به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



شنبه، آذر ۲۵، ۱۴۰۲

پیام برخی خانواده‌های دادخواه به آنانکه رنج مردم را نمی‌فهمند:

کنار بایستید! شما نماینده و رهبر ما نیستید! 

IMG_8306.png

شماری از خانواده‌های زندانیان سیاسی و جانباختگان اعتراضات سال‌های اخیر از جمله بختیاری، افکاری، حیدری، خزائی، محمودی و... چهارشنبه ۲۲ آذرماه متنی را در رسانه‌های اجتماعی منتشر کرده‌اند که در آن به وضعیت اسفناک کشور و همچنین فشاری که خانواده‌های جانباختگان و زندانیان متحمل می‌شوند، اشاره شده و به اینکه برخی افراد در مراسم مربوط به «جایزه فلان جهنم‌درّه»، خود را به نمایندگی از سوی جامعه ایران «ما» خوانده‌اند انتقاد کرده‌اند.

متن کامل این پیام را در زیر می‌خوانید:

«تا به‌ حال در گورستان‌ها قدم زده‌اید؟ به چهره‌ عزاداران دقت کرده‌اید؟ در گورستان، حرفی برای گفتن لازم نیست؛ آنجا فقط غم و درد است که بین آدم‌ها رد و بدل می‌شود. در گورستان‌ کسی قهقهه نمی‌زند. در گورستان کسی روی میز ضرب نمی‌گیرد. در گورستان‌ کسی با خنده و شادی و بشکن آواز نمی‌خواند.

ما در عمق سیاهی گورستانی به پهنای ایران ایستاده‌ایم و مبهوت شمایی شده‌ایم که ظاهرا خود را نماینده‌ ما خوانده‌اید. حالا شما یکبار بدون آنکه به فکر منفعت خود باشید، بدون آنکه فقط به فکر عکس‌ گرفتن با رنج ما باشید تا جایزه فلان جهنم‌درّه را از آن خود کنید، نگاه‌مان کنید. خودتان خجالت نمی‌کشید که زخم و عزای ما را به تمسخر می‌گیرید؟

نه! سؤال بیجایی‌ست. شما سال‌هاست وقتی دوربین و میکروفون به سمت‌تان می‌آید یاد سرگرمی و صحنه‌گردانی‌هایتان می‌افتید. شمایی که هیچ نسبتی با ما ندارید. شمایی که شکنجه و تعرض و عذاب زندان ما را به رقص و آواز برای جهانیان ترجمه می‌کنید.

شمایی که نمی‌فهمید اگر اینجا هنوز رقصی باقی‌ست رقص گلوله‌ و باتوم‌ بر روی تن این مردم بی‌گناه است.
شمایی که فقر را نمی‌فهمید. شمایی که قتل و تحقیر و تعرض و تجاوز و کودکان شیمیایی‌شده و تن‌های تکه‌پاره ما در‌ زیر گلوله‌‌ها در لابلای صدای قهقهه‌ها و ضرب‌ گرفتن‌ سرانگشتانتان بر روی میز گم می‌شود.

شما رهبر مایید؟ شما رهبر جوانانی هستید که لباس‌هایشان را دریدند و سینه خود را در مقابل گلوله سپر کردند؟ شما و قهقه‌هایتان، ضجه‌های هزاران مادر داغدار و پدر کمرشکسته را نمایندگی می‌کنید؟ شمایی که تصمیم گرفتید این سیاهی را به شکل یک نمایش جذاب و دیدنی روی صحنه ببرید تا حوصله‌ی میزبان سر نرود؛ شمایی که در نشست و برخاست‌هایتان با آنانی که ما را به این روزهای سیاه نشانده‌اند، هیچ حدّ و مرزی ندارید و یک روز ما را آکتورهای خیابانی می‌بینید و روز دیگر جمعیت بی‌سری که باید رهبری‌شان کنید؛ نماینده‌ ما شده‌اید؟ نه... شما، خیلی حقیرتر از آنید که ما را نمایندگی کنید.

کنار بایستید. ایرانی که ما در آن زندگی می‌کنیم سال‌هاست در حال احتضار است و شما اصرار دارید این تقریبا جنازه را با اطوار و اصلاح زنده کنید. و ما، مایی که به نام‌مان میکروفون برداشته‌اید و به کام خودتان در آن چهچهه می‌زنید، به تک‌تک شما هشدار می‌دهیم که از سر راه‌مان کنار بروید. دشمن ما جمهوری‌ اسلامی‌ است و برای نابودیش هر که را مانع‌مان شود نابود می‌کنیم؛ با هیچ احدی هم شوخی و تعارف نداریم. ما از شما، اصلاحات و نمایندگانش با خون گذر کرده‌ایم. انگشت در زخم‌های ما نچرخانید. ما با شما هیچ نسبتی نداریم.»