک کرده و نوشته بودند: «نگذارید ما را بکشند».
براساس گزارش های رسیده خانواده و دوستان این کشته شدگان قبل و بعد از اعدام، بارها تهدید و اذیت شدهاند و برای برگزاری مراسم عزاداری با محدودیتها و کارشکنی و آزار و اذیت نیروهای لباس شخصی و ماموران امنیتی روبرو بودهاند.
امروز فایلی صوتی از مادر صالح میرهاشمی، در صفحه توییتر ۱۵۰۰ منتشر شد. او میگوید: «به پدر صالح میرهاشمی دستبند زدند و به آنها گفته شده اجازه برگزاری مراسم ندارند. آنها گفتن خودشان جسد پسرش را در یک ده خاک کردند.»
مریم میرهاشمی، عمه صالح میرهاشمی هم از آتش زدن یادبود او خبر داده است. خانم میرهاشمی در یک استوری اینستاگرامی نوشته: «ننگ به شما که آمدید عکس و یادبود صالح (را) آتش زدید و رفتید. ترسوها، از چی میترسید(؟) خشم هیچوقت خاموش نمیشود، حالا نگذارید سرخاکش برویم و عزاداری کنیم.»
سرقت پیکر مردگان در فرودگاه و غسالخانه
جمهوری اسلامی سابقه طولانی در ربودن پیکر مخالفانش دارد.
یکی از آخرین موارد از دزدیده شدن پیکر مخالفان و منتقدان حکومت، سرقت جسد رضا حقیقتنژاد، روزنامهنگار ایرانی بود که پس از ابتلا به سرطان در برلین فوت کرد.
با اینکه به گفته خانواده آقای حقیقتنژاد «هماهنگی قبلی با نمایندگی دولت جمهوری اسلامی و صدور اجازه رسمی انتقال پیکرش و خاکسپاری درروز پنجم آبان صادر شده بود اما ماموران امنیتی پیکر او را در فرودگاه شیراز ربودند و به مکانی نامعلوم بردند.»
سارا حقیقت نژاد، خواهر این روزنامه نگار در رشته توئیتی درباره آن روزها نوشته است: «در فرودگاه دو جسد دیگر را تحویل میدهند اما وقتی به جسد رضا میرسند، میگویند جنازه شما فرق دارد و آن را با خود می برند.»
به نوشته خواهر حقیقت نژاد: «بعد هم در تماسهای جداگانه و با دادن اطلاعات ضد و نقیض درباره ساعت و محل دفن جنازه در نهایت بدون حضور خانواده، پکر رضا را دور از زادگاهش و در شیراز خاک کردند.»
فردی هم در تماسی تلفنی خطاب به مادر رضا حقیقت نژاد که در ویدئویی خواهان پیکر پسرش شده بود گفته بود: «بالاخره پسرت خاک شد، تو فقط سپاه را خراب کردی.»
یکی دیگر افرادی که پیکرش توسط ماموران امنیتی دزدیده شد، نیکا شاکرمی بود. دانش آموزی ۱۷ ساله که پس از ۱۰ روز بیخبری و اعلام مفقودی، خانواده با پیکر بیجانش در کهریزک روبرو شدند اما به آنها فقط اجازه دیدن صورت نیکا داده شد.
بعد از آن قرار شد پیکرش در زادگاهش خرم آباد دفن شود اما به گفته نزدیکان خانوادهاش: «ماموران امنیتی پیکر نیکا را از غسالخانه شهر خرمآباد دزدیدند و بعد از شستشوی مخفیانه، در روستای دورافتاده ویسیان به خاک سپردند».
به گفته خانواده شاکرمی «قرار بود پیکر نیکا در قبرستان صالحین شهر خرمآباد و با تعهد خانواده بدون برگزاری مراسم به خاک سپرده شود.»
«سنت خاورانی»
«سنت پیکر ربایی و جابجایی جسد» و آزار و اذیت بازماندگان از همان روزهای اول استقرار جمهوری اسلامی شروع شد.
اجساد تعدادی از اعدامیان سال ۶۰ مانند سعید سلطانپور به همراه جسد تقی شهرام که در سال ۵۹ اعدام شده بودند بدون کوچکترین اطلاعی به خانواده و اقوام پس از نبش قبر از بهشت زهرا به گورستان خاوران منتقل شدند.
خاوران گورستانی در شرق تهران است که پیکر تعدادی از چپهای اعدامی و مجاهدان اعدام شده در سالهای نخست دهه ۶۰ و تعداد کشتار گروهی تابستان ۶۷ در آنجا شبانه و مخفیانه به خاک سپرده شدند.
از موارد دیگر این برخوردها با مخالفان میتوان به اعدام شیرین علمهولی و فرزاد کمانگر، رامین حسینپناهی، زانیار مرادی و لقمان مرادی به «اتهام عضویت در گروههای کرد» در اردیبهشت سال ۱۳۸۹ اشاره کرد.
پس از اعدام آنها، ابتدا اعلام شد چون محارب بودهاند، نباید در قبرستان مسلمانان خاک شوند. سپس به خانوادهها گفته شد به دلایلی امنیتی نمیتوان محل دفن اجساد را اعلام کرد و پس از مساعد شدن شرایط، محل دفن به اطلاع خانوادهها خواهد رسید.
پس از گذشت بیش از یک دهه، هنوزهیچ نشانی از قبرهای شیرین علمهولی، فرزاد کمانگر و سه اعدامی دیگر وجود ندارد.
همچنین شهرام احمدی و نزدیک به سی زندانی اهل سنت در سال ۱۳۹۵ به اتهام «محاربه با خدا، رسول خدا و نایب امام زمان» در زندان رجاییشهر کرج حلقآویز شدند.
پس از اجرای حکم اعدام، نیروهای امنیتی به خانوادهها خبر دادند که برای آخرین ملاقات آماده باشند. در مسیر حرکت خانوادهها بهسوی زندان رجاییشهر، به آنها گفته شد به سردخانه زندان اوین مراجعه کنند. در نهایت به خانوادهها با حضور ماموران اطلاعات سنندج اجازه داده شد که اجساد را در سردخانه کهریزک ببینند. اما ماموران امنیتی از تحویل جسد برای خاکسپاری در کردستان جلوگیری کردند. خانوادههای اعدامیها به اجبار، آنها را در بهشت زهرای تهران به خاک سپردند.
امیرهوشنگ افتخاریراد، پژوهشگر فلسفه درباره نگاه به مرگ و جسد و دنیای پس از آن در نگاه شیعیان به بی بی سی فارسی میگوید: «از آنجایی که معادشناسی در شیعه جایگاه خاصی دارد، تایید مومن به تداوم زندگی در پس از مرگ اهمیتی ویژه دارد. متافیزیک مرگ و بدن در ادبیات شیعه کم از آیات قرآن ندارد. یکی از خصوصیات این روایات، تمرکز بر بدن و مجازات آن حتی پس از مرگ است. بدن مرده و هرچه بدان مرتبط است از سنگ قبر و مزار تا شیوه خاکسپاری و مراسم سوگواری برای کسی که از نگاه شرع مرتکب خطا شده باید به کلی متفاوت از میت مسلمان باشد».
به گفته او پیامد چنین نگاهی است که باعث میشود: «جمهوری اسلامی پیکر مخالفانش را شبانه و مخفیانه در گورهای دسته جمعی دفن کند. سنگ قبرها را بشکند. نه تنها برای مجازات خانواده، بلکه برای مجازات پیکر فرد مجازات شده. کینه توزی به جنازه و مجازات آن و توصیف با جزئیات دنیای مردگان در برزخ و دوزخ و مجازات بدنهایی که دوباره گوشت می گیرند به متافیزیک شیعه برمی گردد. در این جهان بینی جسم و روح گناهکار به شکل های مختلف باید مجازات شوند.»
به گفته فعالان سیاسی و مدنی به نظر میرسد حکومت همچنان به این شیوه سرکوب با مخالفان و خانوادههای علاوه بر حبس و شکنجه آنها برای هراساندن جامعه در آینده ادامه خواهد داد.
ایران امروز