آمار سازمان حقوق بشر ایران نشان میدهد که در سطح کشور، حدود ۹درصد کشتهشدگان اما ۲۸درصد آسیبدیدگان چشمی از میان زنان بودهاند.
در نمونه آماری سازمان حقوقبشر ایران از شهر کردنشین مهاباد، واقعدر استان آذربایجان غربی، زنان کشتهشده تنها ۱۵درصد از کل کشتهشدگان، اما زنانی که چشمشان آسیب دیده است، ۵۶درصد از کل مصدومان چشمی بودهاند.
سازمان حقوق بشر ایران با انتشار این گزارش، ضمن تأیید دوباره ارزیابی پیشین خود در ۱۴ بهمن ۱۴۰۱ مبنیبر «سراسری، هدفمند و سیستماتیک» بودن شلیک به چشمها، اکنون با مستندات بیشتری بر یافتههای خود تأکید میکند.
محمود امیریمقدم، مدیر این سازمان، گفت: «بررسی آماری سازمان حقوق بشر ایران نشان میدهد که جنایات بیرحمانه حکومت جمهوری اسلامی در اعتراضات سال گذشته با برنامهریزی، هماهنگی و محاسبه صورت گرفته است. این جنایات بههیچوجه نمیتواند خودسرانه باشد. رهبر جمهوری اسلامی، علیخامنهای و همه نیروهای تحت فرمانش که در این جنایات مشارکت داشتهاند، باید پاسخگو باشند.»
در یک سال گذشته، گزارشهای فراوانی از آسیب چشمی معترضان در جریان اعتراضات سراسری به سازمان حقوق بشر رسیده است. بسیاری از مواردی که این سازمان ثبت کرده است، طی این مدت مشخصاتشان در رسانهها و شبکههای اجتماعی نیز منتشر شده و بسیاری از آنها، بهویژه کسانی که توانستهاند از ایران خارج شوند، روایتهایشان را با عموم به اشتراک گذاشتهاند؛ شماری از آسیبدیدگان هم ترجیحدادهاند روایت و مدارک پزشکی خود را تنها به شرط حفظ محرمانگی در اختیار نهادهای مدافع حقوق بشر بگذارند. اما بدیهی است که بسیاری از آسیبدیدگان یا خانوادههای آنها نیز بهدلیل تهدید نهادهای امنیتی سکوت اختیار کردهاند.
روزنامه آمریکایی نیویورکپست اواخر آبان ماه، حدود دو ماه پس از آغاز اعتراضات سراسری، در گزارشی براساس تخمین چشمپزشکان سه بیمارستان بزرگ شهر تهران، فارابی، رسول اکرم و لبافینژاد، نوشته بود که از زمان شروع اعتراضات در اواخر شهریورماه تا آن زمان، تنها در این سه بیمارستان در مجموع بیش از ۵۰۰ بیمار با جراحات شدید چشمی پذیرش شده بودند. بنابراین تعداد آسیبدیدگان چشمی در اعتراضات قطعاً بسیار بیش از آن افرادی است که سازمانهای حقوق بشری یا رسانهها به مشخصاتشان دست پیدا کردهاند.
پژوهشگران سازمان حقوق بشر ایران پس از راستیآزمایی گزارشهای مربوط به آسیبدیدگان چشمی، تاکنون توانستهاند ۱۳۸ مورد را تأیید کنند که از میان آنها ۴۳ موردشان اطلاعات و مدارک پزشکی خود را تنها به شرط حفظ محرمانگی نامشان در اختیار این سازمان گذاشتهاند. نام و تصویر ۹۵ آسیبدیده دیگر همراه با اطلاعات مربوط به مصدومیت چشمی، زمان و چگونگی رخدادن آن، در انتهای این گزارش آمده است.
در فهرست آسیبدیدگان چشمی نام ۸ کودک ثبت شده است که ۴ نفرشان پسر و ۴ نفر دخترند؛ کمسنترین آنها دختری ۵ سال و دهماهه بهنام بنیتا کیانی فلاورجانی است که در بالکن منزل پدربزرگش در طبقه دوم آپارتمانی در ملکشهر اصفهان هدف گلوله ساچمهای قرار گرفته و چشم راست خود را از دست داده است.
در حالی که ۹ درصد از زنان کشتهشده در جریان اعتراضات سراسری زن و بقیه مرد بودند، درصد زنانی که در اعتراضات آسیب چشمی دیدهاند، ۲۸ درصد است.
در بُعد آماری، از میان ۵۵۱ کشتهشده در اعتراضات، ۴۹ نفر زن و ۵۰۲ نفر مرد بودند اما در میانِ ۱۳۸ آسیبدیده چشمی که سازمان حقوق بشر ایران ثبت کرده، ۳۸ تن زن و ۱۰۰ تن مرد بودهاند.
نمودار زیر نسبت زنان و مردان درمیان کشتهشدگان و آسیبدیدگان چشمی را مقایسه میکند:
به اینترتیب نسبت زنان آسیبدیده چشمی به کل آسیبدیدگان، بیش از سهبرابر نسبت زنان کشتهشده به کل جانباختگان است، یعنی احتمالاً نیروهای سرکوبگر در بسیاری از موارد ترجیح دادهاند که بهجای شلیک مرگبار بهسمت زنان معترض، عامدانه چشمان آنها را هدف قرار دهند.
در یک نمونه آماری کوچکتر که سازمان حقوقبشر ایران از آسیبدیدگان اعتراضات ۱۴۰۱ در شهر کردنشین مهاباد، واقعدر استان آذربایجان غربی، جمعآوری کرده است، درصد زنان آسیبدیده حتی از مردان هم بیشتر (۵۶درصد) است. این در حالیست که ۱۵درصد از کشتهشدگان مهاباد را زنان تشکیل میدادند.
از لحاظ آماری، ۳۲ آسیبدیده چشمی در مهاباد ثبت شده که از میان آنها، ۱۴ نفر مرد و ۱۸ نفر زن بودهاند.
سازمان حقوق بشر ایران کشتهشدن دستکم ۱۳ نفر را در جریان اعتراضات ۱۴۰۱ در این شهر تأیید کرده است که ۱۱ نفر آنها مرد و دو نفرشان زن بودهاند؛ یعنی ۸۵درصد از کشتهشدگان شهر مهاباد مردان و ۱۵درصدشان از زنان بودهاند.
در این نمونه کوچکتر آماری نیز نسبت زنان آسیبدیده چشمی به کل آسیبدیدگان، ۳.۷ برابر نسبت زنان کشتهشده به کل جانباختگان است؛ موضوعی که بار دیگر فرضیه «عامدانه هدف قرار دادن چشمان زنان بهجای کشتن آنها» را تقویت میکند.
آمار جمعآوریشده سازمان حقوق بشر ایران نشان میدهد که شلیک نیروهای سرکوبگر به چشمهای معترضان، از نخستین روزهای اعتراضات سراسری (۲۶ شهریورماه) آغاز شده و تا پایان آبانماه بهطور گسترده در شهرهای مختلف سراسر ایران ادامه داشته است. در آذرماه نیز این روند بهشکل محدودتری ادامه یافته و در دیماه نیز آسیب به چشمهای معدودی از معترضان در اثر شلیک نیروهای سرکوبگر گزارش شده است.
آسیبدیدگان چشمی اغلب در اثر اصابت گلولههای ساچمهای (فلزی یا پلاستیکی) یک چشم و در برخی موارد هردو چشم خود را از دست دادهاند. در ۹ مورد از موارد ثبتشده آسیب به چشم در اثر اصابت گلوله پینتبال و پنج مورد نیز در اثر اصابت مستقیم گلوله گاز اشکآور به صورت رخ داده است. همچنین یک مورد در اثر شکستن شیشه و پرتاب بمب صوتی به داخل ماشین و یک مورد هم در اثر ضربه با پنجهبوکس بینایی خود را از دست دادهاند.
در برخی گزارشهای رسیده، بهویژه گزارشهای مربوط به شهرهای کوچکتر، افراد آسیبدیده موفق به شناسایی فرد ضارب شدهاند که سازمان حقوق بشر ایران این اطلاعات را در اختیار کمیته حقیقتیاب سازمان ملل متحد قرار خواهد داد.
شلیک نیروهای سرکوبگر به چشمان معترضان، پس از اعتراضات مربوط به بحران آب اصفهان در پاییز ۱۴۰۰ مورد توجه ناظران و سازمانهای حقوق بشری گرفت و به نظر میرسد که یکی از شیوههای حکومت برای ارعاب و آسیبزدن بدون کشتن معترضان است.
بهدنبال اعتراض مسالمتآمیز کشاورزان اصفهانی که از روز ۱۷ آبان سال ۱۴۰۰ در اعتراض به سوءمدیریت حکومت در کنترل بحران آب و بیتوجهی به خواستههایشان در بستر خشکیده زایندهرود و کنار پل خواجو شکل گرفت، روز جمعه ۵ آذر ماه، نیروهای نظامی و شبهنظامی جمهوری اسلامی با بیرحمانهترین شکل ممکن اقدام به پراکندهکردن کشاورزان معترض کردند. به گفته منابع مطلع، طی سرکوب این تجمع مسالمتآمیز، حدود ۴۰ نفر بینایی دستکم یک چشم خود را از دست دادهاند.
البته در اعتراضهای پیش از آن هم معترضانی بودهاند که با شلیک سرکوبگران بینایی خود را از دست داده باشند. از میان آنها میتوان به متین حسنی اشاره کرد که در اعتراضات آبان ۹۸، زمانی که ۱۹ ساله بود، با شلیک نیروهای سرکوبگر حکومتی در بوکان، چشم چپش را از دست داد، اما تا چند ماه پیش زیر فشار تهدید و آزار ماموران امنیتی سکوت کرده بود.