به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



شنبه، خرداد ۰۶، ۱۴۰۲

تحلیل محسن رنانی از خودمختاری اقتصاد و آچمز حکومت؛ «هر واکنشی انقلاب زنان را تعمیق می‌کند»

 
محسن رنانی، اقتصاددان، در یادداشتی تاکید کرد اقتصاد ایران وارد فاز «خودمختاری» شده است و با سیاست‌گذاری اقتصادی نمی‌توان آن را مدیریت کرد. به گفته او، «جنبش مهسا» جامعه را وارد عمیق‌ترین انقلاب مدنی تاریخ ایران کرده است و حکومت اکنون در نقطه «بن‌بستی آچمزگون» قرار دارد.


محسن رنانی با انتشار یادداشتی در کانال تلگرامی‌اش، حکومت را گرفتار «بیماری‌های پیرانه‌سری» توصیف کرد و گفت: «هم ناتوان‌تر از آن است که خودش را بازسازی کند و هم ناتوان‌تر از آن است که بتواند مانع تحولاتی شود که این جوان‌ها خواستار آن هستند.»


به همین سبب هم به گفته رنانی، اقتصاد ایران وارد «فاز خودمختاری» شده است؛ یعنی دیگر با «سیاست‌گذاری اقتصادی» نمی‌توان آن را مدیریت کرد و حکومت دست به هر کاری در حوزه اقتصاد بزند، اوضاع را بدتر خواهد کرد.


این اقتصاددان در ادامه به انقلاب «زن، زندگی، آزادی» اشاره کرد و گفت: «جنبش مهسا اکنون جامعه ایران را وارد عمیق‌ترین انقلاب مدنی تاریخ ایران کرده است. ای کاش مردان مداخله نکنند و انقلاب فرهنگی زنان را به خشونت نکشانند.»


رنانی با توصیه به مردان مبنی بر اینکه «بهتر است سعی نکنند جانشین زنان شوند یا رهبری آنان را به دست گیرند»، گفت: «مردان در ایران معاصر سه بار انقلاب کرده‌اند و هر سه بار گند زده‌اند. مراقب باشیم این‌بار انقلاب زنان را گند نزنیم.»


او در ادامه به وضعیتی اشاره کرد که جمهوری اسلامی پس از اعتراضات سراسری گرفتارش شده است: «حکومت در نقطه بن‌بستی آچمزگون است و هر کاری بکند انقلاب مدنی و فرهنگی زنان را تعمیق و تشدید می‌کند؛ همین‌جا بماند می‌بازد، عقب‌نشینی کند می‌بازد، حمله کند می‌بازد، سکوت کند می‌بازد، خشمگین شود می‌بازد، زندانی کند می‌بازد، زندانی نکند می‌بازد.»


این بن‌بست به گفته این اقتصاددان، بن‌بستی است که فقط «نادان‌ترین حکومت‌ها» خود را به آن گرفتار می‌کنند.


رنانی در این یادداشت همچنین اشاره کرد: «مرحله ورود حکومت به رفتارهای کاریکاتوری به شدت دارد در همه عرصه‌های حکمرانی بروز پیدا می‌کند و این خبر خوشی است. ما فقط باید مراقب جوان‌ها باشیم که از دست نروند، که شادمان بمانند، که در خشم و نفرت فرو نروند، که از ایران نگریزند، که ناامید نشوند.»


او در پایان با تاکید بر ضرورت تغییر «فاز کنش‌گری» و شادمان و امیدوار نگه‌ داشتن جامعه برای عبور از این دوره «سختی و سرسختی» گذار، گفت: «ما به دوره‌ای از صبر شادمانه نیازمندیم.»


رنانی چندی پیش هم در مقاله‌ای نوشت سقوط هر ساختار سیاسی و اجتماعی، دو بُعد و چهار مرحله دارد که پی‌ در‌ پی و به نوبت رخ می‌دهند:


بُعد اول، «سقوطِ ذهنی» است که دو مرحله دارد: «سقوط کارآمدی» و «سقوط شایستگی» و بُعد دوم، «سقوط عینی» است که آن‌ هم شامل دو مرحله است: «سقوط نمادها» و «سقوط ساختارها».


به گفته او وقتی مرحله چهارم رخ دهد «رخداد سقوط» پایان می‌یابد و اکنون جمهوری اسلامی سه مرحله اول سقوط را طی کرده است.


این استاد دانشگاه از خانواده کشته‌شدگان و جوانان آسیب‌دیده و معترضِ جنبش مهسا خواسته بود «غمناک نباشند» و بدانند اعتراضشان در همین چند ماه توانسته‌ به مرحله سوم از چهار مرحله سقوط برسد: «به‌گمان من مهم‌ترین کاری که جنبش مهسا کرد وارد کردن نظام به مرحله سقوط نمادها بود.»


او البته جمهوری اسلامی را هم خطاب قرار داده و گفته بود حکومت باید بداند با «ثبات کنونی اوضاع، غره نشود و رجز نخواند» چرا که فرصتش «اندک‌تر از آنی است که گمان می‌کند» و حتی اگر با روش‌های سرکوب خشن این نسل را از نظر روان‌شناختی ناامید کند، این نسل به‌ مرحله «امید وجودی» رسیده است و هر لحظه می‌تواند افق‌های امید‌بخش تازه‌ای خلق کند.

ایران اینترنشنال