عباس امیر انتظام
پیام به ملت ایران
به مناسبت نوروز هشتاد و نه
سالهاست که با احساسی دوگانه به استقبال سال نو میروم. این بار نیز، همچون گذشته بر این باورم که در گذار از کهنه به نو من، به رغم غم نهفته در خود، باز هم تنها نیستم. با توجه به آنچه در ماههای پس از خرداد سال جاری بر ملت بزرگ ما گذشت، یقین مرا به آنچه تا کنون باور داشتم دو چندان کرد: این باور که ما ملت بزرگی هستیم، جوانان ما بزرگ اند با روحی عظیم که در کالبد کوچکشان نمی گنجد. آنها حماسه آفریناند و لذا آینده، با تمام رویدادهای تلخ و شیرین اخیر، روشن تر و امید بخش تر از همیشه در انتظار آنهاست.
در این واپسین ساعات سال جاری و با نزدیک شدن جشن شکوفه ها، که خود بدون شک نشانگر قدرت خالق هستی است، تلاش مینمایم یادآوری چشمان اشکبار مادران و پدرانی که عزیزان خود را ناباورانه طی ماههای اخیر از دست داده و لذا عزادار در کناره سفره هفت سین تهی از ذوق و شعف سال نو خواهند نشست، نتواند تمامیت ذهنیام را از هم بپاشد تا قادر باشم در سکوت خود خواستهام همچنان اندیشه نمایم و در میان فریادهای بی صدایم به چاره جوییها ادامه دهم.
هنوز بر این باورم که باز هم بایستی صبر پیشه کرد و آرام آرام گام به جلو نهاد، تا بتوانیم در این گذار، با بکارگیری ابتکارات و خلاقیتها، و با بهره گیری از تجارب و دست آوردهای جنبش مدنی، به پیگیری بی وقفه مطالبات خود ادامه دهیم، اما آنچه باید یادآور شوم این است که این اقدام فقط و فقط با مسالمت کامل و با پرهیز از هرگونه اقدام تحریک آمیزی باید صورت پذیرد.
اینجانب یقین دارم که ملت خردمند و خردجوی ما، با بهره گیری از متانت سیاسی، و با تکیه بر اراده و توان ملی خود، و صد البته به دور از وابستگی به دیگران به راه مقدسش تا رسیدن به اهداف موجه خود ادامه خواهد داد.
اینجانب یقین دارم که ملت خردمند و خردجوی ما، با بهره گیری از متانت سیاسی، و با تکیه بر اراده و توان ملی خود، و صد البته به دور از وابستگی به دیگران به راه مقدسش تا رسیدن به اهداف موجه خود ادامه خواهد داد.
همانگونه که بارها عنوان کردهام همواره بر این باورم که نخستین مرحله در راه کسب موفقیت نهایی، فقط از طریق ایجاد امکان برگزاری یک رفراندوم راستین ملی، که تحت نظارت جهانی باشد، محقق خواهد گردید. رفراندومی که برای این ملت صبور فرصتی فراهم آورد تا بتواند سرنوشت سیاسی و اجتماعی خود را به دست خود، و با در نظر گرفتن منافع ملی و فراملی و با درایت و بینشی منطقی، به دور از هر گونه برخورد احساسی با قضایا، اتخاذ نماید.
اینجانب با آغاز سال نو، سی و یکمین سال زندانی بودنم را نیز آغاز مینمایم. سی و یک سالی که تحملش را مدیون لطف خداوندی و ایمان مطلق به بی گناهیام میدانم. سی و یک سال در برابر ظلمی که به نا حق بر من رفته است مقاومت کردم، بنابراین من و خانواده ام نیز دل شکسته و جریحه دار هستیم. ولی هرگز ناامیدی را به خود راه نداده و نخواهیم داد. پس بیایید همگی در پاسداری از خونهای ریخته شده بیگناهان و با همین قلب های شکسته و دردمند، دیگر بار امیدوار بودن و شادی جستن را با یکدیگر تمرین کنیم و آنقدر به این تمرین ادامه دهیم که به این نتیجه برسیم که ما «هستیم» و چون «هستیم» میتوانیم شادی آفرین باشیم. «هستیم» و باید به این «بودن» آنقدر ادامه دهیم تا به اهداف مشروع و خداپسندانه خود جامه عمل بپوشانیم.
بنابراین اینجانب با قلبی دردمند ولی پرامید، و با لبخندی که هنوز بر لبانم زنده است و با نوری که هنوز در دیدگانم جاری است، فرارسیدن نوروز باستانی، این جشن بزرگ ملی را به یکایک شما هموطنان عزیز و غرور آفرینم تبریک می گویم.
سرفراز باد ملت ایران
گرامی باد یاد جان باختگان راه آزادی
سلامت و موفق باد رهروان این راه
و پاینده و آزاد باد ایران
عباس امیرانتظام
تهران – نوروز ۱۳۸۹