به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



دوشنبه، آذر ۰۸، ۱۳۸۹

         مازيار خسروي
به بهانه آزادي آنگ‌سان سوكي
بازگشت اميد به ميانمار
مهاتما گاندي، آموزگار بزرگ مبارزات بي‌خشونت در يكي از سخنان الهام‌بخش خود گفته بود: «وقتي نااميد مي‌شوم به خاطر مي‌آورم كه در طول تاريخ، راه حق و عشق همواره پيروز بوده ‌است. همه مستبدان در برهه‌اي شكست‌ناپذير جلوه مي‌‌كنند ولي در نهايت همه آنها سقوط كرده‌اند - هميشه به اين واقعيت فكر كنيد.» 
 گاندي اما مي‌دانست كه عدم توسل به خشونت مستلزم اعتقادي راسخ و شهامتي باورنكردني است؛ اعتقاد و شهامتي كه بي‌شك در همگان وجود ندارد اما آنگ‌سان سوكي در عمل نشان داد كه از آن برخوردار است. سخنان رهبر تازه آزاد شده دموكراسي‌خواهان ميانمار كه 15سال از 21 سال گذشته را در حبس خانگي به سر برده، هيچ نشاني از خستگي و دودلي در راهي كه برگزيده است، ندارد. او اطمينان دارد دموكراسي در نهايت در كشورش برقرار خواهد شد. هرچند ممكن است دستيابي به اين آرمان باز هم به طول بينجامد. او كه سال‌هاي بسياري از زندگي خود را صرف متقاعد كردن نظاميان حاكم به برگشت به پادگان‌ها و دخالت نكردن در سياست كرده است، مي‌گويد: «من خواهان سقوط ارتش نيستم. مي‌خواهم كه ارتش براي ارزش‌هاي والاي ما و ميهن‌پرستي واقعي قدرت يابد. فكر مي‌كنم كاملاً آشكار است كه مردم نيز همين را مي‌خواهند. مردم خواهان زندگي بهتر بر اساس امنيت و آزادي هستند.»
آنگ‌سان ‌سوكي كه بسياري از مردم ميانمار او را به احترام «عمه» صدا مي‌زنند نامش را وامدار سه تن از بستگان درجه يك خود است. او «آنگ سان» را از پدر، «سو» را از مادر بزرگ و «كي» را از مادرش به عاريت گرفته است. او تنها دختر ژنرال «آنگ سان» پدر استقلال ميانمار است؛ كسي كه پس از سال‌ها مبارزه با اشغالگران ژاپني و انگليسي در سال 1947 به نمايندگي از استقلال‌طلبان برمه براي گفت‌وگو و توافق در مورد شرايط جدايي با دولت بريتانيا وارد مذاكره شد. ژنرال آنگ‌سان يك سال بعد و زماني كه آنگ‌سان سوكي تنها دو سال داشت، ترور شد. مادر خانم سوكي نيز مانند خود او يك چهره فعال و شناخته‌شده در عرصه سياسي كشورش به شمار مي‌رفت. او پس از ترور شوهرش همچنان به فعاليت سياسي خود ادامه داد تا جايي‌كه در دهه 60 ميلادي در ماموريت‌هاي ديپلماتيك به سفارت برمه در كشورهاي هند و نپال فرستاده شد.
در سال‌هاي انتهايي دهه 80 ميلادي، آنگ‌سان سوكي كه تا آن زمان به عنوان يك پژوهشگر و استاد دانشگاه فعاليت مي‌كرد، به جنبش دموكراسي‌خواهانه مردم ميانمار كه خواهان پايان حكومت نظاميان كودتاچي بودند، پيوست. در سال 1990، اوج‌گيري اعتراضات مردمي و حمايت جهاني از مبارزه بدون خشونت برمه‌اي‌ها، دولت نظامي را وادار به ‌‌پذيرش برگزاري انتخابات چند‌حزبي كرد. در اين انتخابات و در حالي كه خانم سوكي توسط نظاميان گرفتار حبس خانگي شده بود حزب «اتحاد ملي براي دموكراسي» به رهبري او توانست اكثريت مطلق كرسي‌هاي پارلمان را از آن خود كند. به اين ترتيب و بر اساس قانون، آنگ‌سان سوكي بايد عملاً عهده‌دار سمت نخست‌وزيري مي‌شد. ژنرال‌هاي كودتاچي اما حاضر به ‌پذيرش راي مردم نشدند. آنان انتخابات را باطل و در كشور حالت فوق‌العاده اعلام كرده و حبس خانگي خانم سوكي را تمديد كردند. خانم سوكي بيشتر 20 سال پس از آن را در حبس و بازداشت خانگي گذراند. هرچند او در اين مدت دوره‌هاي كوتاه آزادي را نيز تجربه كرده اما آزادي‌هاي كوتاه‌مدت او اغلب همراه با فشار و اعمال خشونت لجام‌گسيخته عليه خود و هوادارانش بوده، چراكه نظاميان حاكم اميدوار بودند با توسل به اين‌گونه اقدامات آنان را از ادامه تلاش و مبارزه در راه آزادي و حقوق بشر بازدارند.
خانم سوكي زماني كه در حبس خانگي قرار داشت به خاطر استواري و پيگيري خستگي‌ناپذير مطالبات آزاديخواهانه مردم ميانمار در عين پايبندي بر اصول مبارزات بدون خشونت، برنده جايزه «ساخاروف» شد كه همه ساله به كساني كه در سراسر گيتي در راه آزادي انديشه تلاش مي‌كنند اعطا مي‌شود. كميته نوبل نيز در سال 1991 او را به عنوان برنده جايزه صلح به جهانيان معرفي كرد. خانم سوكي به خاطر حبس خانگي نتوانست براي دريافت جايزه راهي نروژ شود. پسر سوكي از سوي مادرش جايزه صلح نوبل را به تمامي مردم برمه تقديم كرد و گفت: «اين جايزه متعلق به آنهاست و پيروزي نهايي در پيكاري دراز‌مدت، صلح، آزادي و دموكراسي را به برمه باز خواهد گرداند.» سوكي در عمل نيز اين سخن را به اثبات رساند. او تمامي مبلغ 3/1 ميليون دلاري جايزه نوبل را به بهبود وضعيت بهداشتي و آموزشي مردم كشورش به ويژه كودكان اختصاص داد.
ميانمار (برمه پيشين) بيش از 40 ميليون جمعيت دارد. اين كشور داراي يكي از ضعيف‌ترين اقتصادهاي كشورهاي منطقه جنوب شرقي آسياست. نزديك به80 درصد جمعيت برمه در روستاها زندگي مي‌كنند و شاخص‌هاي توسعه انساني حتي با معيارهاي منطقه‌اي اسفبار است. با اين وجود آزادي خانم سوكي بار ديگر اميد به امكان تحقق تغييرات دموكراتيك را در ميان مردم اين كشور زنده كرده است.