به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



شنبه، دی ۱۶، ۱۴۰۲

سقوط جامعه ایران به پایین‌ترین سطح نیازهایش

  

سعید معیدفر، رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران گفت: «اعتماد اجتماعی زوال پیدا کرده و جامعه به پایین‌ترین سطح نیازهای خود سقوط می‌کند. یعنی افراد دیگر فقط به دنبال رفع نیازهای زیستی خود مانند غذا را تامین کند.»

به گزارش تجارت‌نیوز، روز دوشنبه نشست «سرمایه‌ اجتماعی و محیط کسب‌وکار» با همکاری انجمن جامعه‌شناسی و مرکز پژوهش‌های اتاق ایران برگزار شد. قرار است طی سلسله جلساتی، کارشناسان ارتباط بین« سرمایه اجتماعی» و «محیط کسب‌وکار» را بررسی کنند.

سعید معیدفر، رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران در ابتدای این نشست بحث خود را با عنوان «تنزل شاخص‌های کسب‌وکار در شرایط ناپایداری اجتماعی» شروع کرد. او با اشاره به افزایش جرایم و مهم‌ترین دغدغه‌های مردم، گفت جامعه ایران به پایین‌ترین سطح نیازهای خود سقوط کرده است. بنابراین ارزش‌های محیط کار هم دیگر فاقد اعتبار است. در چنین شرایطی فساد شکل می‌گیرد و برخی هم ناامید از کار کردن و سرمایه‌گذاری می‌شوند.

او گفت: «محیط کسب‌وکار درون یک جامعه بزرگتر است و از تحولات این جامعه اثرپذیر است. بحثی که می‌خواهم به آن بپردازم، شرایط اجتماعی ناپایدار و تاثیر آن بر کسب‌وکارهاست.»

رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران در ادامه نشست گفت: « ناپایداری اجتماعی باعث می‌شود که هنجارها اهمیت و اعتبار خود را از دست می‌دهند. در چنین شرایطی، با وضعیتی مواجه می‌شویم که سهولت تعاملات اجتماعی مردم از دست می‌رود. افراد به جای تعامل و خشنودی از ارتباط، از با هم بودن حس بدی دارند. از ارتباط با یکدیگر فراری شده و درگیر نوعی بیگانگی اجتماعی-سیاسی می‌شوند. خشونت و نزاع بیشتر شده، روابط در خانواده به سرعت به خشونت کشیده می‌شود و در مجموع پرونده‌های قضایی هم بیشتر می‌شود.»

معیدفر گفت: «بنابراین اعتماد اجتماعی هم زوال پیدا کرده و جامعه به پایین‌ترین سطح نیازهای خود سقوط می‌کند. یعنی افراد دیگر فقط به دنبال رفع نیازهای زیستی خود هستند. برای مثال فقط می‌خواهد حداقل‌های زندگی مانند غذا را تامین کند.»

مسائل اقتصادی؛ مهم‌ترین دغدغه مردم

او در بخش دیگری از این نشست به پیمایش‌های ملی درباره ارزش‌ها و هنجارهای موجود در ایران پرداخت. پیمایش‌هایی که نشان می‌دهد اعتماد مردم به یکدیگر و به قوانین چقدر است. معیدفر گفت: «در سال ۱۳۹۴ یک پیمایش ملی تحت عنوان «ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان» انجام شد. ۶۸ درصد از کسانی که در این پیمایش شرکت کرده بودند، نظرشان این بود که در صورت نداشتن پول و پارتی، حق پایمال می‌شود.»

او ادامه داد: « ۷۴ درصد از شرکت‌کنندگان در این پیمایش گفتند که با پارتی می‌توان شغلی را دست و پا کرد. ۴۶ درصد هم گفتند که می‌توان از طریق رانت، پارتی و به صورت غیرقانونی در کشور ثروتمند شد. بنابراین می‌توان دید که هنجارها و قوانین تا چه اندازه برای مردم اعتبار دارد.»

این جامعه‌شناس توضیح داد: «حدود ۲۷ درصد از شرکت‌کنندگان نیز مهم‌ترین دغدغه و نگرانی خود را بیکاری می‌دانستند. ۱۷.۵ درصد نیز مسائل و مشکلات مالی، ۸ درصد فقر را و ۵ درصد هم مسکن را دغدغه اصلی خود دانستند.» با این حساب مهم‌ترین دغدغه بیش از ۵۰ درصد از شرکت‌کنندگان در این پیمایش، اقتصادی بود.

افزایش سرقت، نزاع و دستگیرشدگان در سال ۱۴۰۱

رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران در ادامه توضیح داد: «در چنین جامعه‌ای میزان خشونت‌ها و ناامنی‌ها افزایش پیدا می‌کند. آماری که نیروی انتظامی ارائه داده، نشان می‌دهد که نزاع و درگیری‌ها در سال ۱۴۰۱ نسبت به سال ۱۳۸۵، ۲.۵ برابر شد.»

معیدفر ادامه داد: «همچنین در سال گذشته نسبت به سال ۱۳۸۵، سرقت از اماکن خصوصی، ۳۱ برابر، سرقت از منزل، ۵ برابر و تعداد دستگیرشدگان نیز ۳.۵ برابر شد.»

او در ادامه به اظهارات علیرضا آوایی، وزیر سابق دادگستری درباره آمار پرونده‌های قضایی در ایران اشاره کرد. آوایی سال ۱۳۹۸ گفت: «سال گذشته (۱۳۹۷)،  ۱۳ میلیون و ۵۶۳ هزار پرونده به دستگاه قضایی وارد شد. می‌توان دید که این جامعه چگونه در حال متلاشی شدن است. مردم به جای اینکه مشکلاتشان را باهم حل کنند، به دعوا و مراجع قضایی می‌کشند.»

شکل‌گیری فساد در شرایط ناپایداری‌ اجتماعی

معیدفر توضیح داد: «محیط کسب‌وکار هم در این جامعه است. وقتی که ارزش‌ها و هنجارهای این جامعه سقوط کند، ارزش کار هم سقوط می‌کند. کار در جامعه توسعه‌یافته ارزشمند است، اما در جامعه‌ای که درگیر بحران هنجاری است دیگر ارزش ندارد. برای فرد مهم این است که هر طور شده به پول دست یابد.»

او ادامه داد: «بنابراین ارزش‌ها و هنجارهای محیط کار بی‌اعتبار می‌شود. نتیجه چنین کار کردنی این است که دیگر کار مولد صورت نمی‌گیرد. نیروی کار دیگر انگیزه لازم را ندارد و فقط می‌خواهد نیاز اولیه‌ زیستی خود را رفع کند. سرمایه‌گذار هم دیگر حاضر به سرمایه‌گذاری در چنین محیطی نیست. بنابراین شاهد فساد در سیستم اداری و کاری و  فرار سرمایه و متخصص هستیم.»

در ادامه این نشست، شهلا کاظمی‌پور، جمعیت‌شناس نیز با مروری به تحولات جمعیت ایران، تاثیر این تحولات بر بازار کار و تاثیر مهاجرت از ایران بر تغییرات جمعیتی را بررسی کرد. این جمعیت‌شناس گفت: «ساختار کلی جمعیت مانند یک اندام‌واره است که باید بین تمام بخش‌های آن نوعی تعادل پویا و تجدیدشونده برقرار باشد. نمی‌توان یک وضعیت ایده‌آل در نظر گرفت.»

او ادامه داد: «تغییرات جمعیتی علاوه بر اینکه از پارامترهای جمعیتی ناشی می‌شود از بسیاری از عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی که به مرور زمان در مسیر تحول کشورها رخ می‌دهد نیز تاثیر می‌پذیرد.»

رشد جمعیتی ایران تا ۲ دهه دیگر صفر می‌شود

کاظمی‌پور در ادامه نشست گفت: «بررسی تحولات جمعیتی جوامع در جمعیت‌شناسی در قالب یک نظریه تحت عنوان نظریه «گذار»، انجام می‌گیرد. این نظریه تحولات موالید، مرگ و میر و رشد جمعیت را طی زمان به تصویر می‌کشد.»

او ادامه داد: «در حال حاضر ایران در انتهای گذار جمعیتی اول است. هنوز رشد جمعیتی به صفر نرسیده است. پیش‌بینی ما این است که سال ۱۴۲۵، رشد جمعیتی در ایران به صفر خواهد رسید و بعد از آن نیز منفی خواهد شد.»

چقدر هزینه کنیم تا جای مهاجران در جمعیت پر شود!

این جمعیت‌شناس گفت: «موالید، مرگ ومیر، مهاجرپذیری و مهاجرفرسنی در رشد جمعیت اثرگذار هستند. نگرانی که در جامعه ایران وجود دارد این است که بیشتر مسئولان برای کاهش رشد جمعیت ایران به کاهش موالید استناد می‌کنند.»

کاظمی‌پور ادامه داد: «تمام سیاست‌ها، حتی قانون جوانی جمعیت هم روی بحث موالید متمرکز است. در حالی‌که در حال حاضر ما بحث مهاجرفرستی را در کشور داریم که روز‌به‌روز هم تشدید می‌شود. مهاجرفرستی نیروی کار، نخبگان و... را داریم.»

او گفت: «سال گذشته حدود یک میلیون و ۱۷۰ هزار تولد داشتیم که به مرور هم در حال کاهش است. آمار دقیقی درباره مهاجرت ایرانیان نداریم. اما آنطور که خود مسئولان می‌گویند سالانه حدود ۲۰۰ هزار نخبه از کشور مهاجرت می‌کنند. بر این اساس ما چقدر هزینه کنیم که سالانه تولدها را ۲۰۰ هزار نفر افزایش دهیم. چقدر هزینه کنیم نوزادی که متولد شده را به نخبگی برسانیم.»

تحولات جمعیتی ایران در یک قرن اخیر

این جمعیت‌شناس در ادامه گفت: «جمعیت ایران طی دوره صد ساله اخیر دستخوش نوسانات و تحولات بی‌سابقه‌ شد و در مسیر مراحل انتقال جمعیتی قرار گرفته است. از اواخر دهه ۱۳۲۰ با کاهش اساسی و مستمر مرگ و میر، رشد جمعیت شتاب گرفت و طی دوره صد ساله اخیر، جمعیت کشور بیش از هشت برابر شد.»

او ادامه داد: «اما این افزایش در طول زمان یکسان صورت نگرفته است. سرعت آن در آغاز بسیار کند بود و در فاصله سال‌های ۱۳۰۰ تا ۱۳۳۵ تنها یک و نیم برابر شد. این در حالی است که رشد و افزایش جمعیت در دوره ۴۰ ساله از ۱۳۳۵ تا ۱۳۷۵ به تندی گرایید و جمعیت کشور بیش از سه برابر شد. سرانجام هم در سال ۱۳۹۵ به حدود ۸۰ میلیون نفر رسید.»

کاظمی‌پور گفت: «کشور ایران، کاهش تند و سریع باروری را در اواخر دهه ۱۳۶۰ و طول دهه ۱۳۷۰ تجربه کرده و در سال ۱۳۷۹ به باروری زیر سطح جایگزینی (۲/۱ فرزند برای هر مادر) دست پیدا کرد.»

او ادامه داد: «رشد بالای جمعیت در دهه‌های گذشته و کاهش باروری طی دو دهه اخیر، تغییرات اساسی در ساختار سنی جمعیت کشور به وجود آورده و تغییرات آتی جمعیت کشور را هم تحت تاثیر قرار خواهد داد.» او ادامه داد: «وقتی کشورها در دوره پنجره فرصت جمعیتی قرار می‌گیرند، انتظار این است که بیشترین افزایش تولید درآمد در مقابل مصرف اتفاق بیفتد. قدرت پس‌انداز و سرمایه‌گذاری بیشتر شود.»

تاثیر تحولات جمعیت بر بازار کار

اما آیا این وضعیت منجر به رشد و توسعه اقتصادی می‌شود؟ او در این مورد گفت: «یافته‌های متفاوتی درباره این موضوع داریم، از معجزه اقتصادی آسیای شرقی گرفته تا فاجعه اقتصادی امریکای لاتین. این نشان می‌دهد که بحث سیاستگذاری بسیار مهم است. یکی از بحث‌های سیاست‌های جمعیتی، توانمندسازی جمعیت در سنین فعالیت، بحث ایجاد اشتغال و کار است. در واقع باید بتوانیم از این فرصت استفاده کرده و آنها را از حالت بالقوه به بالفعل تبدیل کنیم.»

کاظمی‌پور گفت: «روندهای نسلی با تغییرات چشمگیری مواجه هستند. در گذشته نسل‌های جوان‌تر، جدیدتر همواره بزرگ‌تر و پرجمعیت‌تر از نسل والدین خود بودند. در حال حاضر اما این روند در بسیاری از کشورها در حال تغییر و معکوس شدن است. این تحولات در ساختار سنی جمعیت پیامدهای عمیق و اساسی را در آینده در زمینه‌های متعدد مثل تغییرات نیروی کار جامعه و تغییرات نسلی به همراه خواهد داشت.»

شکل‌گیری جنبش نشانه قوت جامعه است

در بخش دیگری از این نشست، تقی آزاد ارمکی، جامعه‌شناس گفت: «فرض نشست این است که با یک ناپایداری اجتماعی مواجه هستیم. سوال این است که چرا انقلاب صورت نمی‌گیرد؟ پاسخ این است که ناپایداری اجتماعی نداریم، بلکه ناپایداری سیاسی داریم.» او ادامه داد: «من جامعه ایرانی را جامعه قوی می‌دانم. بنابراین شکل‌گیری جنبش‌های اجتماعی را عجیب و غریب نمی‌دانم. این نشانه قوت جامعه است که اعتراض می‌کند.»

ناپایداری سیاسی در ایران تاریخی است

آزاد ارمکی گفت: « ما با یک ناپایداری سیاسی مواجه هستیم. این ناپایداری سیاسی، تاریخی است. شاید هزاران سال است که این ناپایداری سیاسی بر کشور حاکم است.» این جامعه‌شناس توضیح داد: «چرا می‌گویم ناپایدار؟ چون نظام سیاسی ناکارآمد است. از آنجاکه ناکارآمد است، برای تحصیلکرده‌ها فرصت شغلی ندارد. آموزش عالی را همه جا تکثیر کرده است، اما در نظام اشتغال این افراد تحصیلکرده جایی ندارند.»

باز شدن مسیر مهاجرت برای متخصصان

او ادامه داد: «هر دولت و تیمی که شروع به کار می‌کند، به صورت قطاری نیروهای مورد نظر خود را به کار می‌گیرد. شهرداری، وزارت ارشاد و... چگونه نیرو می‌گیرند؟ از نیروهای متخصص نیرو می‌گیرند یا از کانال‌های مورد نظر خود؟»

این جامعه‌شناس گفت: «بنابراین نیروهای متخصص بیکار می‌مانند و مسیر مهاجرت برای برخی از آنها باز می‌شود. اگر مهاجرت نمی‌کردند شاید افسرده می‌شدند و حتی به خودکشی هم فکر می‌کردند. همان بهتر که مهاجرت کنند، شاید زمانی برگشتند.»

صف مهاجران در سفارت‌خانه‌ها

تقی آزاد ارمکی گفت: «می‌دانید چرا مردم مهاجرت می‌کنند؟ به این دلیل که قدرت جذب نداریم. مهاجران می‌گویند، می‌رویم جایی که دیده شویم. درست می‌گویند. از آنها دفاع می‌کنند، چون اگر اینجا می‌ماندند می‌مردند.»

او ادامه داد: «اما آیا ما باید این میزان هزینه کنیم که فرد مهاجرت کند؟ نباید اینقدر هزینه می‌کردیم. مگر ما ملت بیماری هستیم که این میزان مهاجر داریم. هر سفارت‌خانه‌ای بروید صف است. سفارت آلمان سه ساله وقت می‌دهد. برای این کشور آبروریزی نیست؟»

دولت مداخله‌گر است

تقی آزاد ارمکی گفت: «این حوزه ناکارآمد سیاسی در سیاستگذاری خود را نشان می‌دهد. یعنی با برنامه‌ریزی‌ها و سیاستگذاری ناکارآمد و ناروا مواجه هستیم. یکی از این سیاستگذاری‌ها در حوزه اشتغال است. دولت ناکارآمد و ضعیف برابر با قیل و قال کردن و رادیکال است؛ یعنی رادیکالیسم در برنامه‌ریزی، سیاستگذاری و برخورد با جامعه.»

او ادامه داد: «در نهایت هم به دولت مداخله‌گر تبدیل می‌شود، برای اینکه می‌ترسد سقوط کند. مشکل این است که نظام سیاسی ما مداخله‌گر است و می‌تواند جامعه را با بحران مواجه کند. دولت بر مشاغل خرد نظارت می‌کند و مشاغل بزرگ رها شده‌اند. پس می‌بینیم که اختلاس‌های بزرگ رخ می‌دهد، اما با مرغ‌فروش محله برای اینکه هر کیلو مرغ را ۷۰۰ تومان گران‌تر فروخته، برخورد می‌شود. این مداخله‌گری، زخمی است بر زیست جامعه و نظام اشتغال.»

کار کردن در تاکسی‌های اینترنتی یک اضطرار است

این جامعه‌شناس توضیح داد: «در دو دهه اخیر مداخلات دولت کم شده است؛ چون خود دولت عنصر اقتصادی و تاجر شده است. پای دولت در اقتصاد است. به این معنا که عرصه اقتصاد، مسئله متفاوتی در ایران می‌شود. راهی برای بازسازی تجارت در ایران باز می‌شود.»

او ادامه داد: « کار در اسنپ به اضطرار است. از اختلال در نظام شغلی است که کار در اسنپ شکل می‌گیرد و فکر می‌کنیم شغل ایجاد کردیم. بعد از اسنپ، تبسی را رو می‌کنند و بعد یک نوع دیگر. چاره‌ای نداریم جز اینکه دست در جیب همدیگر کنیم. اگر حمل و نقل عمومی درست بود که نیاز به این حجم از استفاده از تاکسی اینترنتی نبود.»

ایران امروز