به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



چهارشنبه، خرداد ۱۰، ۱۴۰۲

روایت‌هایی از برهنه کردن در بازداشت‌گاه‌های ایران؛ مقررات یا روش تحقیر و آزار

مژگان کشاورز،‌ مهناز افشار و زینب زمان
یک زن بازیگر سرشناس و دو فعال حقوق زنان ایران در روایت‌های جداگانه‌ای می‌گویند که در زمان بازداشت یا احضار، ماموران زن آن‌ها را مجبور کردند به طور کامل برهنه شوند. آنها این اقدام را آزار دهنده و روشی برای تحقیر بیشتر می‌خوانند.


از چند روز پیش و در پی انتشار روایت مژگان کشاورز، فعال حقوق زنان و زندانی سیاسی سابق درباره تجربه آزاردهنده برهنه شدن در مقابل ماموران زن در دوران بازداشت،‌ روایت‌های دیگری هم مطرح شده است.


مهناز افشار، بازیگر سرشناس ایرانی که در حال حاضر خارج از ایران زندگی می‌کند در توییترش گفته زمانی که در ایران بود بعد از انتشار یک ویدیو از دختری که «بدون لباس» با شوخی وانمود می‌کرده مهناز افشار است، او را برای «تطبیق بدن» با آن زن به اداره آگاهی فرستادند و در آنجا یک مامور زن به او گفت «لخت شو» و از او عکس گرفته است.


زینب زمان، کنش‌گر فمینیست و دختر حسین زمان،‌ خواننده موسیقی پاپ ایران که به تازگی درگذشت هم گفته که در زمان بازداشت، دو بار مجبور شده جلوی ماموران کاملا برهنه شود. خانم زمان گفته که بار اول مامور زن او را به دستشویی برد و به او گفت برهنه شود و بار دوم جلوی دوربین سلول انفرادی‌اش او را وادار به برهنه شدن کردند.


او گفت که در زمانی که در انفرادی بود خیلی کم غذا می‌خورد تا کمتر لازم باشد جلوی دوربین از دستشویی سلول استفاده کند.


چند روز پیش هم روایتی از مژگان کشاورز، فعال مخالف حجاب اجباری منتشر شد که در آن گفته بود زمانی که در بازداشت بوده به او گفتند «باید لخت شوی تا از تمام بدنت عکس بگیریم.»


خانم کشاورز گفته بود وقتی علت این کار را پرسیده گفته‌اند «به خاطر اینکه اگر از اینجا خارج شدی نگویی من را شکنجه کردند.»


روایت مهناز افشار از روش «تحقیر آمیز برای اثبات آنچه وجود نداشت»

مهناز افشار در توییتر خود با انتشار عکسی از جای زخمی روی دستش خاطره‌ای از احضار و وادار به برهنه شدن در مقابل مامور زن نوشته است/ عکس‌ها از توییتر مهناز افشار

مهناز افشار روایت تجربه خود را «اعتراف سخت از زندگی کاری و اجتماعی» اش برشمرده است.


او در توییتی نوشت که اوایل کارش به عنوان یک بازیگر در ایران و زمانی که از ستارگان سینمای ایران محسوب می‌شد،‌ یعنی در دهه ۸۰ خورشیدی ویدئویی پخش شده که در آن دختری «بدون لباس» وانمود میکرده که مهناز افشار است و این ویدئو به دست پلیس و نهادهای امنیتی افتاده و او احضار شده است.


خانم افشار نوشت: «منو بابت اون خواستن و توبیخ شروع شد.»


مهناز افشار می‌گوید که گفته که «این خانم من نیستم» و تاکید می‌کند که در آن زمان عاشق کارش بوده و نمی‌خواسته ممنوع الکار شود.


خانم افشار از شروع تجسس و فرستادنش به اداره آگاهی برای «تطبیق بدن» زن در ویدئو و بدن او نوشته است.


او نوشت که به اداره آگاهی رفته و او را به بخش ماموران زن بردند و پس از پر کردن چند فرم به اتاقی رفته است «با یک خانم [مامور] تنها.»


در توییت خانم افشار آمده که مامور به او گفت: «لخت شو» و افزوده: «اول مقاومت کردم و سنم کمتر بود و عاشق کارم هم بودم و نمی‌خواستم ممنوع‌الکار بشم.»


خانم افشار عکسی از جای یک بخیه روی دستش منتشر کرده و می‌گوید آن زمان به مامور زن گفت: «چرا لخت کامل،‌ دست راست من بخیه داره همین رو باهاش تطبیق بدید اونوقت می‌فهمید من نیستم. از من اصرار و از آنها انکار.»


او نوشته که در نهایت عکسها از او گرفته شد اما «هر دوری که برای عکس میزدم در درونم فرو میریختم و از تجاوز به روح و روانم عذاب می‌کشیدم.»


«نه اینکه لخت بودن اون زن و یا لخت شدن رو بخوام قضاوت کنم بلکه از مسیر تحقیرآمیز برای اثبات آنچه وجود نداشت و حتی اثبات خودم زجر کشیدم و تا امروز در تاریک خونه ذهنم اون عقبها با خودم حملش کردم.»


خانم افشار نوشته که خواندن روایت های دیگران باعث شده که لب به سخن بگشاید و از این تجربه آزاردهنده بنویسد.


زینب زمان: غذا کم می خوردم که کمتر جلوی دوربین دستشویی بروم

زینب زمان، پس از آزادی از زندان اوین/ او حدود دو ماه پیش به دلیل حمایت از اعتراضات احضار و بازداشت شد


زینب زمان،‌ فعال مدنی و دختر حسین زمان،‌ خواننده ایرانی که مدتی به دلیل حمایت از اعتراضات اخیر در ایران احضار و بازداشت شده بود هم روایتش را از رنج «برهنه شدن» در دوران بازداشت نوشته است.


او در توییتر خود این تجربه را آزار دهنده و رنج آور خوانده و تحمیل آن را به زندانیان کاری نادرست دانسته است.


خانم زمان با انتقاد از کسانی که در واکنش به این روایت گفتند که چنین اقداماتی در همه زندان‌ها و در همه کشورها انجام می‌شود، نوشت: «هرجا رنجی به انسانی تحمیل می‌شه ، غلطه، غیر انسانیه، کثافته، جنایته، حالا شما بیا بگو همه جای دنیا اصلا!»


او که حدود دو ماه پیش به دلیل حمایت از اعتراضات در ایران احضار و بازداشت شده بود نوشت: «زمان بازداشتم دو بار کاملا برهنه ام کردند، یکبار همون روز اول، وقتی با چشم بند وارد ساختمون بازداشتگاه شدم» و روز دوم وقتی از دادسرا او را به داخل یک سلول جدید می‌برند.


او نوشته که چطور شوکه شده بود: «قبل از اینکه وارد سلول بشم، جلوی در دستشویی مامور زن چشم بند رو باز کرد و گفت برو داخل دستشویی! رفتم داخل، گفت شالت رو در بیار، مانتوت رو هم، شلوار و کفش و جورابت رو هم و لباس زیرت رو هم! کامل لخت شو و بعد دو بار بشین و پاشو!»


خانم زمان نوشته که سلول او دوربین داشته و مامور زن به او گفته که «آوردمت اینجا که دوربین ندارد.»


او نوشته که روز دوم بازداشت پس از بازگشت از دادسرا و قبل از رفتن به سلول جدید مجبور شده که کامل لخت شود و وقتی به مامور گفته که قبلا این کار را کرده به او گفتند: «هر جا قوانین خودش را دارد. لباس زیرت را هم در بیاور. کامل لخت شو و بعد دو بار بشین و پاشو!»


برهنه شدن در مقابل دوربین سلول انفرادی هم تجربه آزاردهنده ای برای او بوده است: «دستشویی و حمام داخل سلولم بود فقط یه دیوار خیلی کوتاه جلوش بود و در دید دوربین. موقع حمام کردن سعی می کردم همش رو به دیوار بایستم و غذا خیلی خیلی کم می خوردم که کمتر نیاز باشه جلوی دوربین برم دستشویی.»


باید لخت بشی تا از بدنت عکس بگیریم بعدا نگویی من را شکنجه کردند

روایت مژگان کشاورز، فعال حقوق زنان و زندانی سیاسی سابق در روایت خود از بازداشت در بازداشتگاه وزرا نوشته است: «در تاریخ ۲۵ اپریل ۲۰۱۹ ماموران اطلاعات به منزلم هجوم آوردند به من دستبند زده و بازداشتم کردند. من را به وزرا بردند، همان جایی که مهسا امینی کشته شد.»


این روایت توسط اکانت توییتر «می تو ایران» که همزمان با جنبش جهانی با این نام تشکیل و سعی در انعکاس صداهای آزار جنسی علیه زنان باشد منتشر شد.


خانم کشاورز نوشته که در بازداشتگاه وزرا در اتاقی مجبورش کردند در مقابل دوربین های امنیتی لباسهایش را در بیاورد تا بازرسی بدنی شود. «عریان مقابل دوربین‌های امنیتی حس تجاوز و ترس بهم دست داده بود. »


مژگان کشاورز می‌گوید پس از دو هفته در انفرادی در وزرا او را به زندان قرچک منتقل کردند و او از شرایط سخت این زندان بدنام نوشته است.


او هم از تجربه آزاردهنده عکاسی برهنه در مقابل دوربین ماموران زن نوشته است.


مژگان کشاورز نوشته که پس از دوهفته ماموران زندان قرچک به او گفتند: «آماده باش قراره بریم جایی»


«من را سوار ماشین کردند، چشمانم را بستند و سرم را روی زانوهایم گذاشتند. از ترس مشت‌هایم را گره کرده بودم، هیچ کس توضیحی نداد به کجا می‌رویم، مامور خانمی کنار من نشسته بود دستم را روی پایش گذاشتم و فشار دادم، اشکهایم تمام چشم بند سیاهم را خیس کرده بود. من را بردن قسمت اتاق دوربین و گفتند باید لخت بشی تا از تمام بدنت عکس بگیریم.»


در ادامه این روایت خانم کشاورز وقتی از آنها پرسیده که دلیل این کار چیست به او گفتند که «به خاطر اینکه اگر از اینجا خارج شدی نگی من را شکنجه کردند».


او نوشته که «خجالت» می‌کشیده و وقتی سعی داشته با دست جلوی اندام‌های جنسی خود را بگیرد «مامور خانم فریاد می‌زد که رو به من بایست و دستات را بردار و بعد گفت حالا بشین و پاشو کن با پاهای باز.»


مٰژگان کشاورز نوشته که با تمام احساس خجالت و استرسی که داشته این کار را به سختی انجام داده است و مامور زن به او گفته «بخاطر اینکه موبایل کوچک در واژنت پنهان نکرده باشی باید چند بار این حرکت را انجام دهی.»


او نوشته که بعدا که به سلول زندان منتقل شده است باید جلوی دوربین سلول به حمام و دستشویی می‌رفته است: «با لباس حمام می‌کردم حس تجاوز تمام روحم و جسمم را گرفته بود هیچ حریم شخصی در آنجا وجود نداشت حس اینکه بازجوها موقع دوش گرفتن بدن لختم را می‌بینند عذابم می‌داد.»


او در این روایتش نوشته که در انفرادی بند «یک‌الف سپاه پاسداران ثارالله» در هنگام بازجویی و در اثر ضربه بازجو گردنش دچار آسیب شده است و در تاریخ ۱۴ مهر ماه ۱۴۰۰ پس از سه سال زندان به مرخصی درمانی آمده است و پس از تایید پزشک قانونی مبنی بر آسیب از ناحیه گردن به صورت مشروط آزاد شده بوده است.


این فعال حقوق زنان که با حجاب اجباری در ایران مبارزه می‌کرد، می‌گوید که تیرماه سال گذشته ماموران با حکم جلب به خانه پدری او رفتند و اما او درخانه نبوده است و نتوانستند او را بازداشت کنند و غیابا با اتهام «فساد فی الارض» پرونده او را به جریان انداختند.


نهادهای حقوق بشری بین المللی و مستقل سال‌هاست که اجازه سفر به ایران و بازرسی از زندانها و شرایط زندانیان را ندارند.


در طول سال‌های اخیر چندین فعال مدنی زندانی در ایران با جمع آوری مشاهدات و تجربه های زندان خود و زندانیان دیگر کتاب‌هایی از این تجربه‌ها منتشر کردند.


«شکنجه سفید» روایت نرگس محمدی از تجربه زندان انفرادی و کتاب «تیلاپیا خون هورالعظیم را هورت می‌کشد» سپیده قلیان به روایت و مشاهدات او از دوران بازداشت در بازداشتگاه اداره اطلاعات دزفول و زندان زنان سپیدار اهواز پرداخته است.


هفته گذشته مولوی عبدالحمید،‌ امام جمعه اهل سنت زاهدان با انتقاد از مجلس ایران گفت که چرا این نمایندگان مجلس ایران به زندان‌ها نمی‌روند که ببینند در زندان‌های ایران چه می‌گذرد.

بی بی سی  فارسی