به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



شنبه، اسفند ۲۱، ۱۳۸۹

آقای سروش، آفرین بر داماد شما!

آقای سروش، زمان قتل عام خاوران کجا بودید؟ 
    پرفسور مهدی مظفری

نوشته‌اید حامد، داماد شما، با صدای درد آلود به شما گفت: "خدا نیست، بخدا قسم خدا نیست،نیست...".
این گفته حامد آب در چشم شما نشانده است. چرا؟ چرا آقای سروش؟ داماد شما در جوانی شاید به حقیقتی رسیده که شما در کهولت هنوز به آن نرسیده اید.
سالهاست شما مثل لاک پشت سیر فکری خود را از صحرای سوزان حجاز آغاز کرده اید و افتان و خیزان خود را از مکه مکرّمه و مدینه منوره به امّ القری تهران رسانده اید.
 دست کم ده سال تمام در سیاه‌ترین دوران حکومت اسلامی به

خمینی خدمت کرده اید. از آن به بعد هم با تز‌ "دموکراسی‌ دینی"، "سکولاریسم سیاسی"، "اسلام معنوی"و مهملات دیگر در دیار غربت بازار گرمی‌ می‌کنید.
 راستی‌ شما در بلاد کفر چه می‌کنید؟ شما بیانیه تان را با "لعن و نفرین بر جمهوری کافرپرور اسلامی ایران" آغاز کرده‌اید. ممکن است به فرمائید این کافرها به شما و داماد شما چه کرده اند؟ می‌دانم شما آدم شجاعی نیستید و گرنه مسولییت گذشته خود را قبول می‌‌کردید، حالا می‌‌توان دید که شما آدم نمک نشناسی هم هستید.
شما به جای پناهنده شدن به نجف اشرف و کربلایئ معلی به کافرستان پناه آورده اید. نان و نمکشان را می‌خورید. از همه موهبات اینجا بویژه آزادی بهرمندید.
اندیشمند بزرگ،چرا به "کافرها" توهین می‌کنید؟ اصلا "کافر" در قاموس شما چه معنایی دارد؟
همین که شما انسان‌ها را به کافر و مسلمان تقسیم می‌کنید نشان میدهد که شما در بعد فکری، هنوز در قرن هفتم میلادی حجاز هستید.
از این گذشته، اگر جمهوری اسلامی کافر پروری‌ می‌کند، این واقعا کار خوبیست. میدانید که آزاد فکران هم طبق دین محمّدی کافر هستند. حالا به فرمائید ما آزاد فکران چه بدی به داماد شما کرده ایم که شما کافر را آدم بدی میدانید.
 در بیانیه تان این شعر را آورده‌اید:

سر تا سر دشت خاوران سنگی‌ نیست / کز خون دل‌ ودیده بر و رنگی‌ نیست

آقای سروش، زمان قتل عام خاوران کجا بودید؟
برخی‌ از آن جوانان شانس داماد شما را نداشتند به خارج به گریزند.‌ای کاش این قلم پر ناز و کرشمه شما آن زمان به هیجان در می‌‌آمد و در وصف آن داماد‌های غرقه به خون چیزی مینوشت!
 آقای سروش بس کنید. ما کافر‌ها به داماد شما خوش آمد میگوییم با این امید که نفس حامد بر شما هم کار ساز شود.

 مهدی مظفری استاد اخراجی دانشگاه تهران