پارلمان آفریقای جنوبی "سیریل رامافوزا" را به عنوان رئیس جمهور جدید این کشور انتخاب کرده است.
در فاصله کمتر از سه ماه از برکناري رابرت موگابه و انتقال قدرت در زيمبابوه، اين سناريو در آفريقاي جنوبي تکرار شد و جيکوب زوما پس از نه سال زمامداري بر بزرگترين قدرت اقتصادي قاره آفريقا، بر اساس تصميم حزبي، از قدرت کنارهگيري کرد. زوما، سومين رئيسجمهور آفريقاي جنوبي، از زمان فروپاشي آپارتايد و رويکارآمدن حکومت دموکراتيک و غيرنژادي در اين کشور بود. نکته جالب در تاريخ کوتاه سياسي اين کشور کناررفتن داوطلبانه اولين رئيسجمهور در اوج شهرت بينالمللي و مقبوليت داخلي و سرنوشت دو خلف او، تابو امبکي و جيکوب زوما و کنارگذاشتهشدن از قدرت پيش از پايان دوره قانوني است.
پس از پيروزي کنگره ملي آفريقا در نخستین انتخابات آزاد در سال ١٩٩٤، نلسون ماندلا با وجود بیرغبتی، به دليل اصرار رهبران احزاب ضدآپارتايد، رياست بر کشورش را براي يک دوره (پنج ساله براساس قانون اساسي) پذيرفت. ماندلا هرگز خود را در کسوت رياستجمهوري قرار نداد و به گفته خود با واگذاري اختيارات به تابو امبکي، معاون رئيسجمهور، نسل جوانتر از خود را براي اداره کشور آماده کرد. او در سال ١٩٩٧، پس از گذشت سه سال از زمان بهدستگرفتن قدرت، در انتخابات سراسري کنگره ملي آفريقا (ANC) داوطلبانه از رياست حزب کنارهگيري کرد تا بر اساس سنت سياسي کشور، تابو امبکي، رئيس جديد حزب حاکم پس از پيروزي قابلپيشبيني کنگره ملي در انتخابات پارلماني به عنوان دومين رئيسجمهور کشورش سوگند ياد کند.
در سال ١٩٩٩ دومين انتخابات آزاد سراسري برگزار شد و بار ديگر کنگره ملي آفريقا به رغم کاهش محسوس آرا، همچنان با کسب اکثريت پارلماني، تابو امبکي، رئيس جديد کنگره ملي، را به عنوان دومين رئيسجمهور برگزيد. امبکي به تبعيت از قاعده حزبي، جيکوب زوما را به عنوان معاون رئيسجمهور برگزيد اما پس از علنيشدن اخذ رشوه از سوی مشاور زوما، در يک معامله تسليحاتي و محکومشدن او در دادگاه، در سال ٢٠٠٥ امبکي معاون خود را برکنار کرد. دو سال پس از اين رويداد تحقيرآميز، در سال ٢٠٠٧ در چهلوهفتمين کنگره سراسري حزب، زوما با آرای نسبتا قابلتوجهي، امبکي را شکست داد که خود را براي سومينبار کانديداي رياست حزب کرده بود و به رياست حزب برگزيده شد. يک سال بعد از اين واقعه، کميته اجرائي حزب پس از يک نشست اضطراري در سپتامبر ٢٠٠٨ با صدور بيانيهاي از امبکي خواست به فوريت از سمت خود کنارهگيري كند. امبکي در ظاهر به اتهام سوءاستفاده از قدرت و در واقع قرباني انتقام جيکوب زوما و تيم جديد رهبري حزب، با تبعيت از تصميم حزب، پيش از پايان دوره دوم رياستجمهوري خود از قدرت کنارهگيري کرد. زوما که در ژوئن ٢٠٠٩ به عنوان سومين رئيسجمهور سوگند ياد کرد، بهرغم سابقه مبارزاتي عليه آپارتايد، برخلاف اسلاف خود، سابقهاي نهچندان قابلقبول در زندگي شخصي و اجتماعي داشت. زوما تحصيلات دانشگاهي نداشت و به رغم داشتن چهار همسر، با اتهامات اخلاقي متعدد در دادگاه حاضر و مجبور به پاسخگويي شد. پروندههاي متعدد فساد مالي، سوءاستفاده از منابع عمومي براي مصارف شخصي و اخذ رشوه و اخيرا رسوايي همدستي با خانواده ثروتمند هنديتبار گوپتا در سوءاستفاده از قدرت از ديگر موارد دوران حاکميت زوما بود. در ٩ سال زمامداري زوما سرمايه اجتماعي و محبوبيت کنگره ملي به پايينترين سطح تنرل يافت. تعداد کرسيهاي اين حزب بلامنازع در مجلس ملي به شکل چشمگيري کاهش يافت، در انتخابات شهرداريها، اداره شهرهاي بزرگي چون ژوهانسبورگ، پرتوريا به احزاب ديگر واگذار شد، رشد اقتصادي که در دوره ماندلا و امبکي ميانگين شش درصدي را داشت، به رقم يک درصد تنزل يافت، نرخ بيکاري با ٢٧ درصد به بالاترين حد خود پس از سال ١٩٩٤ رسيد و مهمتر از همه اين موارد، آفريقاي جنوبي درگير فساد سازمانيافتهاي شد که امروز سيريل رامافوزا، رهبر جديد حزب و رئيسجمهور منتخب، پرچم آن را به اهتزاز درآورده و مبارزه با فساد را در رأس برنامههاي خود قرار داده است.
برکناري زوما به دليل فساد، وضعيت اقتصادي و شرايط رو به افول حزب حاکم، از مدتها قبل در برنامه سياستمداران و استراتژيستهاي کنگره ملي آفريقا قرار داشت. احزاب مخالف در پارلمان به رهبري ائتلاف دموکراتيک کرارا صلاحيت زوما براي اداره کشور را از طريق طرح سؤال به چالش کشيده بود. باوجوداين، تنها راهکار قانوني کنارگذاشتن او فقط از طريق تصميم حزب يا مجلس ملي امکانپذير بود. چندين تلاش در راستای زيرسؤالبردن صلاحيت زوما در کميته اجرائي حزب و مجلس ملي بهدليل افتراق و جبههبندي درون حزبي و نداشتن آرای کافي (دوسوم) در مجلس ملي با ناکامي روبهرو شد. با انتخاب سيريل رامافوزا به رهبري حزب در دسامبر سال گذشته، اين روند شدت گرفت، ضمن آنکه اوجگيري اتهامات عليه او، بحران اقتصادي و اخيرا بحران آب در شهر توريستي کيپتاون، اين روند را شدت داد.
رامافوزاي ٦٥ ساله رهبر جديد کنگره ملي و رئيسجمهور در آفريقاي جنوبي به عنوان يک استراتژيست، مذاکرهکننده ماهر و تاجري موفق شهرت دارد. او در سال ١٩٩١ درحاليکه ٣٩ سال داشت، به سطح دبيرکلي ارتقا يافت و تا سال ١٩٩٩ در اين سمت به ساماندهي کنگره ملي پرداخت، در دوره چهار ساله انتقال قدرت (٩٤-١٩٩٠) از رژيم آپارتايد تا برگزاري انتخابات دموکراتيک و غيرنژادي رهبري مذاکرات از طرف کنگره ملي را به عهده داشت. توانمندي حرفهاي، مهارت فوقالعاده در مذاکره و هوشمندي شخصي او انتقال قدرت را به اتفاق رولف ماير از حزب ملي به آرامترين شکل ممکن ميسر كرد. ماندلا در خاطرات خود بهکرات از سيريل رامافوزا به عنوان مذاکرهکنندهاي حرفهاي ياد ميکند. زوما برخلاف سلف خود، امبکي، حاضر به استعفا نبود و به صراحت با درخواست کميته اجرائي حزب براي کنارهگيري مخالفت کرد. زوما قصد داشت با ارجاع موضوع به مجلس ملي يکبار ديگر با يارگيري و خريد آرا، برخي نمايندگان حزب را وادار به عقبنشيني كند. به طور طبيعي رأيگيري براي عدم صلاحيت زوما در پارلمان علاوهبر ريسک آن، لطمه بزرگي به حزب حاکم بود. رامافوزا اينبار توانايي حرفهاي خود را در مذاکرات فشرده و طولاني با رئيسجمهور و متقاعدکردن وي براي کنارهگيري مسالمتآميز از قدرت به کار گرفت؛ مأموريتي که مانند گذشته با موفقيت پشتسر گذاشت و با وجود بيانيه استعفا، برگ درخشاني در کارنامه رهبر جديد کنگره ملي آفريقا بهشمار ميرود. البته نميتوان از نقش دموکراسي حاکم بر اين کشور، آزادي رسانهها و نهايتا ظرفيتهاي موجود در قانون اساسي اين کشور در کنارگذاشتن کمهزينه جيکوب زوما غافل ماند. رسانههاي آفريقاي جنوبي در سالهاي گذشته بهمثابه بمبافکنهاي نيرومند آوار فساد را بر سر زمامداري فاسد کشور ريخته و مردم را براي اين تغيير و جراحي بزرگ آماده کردند.
گفته ميشود سيريل رامافوزا، کانديداي اصلي ماندلا براي سپردن رياست کشور پس از پايان دوره پنجساله خود بود، ولي يارگيري و نفوذ جناح امنيتي حزب توانست اين روند را تغيير داده و امور اقتصادي حزب را بر دوش رامافوزا بگذارد؛ مأموريتي که سيريل بهخوبي از عهده آن برآمد و علاوهبر تغيير برخي معادلات اقتصادي که به طور کامل در اختيار سفيدپوستان قرار داشت، او را نيز به تاجري ثروتمند تبديل کرد. اکنون سران حزب حاکم و همچنين کمپانيهاي بزرگ و سرمايهگذاران خارجي اميدوارند تجربه موفق رامافوزا براي تغيير روند رو به نزول اقتصاد آفريقاي جنوبي، بالارفتن شاخصها و بهبود وضعيت اقتصادي، مبارزه با فساد، تشويق سرمايهگذاران خارجي براي حضور در فرصتهاي بسيار جذاب و پرسود و ارتقای جايگاه اين کشور در عرصه بينالمللي شود. رامافوزا اکنون تجلي اميد مردم آفريقاي جنوبي براي بازگشت به دوره طلايي نلسون ماندلاست. چالش بزرگ وي در مواجهه با بحران اقتصادي کنوني آفريقاي جنوبي نيست، چه آنکه ظرفيتهاي بيبديل کشاورزي، معادن و توان علمي و صنعتي کشور رنگينکمان فرصتهايي است که در صورت حل معضل فساد که تمام ارکان حزب را فراگرفته ميتواند آفريقاي جنوبي را به جايگاه اصلي خود بازگرداند. بايد ديد اين سياستمدار استراتژيست، مذاکرهکننده ماهر و تاجر موفق، با هيولاي فساد چه خواهد کرد؟
جاويد قرباناوغلي