به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



جمعه، اسفند ۲۰، ۱۳۸۹

   برای امرار معاش مجبور به کارند
«کودکانی» که «کودکی» نمی‌کنند!


 برخی از فعالان حقوق کودک می‌گویند؛ سازمان‌ها و وزارتخانه‌هایی که به ظاهر باید متولی رسیدگی به امور کودکان کار و خیابان باشند، سکوتی معنادار را در پیش گرفته اند، این در حالی است که گزارش‌ها حکایت از افزایش کودکان کار در ایران دارد.
به گزارش فرارو؛ گدایی، ولگردی، آدامس فروشی، گل فروشی، دستفروشی و تن فروشی لیستی سر گشاده از فعالیت این کودکان کم سن و سال است. هزاران كودك که شهروندان با احساس یا بی احساس هر روز از کنار آنان می گذرند. کودکانی مبتلا به بیماری های مختلف روحی، هویتی یا جسمی که آمارهایی نگران كننده، خبر از ناقل ایدز یا هپاتیت بودن آنان نیز می‎دهد.
کودکان کار بیش از ۱۰ ساعت را در خیابان های پرخطر شهر می‌گذراند. با انواع مختلف آدم ها و بزه‌ها برخورد می‌کنند. بدین ترتیب آنان هر روز با افرادی اغلب بی سواد،‌ فقیر،‌ معتاد، خشن روبرو می‌شوند. به عقیده کارشناسان چنین وضعیتی مسلما بستری مساعد برای گرایش به آسیب های مختلف اجتماعی است.
گزارش مرکز آمار ايران نشان مي دهد، بيش از 2 ميليون و 500 هزار کودک کار در ایران وجود دارد که در معرض جدي کودک آزاري جسمي، جنسي و اعتياد قرار دارند. این در حالی است که به نظر خسرو صالحی، فعال حقوق کودک، «در ایران نزدیک به ۷ میلیون از این بچه ها در کنار ما در حال کار هستند که متاسفانه آمار پنهان مانده ای است و دیده نمی شود.» بیشتر کودکان خیابانی درگروه سنی ۱۵ تا ۱۷ سال قرار دارند و با توجه به موقعیت کاری و زندگی شان در معرض انواع آسیب ها قرار می گیرند.
با اینکه در کشور ما و به اعتقاد صالحی در بسیاری از کشورهای جهان آمار درست و علمی از کودکان کار و اعتیاد وجود ندارد، اما تحقيقى در جنوب تهران نشان مى‌دهد که 66 درصد کودکان خيابان به بيمارى عفونت‌هاى انگلى روده، 10 درصد به عفونت‌هاى ادراري، 96 درصد به پوسيدگى دندان‌ها و بيمارى‌هاى لثه و 24 درصد به عفونت‌هاى پوستى مبتلا بودند.
کودکان خیابانی مورد مطالعه که میانگین سنی شان ۱۱ سال بوده است 10.5درصد کودکان دچار افسردگی بوده و 10.5 درصد هم قبلا افسردگی داشته اند. در مجموع در 61.4 درصد از کودکان افسردگی گزارش شده است ضمن آنکه افکار خودکشی در 5.7 درصد کودکان به اثبات رسیده است.
در مجموع ۲۱ درصد از کودکان مورد مطالعه و ۱۵ درصد کودکان مبتلا به افسردگی، مورد سوء استفاده جنسی قرار گرفته اند. همچنين از 87 کودک خيابانى مورد مطالعه، 16.1 درصد کودکان مورد مطالعه مصرف سيگار و 9.1 درصد کودکان مصرف مواد مخدر داشته‌اند. این آمار و آمار سال های اخیر در ایران بنا بر نظر کارشناسان جز فاجعه ای که به واسطه کودک بودن رخ داده است چیز دیگری نیست.
مشکلات و آسیب های پیرامون این کودکان آن قدر زیاد و قابل تامل است که گروه بسیار زیادی از فعالان غیردولتی و دولتی را درگیر خود کرده است. بیش از سی سازمان‌ مردم‌نهاد حقوق کودک در استان تهران و کل کشور بر روی پدیده کار کودک فعالیت می کنند که بازهم به نظر می رسد با کمبودهایی مواجه باشند. اقطار، سرپرست دفتر مداخله و بازتواني سازمان بهزيستي كشور، اظهار كرد بر اساس اين آيين‌نامه ساماندهي كودكان خياباني علاوه بر بهزيستي، 11 سازمان نيروي انتظامي، ‌دادگستري، شهرداري، وزارت كار، وزارت بهداشت، كميته امداد، سازمان بيمه، تامين اجتماعي، صداوسيما، هلال احمر، آموزش و پرورش در قبال كودكان خياباني مسووليت مستقيم دارند این در حالی است که تعداد اين کودکان در خيابانها و لابلاي زباله هاي تهران و کلانشهرها بسيار زياد شده است و اين کودکان ميان این نهادها پاسکاري مي شوند.

اعتیاد در کودکان کار و خیابان

پناهی، عضو کانون فرهنگي حمايتي کودکان کار، مي گويد کودکان کار يا کودکان زباله گرد در روزهاي اول سختي های زیادی را تحمل مي کنند، اما در نهايت از سوي افراد سودجو يا باندهاي کمين کرده مورد سوء استفاده واقع مي شوند به طوري که کودک ترجيح مي دهد به جاي حمل يک کيسه سنگين و چندش آور زباله و کم سود، دو مثقال هروئين را جابجا کرده و از شر کيسه بدبوي زباله خلاص شود.
پناهي همچنین احتمال گرايش کودکان کار به اعتياد را بالاي 100 درصد برآورد مي کند. طبق آمارهای جهانی ۲۵% تا ۹۵% از کودکان کار و خیابان به نوعی از مواد روانگردان و اعتیادآور استفاده کرده اند.
خسرو صالحی، فعال حقوق کودک، معتقد است موادی که این کودکان مصرف می کنند اصولا موادی است که باید سهل الوصول باشد و به دلیل ترس و محیط کار حتی تزریق نیز به نوعی برای این کودکان مشکل است. پس این مواد هم باید به راحتی بدست آورند و هم به سهولت به مصرف برسانند. این بچه ها عموما از تریاک و مشتقات شروع می کنند و به مواد دیگر کشیده می شوند ولی به هر حال مشکل اعتیاد بیشتر شده و بعضی از کودکان به مصرف شیشه و هروئین نیز می آورند. وی می فزاید هرچند بحث اعتیاد در کودکان کار محرض است، اما بحث مهمتری که سازمان جهانی نیز روی آن تاکید دارد اعتیادی است که منجر به ایدز می شود.
موسوی چلک در زمینه اعتیاد و گسترش ایدز در کودکان خیابان چالش هایی را بر می شمارد؛ عدم دسترسی به همه کودکان، عدم همکاری و توجه خود کودک، پائین بودن سطح تحصیل که آموزش ها را بسیار دشوار کرده است، عدم آشنایی کارشناسان با موضوع، زمان کوتاه ارتباط در مراکز پذیرنده کودک و عدم پذیرش وضعیت موجود از سوی خانواده، مدرسه و حتی خود کودک از جمله این چالش ها است.
جاوید سبحانی مسئول كمیته تحقیق و توسعه خانه كودك شوش به نكته ای مهم اشاره می‌كند: «بحث كودك خیابانی را نمی‌توان تنها در حوزه روابط خانوادگی تحلیل كرد. بحث ما اینست كه اقشاری از جامعه در تحولات جمعیتی، در تله ای گیر كردند به نام تله جمعیتی فقر. اكثر این بچه ها، عضو خانواده های پرجمعیت هستند. در دوره بعد این خانواده ها هیچگونه دریافت ایمنی و حمایتی از سوی دولت نداشتند و به حال خود در مكانیسم بازار و تورم رها شدند. این خانواده ها جزو كسانی هستند كه پدر یا والدین شان بیكارند یا مشاغل كاذب دارند. هیچ تور امنیتی یا چتر حمایتی برای این خانواده ها وجود ندارد».
به هر حال به نظر می رسد آموزش‌های مستمر و فراگیر در سطح کودکان، خانواده، محیط اجتماعی و مسئولین مربوطه می تواند در شرایط کنونی مورد توجه قرار گیرد. نبود قانون مناسب، نارسایی های قانونی و در نهایت اجرا نشدن همان قوانین ناقص نیز، خود جز عواملی است که به گسترش اعتیاد و ایدز در کودکان کار و خیابان شتاب بیشتری می بخشد.

علیرضا رضوانی‌فر