محکومیت پروین جمالزاده به هشت سال و نیم حبس تعزیری
رهانا - پروین جمالزاده، از بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات که از روز عاشورا در زندان اوین به سر می برد، به هشت سال و شش ماه حبس تعزیری محکوم شد.
اتهامات وارده به پروین جمالزاده، شهروند تهرانی اقدام علیه امنیت ملی از طریق اجتماع و تبانی، اخلال در نظم عمومی، توهین به مقدسات و توهین به رهبری بود که با وجود رد صریح کلیه آنها قاضی صلواتی، ریاست شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران اتهامات را وارد دانست و جمعا متهم را به هشت سال و شش ماه حبس تعزیری محکوم کرد.
صدور چنین حکم سنگینی در حالی صورت می گیرد که تنها چند هفته قبل، جعفری دولت آبادی، دادستان تهران در دیداری با این زندانی سیاسی از تداوم بازداشت وی ابراز تعجب کرده و قول مساعد داده بود تا وی به زودی با مناسب ترین قرار ممکن آزاد شود. دادستان تهران همچنین افزوده بود که با توجه به محتویات پرونده، رای سنگینی برای وی صادر نخواهد شد. اما برخلاف گفته های دادستان عمومی و انقلاب تهران علاوه بر عدم تبدیل قرار چنین حکم سنگینی را نیز صادرشد. این حکم که روز گذشته به این شهروند زندانی ابلاغ شد موجب شگفتی وی، وکیل مدافع و نزدیکانش شد.
رامین کامران
داریوش شایگان درکنار سید حسین نصر، علی شریعتی، احسان نراقی و جلال آل احمد جزو روشنفکران سنت گرای ایران به شمار می آید. این افراد علیرغم تفاوت های فراوان وجه اشتراک مهمی داشتند که عبارت بود از خلاصه کردن سنت و هویت ایرانی در اسلام و دفاع از آن در برابر نفوذ تمدن غربی.اما آنچه این گروه را از افراد دیگری نظیر طالقانی یا مطهری، که به همین راه می رفتند متمایز می ساخت آشنایی شان با تمدن غربی بود و مهم تر از آن، این امر که اسباب نقد فرهنگ غربی را هم از خودش گرفته بودند تا بتوانند مثل واردکنندگان لوازم برقی و مکانیکی، انتقاد وارداتی و مونتاژ ایرانی شان را به بازار فکری بفرستند. نوشته های آنان رونوشت بیش و کم درست یا دقیقی است از انتقادهایی که برخی فلاسفه یا روشنفکران غربی نثار مبانی تمدن خویش (مانند بینش علمی، اهمیت فرد و حقوق وی...) و مظاهر آن (نظیر سرمایه داری، دموکراسی پارلمانی، مذهب زدایی از جامعه...) می کنند. تمدن مغرب زمین به دلایل فراوان از جمله بسط بسیار آزادی و رهایی بینش فلسفی و علمی از محدودیت های مذهبی و سیاسی، تنها تمدنی است که امکان نقد بنیادی خویش را در دل خود فراهم کرده است وانتقادهای پنج تنی که ذکرشان رفت چیزی نبود جز پژواک دور و بی شکل شکی که برخی اندیشمندان غربی در اعتبار و ارزش عام تمدنشان روا داشته اند. ادامه مطلب
شعر طنزی از محمد رضا عالی پیام (هالو)