به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



دوشنبه، اردیبهشت ۲۵، ۱۴۰۲

شکّر شود خاک وطن، شعر تازه از هادی خرسندی

عنقریب ایران ما پالوده از دین میشود 

شیخ ناکس رهسپار مسکو و چین میشود

دین که میگویم، همین اسلام ایرانی کُش است

کو به گوری سرنگون بی کفن و تدفین میشود

حوزه ی علمیه را ظلمت فراگیرد عمیق

سایه خورشید بر آن سخت و سنگین میشود

گر کسی از «رأفت اسلام» گوید مطلبی

با رئوفت حبس در دارالمجانین میشود!

این همان روزی است که شکّر شود خاک وطن

با نمک اینکه، نمک ها نیز شیرین میشود!

گرم آتش بازی است آن شب دماوند از خوشی

هر جرقه ی آتشش، صد ماه و پروین میشود

گل بروید در کویر لوت از فرط شعف

کوهساران با قبای لاله تزئین میشود

از دل هر چشمه در هر گوشه میجوشد گلاب

آب دریای نمک خوش طعم و نوشین میشود

سبزتر از پیش گردد جنگل مازندران

آسمان بالا سرش آبی تر از این میشود

رقص لزگی میکند ماهی دریای شمال

در خلیج فارس کوسه گرم تمرین میشود!

مار از پونه خوشش میآید و پهلوی او

پیچ و تابی خورده و همچین و همچین میشود!

شهرها را نور چشم ما چراغان میکند

مملکت با اشک شوق خلق آذین میشود

خواب خوش در چشم سعدی می نشیند بی خیال*

دولت بیدار، حافظ را به بالین میشود

نغمه گل های صحرائی «سیما»ی عزیز

در چمن یادآور ایام دیرین میشود

باز میگردد به میهن دختر ایران: گوگوش

باز روی صحنه ها تشویق و تحسین میشود

تا شعار کار ما «زن، زندگی، آزادی» است

درد ما همراه با آثار تسکین میشود

هادیا خوش باش که ایران به زودی راحت از

شرّ شیخان تبه کار بدآئین میشود .....

-------------------------

* «مجال خواب نمی باشدم ز دست خیال .....» سعدی

هادی - لندن - ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۲ - ۱۴ می.