به نوشته نیویورک تایمز، اسرائیل، آمریکا و عربستان سعودی، از نفوذ ایران در منطقه آگاه هستند اما نمیدانند که چگونه آن را خنثی کنند
در روزهایی که بحران اسرائیل و ایران در خاورمیانه تشدید شده و نخستوزیر اسرائیل آشکارا تهدید به اقدام احتمالی مستقیم کشورش علیه ایران کرده و چند مقام ارشد ایران نیز از «نابودی اسرائیل» و «محو تلآویو» سخن گفتهاند، روزنامه نیویورک تایمز در تحقیق مشروحی به «ابعاد تثبیت حضور نظامی ایران و همپیمانانش در سوریه» پرداخته و جدول پایگاههای ایران و حوزه نفوذ عمیق ایران در سوریه را تشریح کردهاست.
نیویورک تایمز دوشنبه سیام بهمن بر اساس گزارش سه گزارشگر خود به نامهای بن هوبارد، ایزابل کرشنر و آن برنارد، نوشت که ایران پیوندهای خود با نیروهای بومی در سوریه را تقویت میکند؛ شبه نظامیان محلی را آموزش میدهد و با هدف تقویت «محور مقاومت» که جبههای علیه اسرائیل است، به این نیروها جنگافزار میدهد.
در حالی که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، یکشنبه بیست و نهم بهمن در همایش امنیتی مونیخ با نشان دادن یک نقشه گفت که «ایران در تلاش تسلط بر سوریه است» و «یک ارتش را به حیات خلوت اسرائیل انتقال میدهد»، نیویورک تایمز نیز نوشتهاست که ایران با این اقدامات در واقع دارد «نقشه منطقه را از نو ترسیم میکند».
نقشهای که نیویورک تایمز در خصوص پایگاههای ایرانی در سوریه، شامل ستادی، لجیستیک و فرماندهی، قرارگاههای راهاندازی پهپادها و مراکز آموزش نظامی ارائه کردهاست، بیشترین تمرکز نیروهای همپیمان با ایران را در نزدیکی مرز سوریه با اسرائیل نشان میدهد اما این روزنامه تأکید کرده که این نقشه هنوز شامل قرارگاههای موقتی که ایران در این خطوط تماس برپا میکند و برمیچیند، نیست.
این روزنامه با قرار دادن ۳۹ نقطه قرمز بروی نقشه سوریه مدعی است که این نقاط، مراکزی است که ایران و همپیمانانش در آن مستقر شده و فعالیت نظامی و شبه نظامی دارند.
به نوشته نیویورک تایمز، در کنار آموزش دهها هزار نیروی بومی برای فعالیتهایی که ایران مد نظر دارد، این کشور فناوریهای تازه، مانند پهپادها، تجهیزاتشنود و حتی تجهیزاتی برای حملات هوایی به این نیروها میدهد و خود نیز زیربنای انبارهای زیرزمینی نگاهداری سلاح را آماده میکند.
به نوشته نیویورک تایمز، عوامل اسرائیلی و کشورهای دیگر، بر این باور هستند که برخورد جدی میان اسرائیل و ایران، یا یکی از همپیمانان ایران در منطقه مانند سوریه و لبنان، میتواند دامنه عملیات جنگی را به طیفی گسترده از شبه نظامیانی که ایران آنها را برای چنین روزی آماده کردهاست، بکشاند؛ ایران این محور را که در چند کشور مهیا کرده، از دیر باز «محور مقاومت» مینامد.
آقای کامل وزنه، بنیانگذار مؤسسه مطالعات راهبردی آمریکایی در بیروت و کارشناس امور ایران و آمریکا، به نیویورک تایمز گفتهاست که اگر جنگ تازهای رخ دهد، یک نبرد منطقهای خواهد بود؛ یعنی «تمامی 'محور مقاومت' در برابر اسرائیل و کشورهای حامی آن درگیر خواهند شد».
عوامل اسرائیلی میگویند که ایران و همپیمانانش یک گذرگاه زمینی از ایران تا دریای مدیترانه را از راه عراق، سوریه و لبنان بهوجود آوردهاند، تا انتقال نیرو و جنگافزار را آسان کرده و کارگاههای زیرزمینی اسلحهسازی در سوریه و لبنان ایجاد کنند.
نیویورک تایمز یادآور شده که رهبران ایران فعالیت خود در ایجاد جبهه تقابل با اسرائیل و آمریکا را پنهان نمیکنند؛ کلید راهبرد ایران، به گفته کارشناسانی که این روزنامه با آنها گفتوگو کرده، عدم تکیه بر جنگافزارهای متعارف یا دلخوش کردن به تسلط بر سرزمینها است؛ زیرا اسرائیل هر دو را به آسانی منهدم میکند، بلکه ایجاد ائتلاف با نیروهای بومی شاهکلید استراتژی ایران است؛ همان نیروهای بومی که با ایران هدفهای مشترک دارند و برای تحقق این هدفهای دوطرفه، از تأمین مالی و نظامی ایران نیز بهرهمند میشوند.
در تحقیق نیویورک تایمز تأکید شده که ایران با توسل به شیوههای یادشده موفق شده که قدرت خود را در دنیای عرب عمیق کند و با این راهکار، از بزرگی تهدید علیه نیروها و خاک ایران بکاهد؛ فرماندهان ارشد نظامی ایران نیز همواره به روشنی بر این راهکار، به عنوان یک موفقیت بزرگ خود تأکید کردهاند.
به نوشته نیویورک تایمز، اسرائیل، آمریکا و عربستان سعودی، از نفوذ ایران در منطقه آگاه هستند اما نمیدانند که چگونه آن را خنثی کنند.
بعد از آنکه اسرائیل روز شنبه بیست و یکم بهمن از رخنه «پهپاد ایرانی» به حریم هوایی خود، و سپس از دو موج حملات وسیع هوایی به «هدفهای ایرانی و سوری» در خاک سوریه و همچنین از سقوط یک جنگنده خود، با وجود نجات دو خلبان آن، خبر داد، علیاکبر ولایتی، مشاور آیتالله علی خامنهای در امور بینالملل، گفت که حضور نظامی ایران در سوریه بر اساس توافق با این کشور عربی ادامه خواهد یافت.
تاکنون هیچ مقام ایرانی یا سوری بهرشمار نیروهای ایرانی و همپیمانان آن در سوریه اشارهای نکردهاست؛ برخی مقامات اسرائیلی ارقامی مانند هشتاد هزار تن را نیز ذکر کردهاند؛ همین دو ماه پیش که یک مقام تیپ فاطمیون تأیید کرد که نه تنها دو هزار شیعه اهل افغانستان استخدام شده در ایران در سوریه کشته شدهاند، بلکه هشت هزار تن دیگر نیز تا حال در جبهههای سوریه زخمی شدهاند، این امر نشانی از ابعاد بزرگ حضور نیروهای همپیمان با ایران در سوریه تلقی شد. حزبالله نیز از دومین سال جنگ سوریه، هزاران جنگجوی خود را به آن کشور فرستاده و هزاران تن دیگر را در سالهای این جنگ طولانی، آموزش دادهاست.
اما نیویورک تایمز در تحقیق خود نوشتهاست که بیست هزار جنگجو، «مربی» و «مستشار- کارشناس» ایرانی در سوریه مستقر هستند که میتوان بر این شمار، شبه نظامیان شیعه آورده شده از عراق، حزبالله لبنان و سایر شیعیانی را که از میان افغانستانیهای مقیم ایران و نیز از پاکستان به خدمت گرفته شدهاند، اضافه کرد.
علی آلفونه، یک کارشناس ایرانیتبار در شورای آتلانتیک که نیویورک تایمز با او مصاحبه کردهاست، گفتهاست که ایران فعالیتهای اصلی نظامی خود را در سوریه از سه پایگاه هدایت میکند که بر عملیات در بخشهای وسیعی از سوریه اِشراف دارند؛ یکی در حلب در شمال سوریه و دو پایگاه دیگر در حومه جنوب دمشق. اما به گفته او، هفت پایگاه دیگر، که ابعاد کوچکتری دارند، در خطوط تماس در خدمت ایران هستند که ایرانیها و نیروهای نیابتیشان در آنجا هم حضور دارند.
سرهنگ تومر بار، رئیس ستاد نیروی هوایی اسرائیل به نیویورک تایمز گفتهاست که کشورش هنوز در حال بررسی این امر است که ایران با چه منظوری پهپاد را به سوی آسمان اسرائیل روان کرد؛ آیا پهپاد مسلح بود یا هدف جاسوسی داشت یا اینکه ایران تنها میخواست هوشیاری و سطح آمادگی اسرائیل را امتحان کند؟
نیویورک تایمز نوشتهاست که تحرکات ایران در منطقه، چراغ قرمز را برای واشینگتن نیز روشن کردهاست؛ ژنرال هربرت مک مستر، مشاور امنیت ملی آمریکا، همین هفته در همایش امنیتی مونیخ گفت چیزی که بیشتر مایه نگرانی است، آمادگی بیش تر نیروهایی است که ایران آماده کرده و جنگافزار مخرب بیشتری هم به دست این شبکهها میرساند؛ و اکنون زمان اقدام علیه ایران است».
نخستوزیر اسرائیل نیز یک روز بعد از سخنرانی ژنرال مک مستر، با سخنرانی در آخرین روز از همایش امنیتی مونیخ، در حالی که بال یک پهپاد را بر سر دست گرفت و آن را بال «پهپاد ایرانی» رخنه کرده به آسمان اسرائیل نامید، ایران را به طرزی که تا حال آشکارا سابقه نداشتهاست، به اقدام نظامی مستقیم در خود ایران تهدید کرد.
در ایران نیز پنج روز بعد از آنکه قاسم سلیمانی، فرمانده شاخه قدس سپاه پاسداران ایران، «نابودی» اسرائیل را «حتمی» دانست، روز دوشنبه سیام بهمن دو مقام ارشد نظامی ایران اظهارات تازه ای علیه اسرائیل و حامی اصلیاش، آمریکا بیان کردند.
حسین سلامی، جانشین فرمانده سپاه پاسداران ایران، دوشنبه گفت «پهپاد سرنگون شده در اسرائیل، آخرین پهپاد جبهه مقاومت نخواهد بود» و «آنهایی که نمیتوانند یک موشک را بزنند، اگر صد موشک بر سرشان فروریزد، چه خاکی بر سر میریزند؟»، و محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام که هنوز از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران نیز هست، دوشنبه گفت «ما آرزو داریم که اسرائیل ساقط شود» و «نتانیاهو اگر کوچکترین اقدام احمقانه علیه ایران صورت دهد، ما تل آویو را با خاک یکسان خواهیم کرد و فرصت فرار را به نتانیاهو نخواهیم داد».
سخنان محسن رضایی این اهمیت را داشت که بلافاصله از سوی شبکه سیانان نقل شود و به عنوان نشانه ای از وخیم شدن تنشها در منطقه، به بحث کارشناسان این شبکه گذاشته شود.
آمریکا، بریتانیا، آلمان و همچنین دبیرکل سازمان ملل متحد، در روزهای گذشته با لحنهای اندکی متفاوت، از تشدید لفاظیها و اقدامات متقابل ایران و اسرائیل در منطقه ابراز نگرانی کردهاند. دبیرکل سازمان ملل دوشنبه این نگرانی را نیز به روشنی مطرح کرد که اقدامات اسرائیل و حزبالله این ظرفیت را دارد که به یک جنگ ویرانگر مبدل شود که از هم اکنون روشن است که یک «کابوس» خواهد بود.
در این میان، موضع روسیه، که مناسبات حسنهای با اسرائیل، ایران و سوریه دارد، مورد توجه است؛ سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه دوشنبه در نشستی با حضور همتای ایرانیاش در مسکو، نداهای «نابودی اسرائیل» از زبان قاسم سلیمانی را «غیرقابل قبول» نامید و با همان نفس، تقابل با ایران را نیز رد کرد، اما از سوی دیگر، روسیه حملات سنگین اسرائیل به سوریه را با سکوت برگزار کردهاست؛ مقامات اسرائیل در این روزها تأکید کردند که «هماهنگی کامل» این کشور با روسیه بر سر «دفاع از منافع اسرائیل در سوریه» ادامه دارد.
رادیو فردا