بهاره هدایت، فعال و زندانی سیاسی، در گفتگویی اختصاصی با ایراناینترنشنال با اعتراض به روشنفکران و نخبگانی که مردم را به شرکت در انتخابات دعوت میکنند، خواستار گردن گذاشتن به نظر مردم و«نه» قاطع آنها به جمهوری اسلامی شد.
او در این مصاحبه در عین حال، عملکرد اپوزیسیون جمهوری اسلامی را مورد انتقاد قرار داد و گفت مجادلات آنها مخالفان را مستهلک و مردم را ناامید کرده است.
بهاره هدایت روز پنجشنبه ۱۴ تیر، در برنامه «چشمانداز با مهدی مهدوی آزاد» افزود: «قشری از روشنفکران و نخبگان نه تنها کمکی به شنیده شدن صدای این مردم بیقدرت و بیصدا نکردند بلکه حتی پیروزی مردم در هفته گذشته را بهرسمیت نمیشناسند و دارند همه تلاش خود را میکنند که بسجی در حد چند میلیون نفر، حداکثر سه تا چهار میلیون، علیه پیروزی هفته گذشته مردم ایران به راه اندازند.»
هدایت گفت:« جناح اصلاحطلب در مورد بقای جمهوری اسلامی خیلی روشن سمت حکومت را گرفته است. اصلا عنوان اصلاحطلبی دیگر برای آنها روشنگر نیست و نمیتوان آنها را با این عنوان خطاب قرار داد زیرا قرار بوده آنها تغییر و تحولی بنیادین در نظام موجود پدید بیاورند، اما نه تنها از این موضع عقب نشستهاند بلکه در موقعیتی محافظهکارانه قرار گرفتهاند و این نکته را هم اظهار میکنند و میگویند برای بقای نظام آمدهاند. یعنی بین اینکه اصلاح و تحولی اندک هم به نفع مردم و برای بهبود شرایط بگیرد یا حفظ وضع موجود و بقای نظام، دومی را انتخاب کردهاند.
بهاره هدایت، کنشگر ۴۲ ساله که فعالیت سیاسی خود را با خط فکری اصلاحطلبی از اوایل دهه ۸۰ شمسی شروع کرد و تاکنون سالها زندان از جمله هفت سال حبس بعد از اعتراضها به نتایج انتخابات سال ۱۳۸۸ را تحمل کرده است. او در سالهای اخیر با تجدیدنظرهایی در دیدگاه سیاسیاش خواهان براندازی جمهوری اسلامی شده است. بهاره هدایت دی ماه سال گذشته با انتشار نامه مفصلی از زندان اوین با عنوان «ما لیبرالها کجای میدان براندازی ایستادهایم؟»، خواستار تقویت حضور نیروهای لیبرال در عرصه سیاست شد.
دلیل انجام مصاحبه: نخبگانی که رای دادند
هدایت که اکنون برای تحمل چهار سال حکم حبس بهدلیل اعتراض به سرنگونی هواپیمای اوکراینی از سوی سپاه پاسداران، در زندان اوین زندانی است، برای درمان پزشکی به مرخصی آمده است، در گفتگوی اختصاصی با ایراناینترنشنال، با اشاره به شرایط خود و وضعیت سیاسی کشور، پس از پاسخ به سوال اول مهدی مهدوی آزاد، گفت: «باید در مورد این مصاحبه توضیحی بدهم. علیرغم اینکه حدس میزنم مرا بعد از این مصاحبه دوباره به زندان برگردانند و با توجه به اینکه از نظر پزشکی هم هنوز روند بهبود طی نشده، با این همه پذیرفتم این مصاحبه را انجام بدهم زیرا احساس میکنم مردم حرف خود را هفته گذشته زدند، بدون اینکه به رسانههای عجیب و غریبی دسترسی داشته باشند، صدایشان بهطور مستقیم شنیده شود یا حتی در نظرسنجیهای پیش از انتخابات آمار بالای مشارکت داده میشد، با این همه مردم آمدند و حرفشان را زدند.»
او افزود: «نگرانی و تاسف من و اصلا دلیل انجام این مصاحبه این است که اعتراض خود را به گوش بقیه برسانم و به آن دسته از روشنفکران و نخبگانی که در این چند روز مردم را به شرکت در انتخابات دعوت کردند اعتراض کنم.»
بهاره هدایت پیامدهای این اقدام را مورد پرسش قرار داد و گفت:«همه ما مطمئنیم که تحولاتی پیش خواهد آمد. ما دوباره در بزنگاههایی نیاز داریم که این بدنه اجتماعی به نخبگان خود اعتماد کند و این دو با هم پیوندی راستین ایجاد کنند تا برای یک بار که شده بتوانیم پروژه تحولخواهی یا براندازی را یک گام به پیش ببریم.»
او افزود: «متاسفانه در این چند روز خلاف این را مشاهده کردیم. من پروایی ندارم و اسم هم میبرم. اینها خود بهطور عمومی اظهارنظر میکنند و میگویند که در انتخابات شرکت میکنند. آقایان مهندس کیوان صمیمی و علیرضا رجایی. من واقعا متاسفم. یک سری اقتصاددانان چپ و راست و عدهای دیگر از نخبگانی که به هر حال دست اندرکار بخشی از سیاستورزی در محاق در ایران هستند، آمدهاند و اعلام حمایت کردهاند. من از آنها میپرسم از چه چیزی دارید حمایت میکنید؟ چطور شما نمیتوانید صدای مردم را بشنوید؟»
هدایت گفت:«مهمترین ایرادی که گرفتهاند این بوده است که براندازی چه برنامهای دارد؟ گام بعدیاش چیست؟ این نقد به نیروهای سیاسی که مدعی این پروژه هستند وارد است، من هم نقد دارم؛ اما چه کسی باید برنامهریزی کند؟ چه کسی باید مسیر راه را تعیین کند؟ جز همین نخبگان؟ اینها دارند نشان میدهند که در این بزنگاه که این عده به دلایل مختلف اصلا از براندازی، از نبودن و فقدان جمهوری اسلامی واهمه دارند.»
او این موضوع را بسیار ناامیدکننده دانست اما در عین حال تاکید کرد: «مردم کماکان کار خود را انجام خواهند داد. اکثریتی که جمعه گذشته به جمهوری اسلامی گفت نه، این جمعه نیز این نه را تکرار خواهد کرد.»
بهاره هدایت تاکید کرد: «مساله شکافی است که بین نخبگان و مردمی که بهدرستی و بهحق به وضعیت موجود معترضاند، پدید آمده است و متاسفانه این مردم حمایتی از سوی نخبگان خود دریافت نمیکنند.»
چرا تحریم؟
او در توضیح علت تحریم انتخابات برای تعیین جانشین ابراهیم رئیسی گفت:« من جزو کسانی بودم که در سال ۹۴ و ۹۶ با همین دست استدلالها رای دادم. با این مدل تبلیغات هم کاملا آشنا هستم. اما مساله این است که پروژه اصلاحطلبی معنا و مفهوم مشخصی دارد و جلوتر هم که رفت شکست خورد. شما نمیتوانید منکر این شکست شوید. اصلاحطلبی عناصر خود در حاکمیت را از دست داده و یا اصلا از اول نداشته، امکان پیشرفت ندارد. در زمانی که مجلس و دولت را در دست داشتند نتوانستند یک گام به جلو بردارند. الان با این مجلس تندرو شما چه کسی را میخواهید به آنجا ببرید که رای اعتماد بگیرد؟ بنابراین این طور نیست که مثلا جلیلی بد است پزشکیان خوب و یا پزشکیان بد است و جلیلی بدتر.»
به گفته بهاره هدایت، «مساله این است که زمین سیاست دولتی در ایران پیشاپیش تصرف شده است و چیزی برای تصرف شدن از سوی اصلاحطلبان و یا هر نیروی دیگر وجود ندارد. امثال تیم جلیلی این زمین را تصرف کردهاند و شما زوری ندارید که اینها را کنار بزنید.»
او با اشاره به اظهارات عمومی پزشکیان گفت: «ایشان آمده میگوید منویات رهبری را قبول دارم و ایشان را میپرستم و ذوب در ولایتم، این عبارت را عینا به کار برد، خب چنین شخصی اصلا این جایگاه و اعتبار را دارد که برود و چانهزنی کند که حق مردم معترض را بگیرد؟ این زمین تصرف شده. فکر میکنید ما که میگوییم براندازی و انقلاب، عاشق انقلابیم؟ از مخاطرات آن آگاه نیستیم، ما مسیرهای دیگر را آزمودیم و جواب نداد و این وظیفه ما است. اگر این مردم رنج میبرند و نمیتوانند آینده خود را حتی برای دو ماه از نظر اقتصادی، سیاسی و حتی حمایت و حفاظت از فرزندشان پیشبینی کنند، ما نیز مسئولیت داریم.»
بهاره هدایت با طرح این نکته که هیچ یک از این نخبگان در پیشبینی مخاطرات و ارائه راه حل هیچ کاری نکردهاند، گفت:«آمدهاند از شعار «نجات ایران» که برای زمینهچینی شکل دادن به ائتلافی از نخبگان داخل کشور برای براندازی مطرح شد، برای چنین انتخاباتی سوءاستفاده میکنند و چنین کاری بسیار بسیار شرمآور است.»
او گفت:«کسانی که منتسب به واقعه ۵۷ هستند، عموما بهدلیل مختلف از انقلاب و براندازی میپرهیزند. بخشهایی از آنها، اگر نه همه، بر این باورند که در آینده ایران خط مشی آنها جایی ندارد و به همین دلیل، انواع و اقسام تردیدها و دلسردیها را از آنها میبینم. ولی نباید این امر را فقط به پنجاه و هفتیها محدود کرد. بعضی برای حفظ مقام و موقعیت خود شرکت میکنند. بعضیها هم واقعا نگران آینده این مملکت هستند.»
گردن گذاشتن به نظر مردم
بهاره هدایت افزود:«من به شهروندان عادی که تحت فشار و در مضیقه هستند و ممکن است با امید به اینکه وضعیت کمی بهتر شود، کار ندارم و آن را میفهمم. ما باید بپذیریم. اصلا همه حرف من این است. ما باید به نظر و رای مردم گردن بگذاریم. هفته پیش هم مردم گفتند نه. ما باید گردن بگذاریم. ما حق نداریم این بسیج را بشکنیم و مضمحل کنیم و این پیروزی را به روزنهگشایانی نسبت بدهیم که هنوز نام اصلاحطلبی را با خود حمل میکنند. ما اجازه نداریم چنین کاری بکنیم.»
بهاره هدایت تاکید کرد: «مازاد سیاسی که در حال تولید است، اهمیت دارد. این احیای گفتمان به محاقرفته اصلاحطلبی است و از آن نمیتوانیم بگذریم. این عده علیه براندازی، علیه تحول و علیه انقلاب عمل کردید و دارید آن گفتمان به محاقرفته را زنده میکنید و این به معنای جان گرفتن دوباره جمهوری اسلامی علیرغم همه جانفشانیهایی است که جوانان این سرزمین در سالهای گذشته انجام دادند.»
وظیفه روشنفکران و اپوزیسیون
او در پاسخ به این سوال که در ایران امروز و در همین مقطع، وظیفه یک روشنفکر چیست؟ گفت: «امکانی که ما الان داریم و نباید آن را به تاخیر بیندازیم اشاعه گفتمانها است. اگر گفتمانهای موجود را کافی نمیدانیم، گفتمانهای مورد نیاز را ایجاد کنیم. با سه ضلع مشخص که بتوانند گذشته را توضیح دهند، امروز را صورتبندی کنند و از همه مهمتر چشماندازی را برای آینده ترسیم کنند که قابل تحقق هم باشد.»
بهاره هدایت افزود: «در یک بحث روشنفکری این امکان وجود دارد که شما از واقعیت موجود خیلی انتزاع پیدا کنید. اما در سطح کنش و نیروی سیاسی، شما باید انتظارات و اهدافی را انتخاب کنید که قابل تحقق هم باشد.»
او گفت: «در حال حاضر عدهای از مردم معترض به جریان پادشاهیخواهی منتسب شده و یا با گفتمان پادشاهی متقاعد شدهاند و آن را پذیرفتهاند. اکثر روشنفکران با این جریان زاویه دارند و این حق آنها است. اما مساله این است که این واقعیت روی زمین را باید پذیرفت و اگر بخواهید گفتمانی برای عبور از وضعیت فعلی بسازید، این بخش را بهعنوان واقعیت موجود روی زمین باید به رسمیت بشناسید.»
هدایت گفت: «الان همه تلاشها صرف این دوگانگی میشود. این تلاش در مواجهه بین جبهه پادشاهیخواهی و جبهه غیرپادشاهیخواهی دیگری که خودش بسیار پراکنده است و نمیتوان با یک نام آن را معرفی کرد و شاید بتوان گفت که فقط همه ضدپهلوی هستند، اپوزیسیون را فرسوده و مستهلک کرده است. منظورم این نیست که همه ایرادها متوجه ضدپهلویها است. متاسفانه نحوه کنش و رفتار طرفداران سلطنت هم بهگونهای است که اصولا قرار نیست دیگری را به رسمیت بشناسند. این وضعیت مردم را ناامید و اپوزیسیون را مستهلک کرده است.»
او در پاین این گفتگو گفت: «من درباره روشنفکرانی که در این انتخابات مفتضح جمهوری اسلامی شرکت میکنند حرف زدم، ولی نمیتوانم نادیده بگیرم که در اپوزیسیون چه اتفاقی افتاد و چه ناامیدی ایجاد کرد. مردم، علیرغم همه جدلهای اپوزیسیون و همه ویرانی که در آن چشمانداز قابل حصول پدید آوردید، روز جمعه به نمایش انتخابات تن ندادند. این یک سرمایه است که اپوزیسیون باید از آن استفاده کند.»