شغل,گزارشگر بیبیسی در چین
دیدار رسمی ولادمیر پوتین از چین نمایش اقتدار بود. فرصتی بود برای رئیسجمهور روسیه که به دنیا نشان دهد که متحدی قدرتمند پشت سر خود دارد.
حمله به اوکراین باعث شد که رهبر روسیه در چشم خیلیها منفور شود. اما او برای شی جینپینگ، رئیسجمهور چین، شریکی کلیدی در تلاش برای رسیدن به نظمی جهانی است که توسط ایالات متحده رهبری نمیشود.
و البته آقای شی استقبال گرمی از مهمانش کرد. فرش قرمز زیر پایش پهن کرد، دسته ارکستر ترانههای قدیمی ارتش سرخ را اجرا کرد، و هر دو رهبر هنگام قدم زدن در میدان تیانآنمن با تشویق و احوالپرسی کودکان روبهرو شدند. حتی جلوی دوربینها یکدیگر را در آغوش نیز گرفتند.
رسانههای حکومتی روسی و چینی به شدت بر حس رفاقت موجود بین دو رهبر تمرکز داشتند. اما حقیقت این است که این همکاری دیگر از جایگاه برابر نیست.
آقای پوتین با کاسه گدایی به چین رفت، و مشتاق بود که پکن به تجارت با روسیهای شدیدا تحت تحریم و منزوی ادامه دهد. صحبتهایش آکنده بود از لحن شیرین و عبارتهای چاپلوسانه.
گفت که خانوادهاش دارند زبان چینی ماندارین یاد میگیرند – نکتهای بسیار مهم، چرا که خیلی به ندرت در ملاء عام درباره بچههایش حرف میزند.
مدعی شد که او و آقای شی «مانند برادر به یکدیگر نزدیک اند» و در ادامه اقتصاد چین را ستود و گفت که دارد «با قدمها و جهشهای بلند، و سرعت زیاد توسعه مییابد». این حرف شاید به گوش مقامات پکن که نگران کندی چرخ اقتصاد اند خوش بیاید.
اما آقای شی به شخصه لحن این تمجیدهای بلندبالا را تکرار نکرد. گفتههایش بیشتر سرسری بودند و بلکه هم کسالتآور. او گفت که آقای پوتین یک «دوست خوب و همسایه خوب» است. مراسم استقبال و نمایش اتحاد میتواند به نفع چین باشد، اما افراط در تمجید از مهمانش نه.
جنگ پرهزینه در اوکراین که نشانهای از پایانش دیده نمیشود رابطه آنها را عوض کرده است، و ضعفهای نظامی و اقتصادی روسیه را به همه نشان داده است. آقای شی میداند که حالا اختیار در دست اوست.
جنگ روسیه را منزوی کرده است. روابط چین با غرب شاید وخیم باشد، اما پکن خودش را مانند روسیه از دنیا جدا نکرده است، و قصد این کار را هم ندارد.
هر چند که بیانات علنی شاید شوق چندانی به همراه نداشت، اما آقای شی اشارههایی به اهمیت این رابطه برای چین کرد.
او آقای پوتین را به اقامتگاه رسمی خود در ژونگ نانهای دعوت کرد. این افتخار نصیب کمتر رهبری میشود – باراک اوباما یکی از مدعوین بود که در سال ۲۰۱۴ به آنجا رفت، هنگامی که روابط دو کشور در بهترین حالتش بود.
هدف آقای شی برقراری توازنی ظریف است – او میخواهد اتحادش با آقای پوتین را حفظ کند، در حالی که میداند که رابطه نزدیک با شخصیتی منفور میتواند روابط باثباتش با غرب را به خطر بیاندازد، روابطی که برای کمک به اقتصاد ناخوش کشورش مهم است.
اما حقیقت این است که این بازدید صرفا درباره پول بود: آقای پوتین برای جنگش در اوکراین به حمایت چین نیاز دارد.
ترکیب هیات همراه رئیسجمهور روسیه نشانهای بود از چیزی که امید داشت در این سفر به دست بیاورد: رئیس بانک مرکزی روسیه، وزیر دارایی و مشاور اقتصادیش را به همراه داشت.
بیانیه مشترکی که در جریان این سفر منتشر شد نیز حاوی ایدههای جالبی برای افزایش روابط تجاری بود – ساختن بندری در جزیرهای که دو کشور به مدت ۱۰۰ سال بر سرش با یکدیگر مناقشه داشتند، و صحبت با کره شمالی برای این که ببینند کشتیهای چینی میتوانند برای رسیدن به دریای ژاپن از یکی رودخانه کلیدی عبور کنند یا نه.
کلمه «همکاری» ۱۳۰ بار در این بیانیه تکرار شده بود.
شکی نیست که همه این وقایع به خوبی در واشنگتن تحت نظر بود. آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا، ماه پیش به چین هشدار داده بود که از دمیدن در آتش جنگ روسیه و فروش قطعاتی که ممکن است در پهپادها و تانکهای روسی استفاده شوند دست بردارد.
برای همین بعید است که بازدید روز جمعه آقای پوتین از دانشگاهی دولتی در شهر هاربین که به پژوهشهای پیشرفته دفاعی معروف است از چشمشان افتاده باشد.
این بازدید – و مراسم و نمادهای پیرامون این حضور – بدون شک نشانهای است از این که آقای شی قصد دارد ثابت کند که تحت فشار غرب تصمیم نمیگیرد.
اما در پشت صحنه این نمایش اتحاد، آقای شی شاید حاضر نباشد از حدی فراتر برود.
هر چه باشد، منافع چین با منافع روسیه متفاوت است. به عنوان شریک ارشد این رابطه، آقای شی احتمالا موقعی همکاری خواهد کرد که به نفعش باشد – حتی اگر «دوست عزیز» و متحدش نیازمندش باشد.