به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



یکشنبه، اسفند ۱۵، ۱۳۸۹

     حسين يعقوبي

 طنز و كمدي از كجا آمده است
مطمئناً تاريخچه پيدايش كمدي بسيار قديمي‌تر از طنز است. احتمالاً يكي از اجداد شبه‌ميمون ما كه بعد از شكار يك ببر دندان‌خنجري شروع به شكلك درآوردن و عنتربازي كرده است، بنيانگذار كمدي بوده است.
در لوحه‌هاي شش هزارساله سومري كه قديمي‌ترين آثار كاربرد الفبا و خط هستند به نمايش‌هاي خنده‌آوري اشاره شده كه در جشن‌ها و مراسم شكرگزاري از خدايان اجرا مي‌شده، در حالي كه تاريخ پيدايش طنز مربوط به حول و حوش ميلاد مسيح است. يوناني‌ها و رومي‌ها لغت كمدي را براي اشاره به نمايش‌هايي با پايان خوش ابداع كردند. ارسطو - فيلسوف يوناني كه معتقد بود انسان حيواني است كه قادر به خنديدن است- در كتاب «اشعار» خود از كمدي به عنوان يكي از چهار فرم اصلي ادبيات در كنار تراژدي، شعر حماسي و شعر تغزلي ياد مي‌كند. تعريف كلي ارسطو از ادبيات، تقليد منثور و منظوم زندگي بود. در نظر او تراژدي نزديك‌ترين شكل ادبي به حقيقت زندگي بود و كمدي دورترين و جداافتاده‌ترين. ارسطو در تعريف كمدي مي‌نويسد كمدي با فرد زشتي شروع مي‌شود كه قادر نيست هيچ كاري را درست انجام دهد اما در پايان موفق به تصاحب دختري زيبا يا انجام عملي بزرگ مي‌شود. با اين حساب فيلم‌هاي جري لوئيس از مصداق‌هاي بارز تعريف كمدي كلاسيك ارسطويي است. در كمدي‌هاي كلاسيك يوناني جادوي ماوراءالطبيعه و ايزدان، ميتولوژيك اجزاي جدايي‌ناپذير داستان بودند. ارسطو در ضمن معتقد بود ريشه‌هاي كمدي در آيين‌هاي مذهبي مذاهب فاليك است. در زمان ارسطو كلمه هيومر مطلقاً ارتباطي به كمدي نداشت و در حوزه علم طب و در اشاره به مايعي در خون كه به اعتقاد يونانيان حفظ سلامت روحي رواني شخص را بر عهده داشت، به كار مي‌رفت. در عصر طلايي امپراتوري روم كلمه ساتير -كه در روم باستان در اشاره به ظرفي پر از ميوه‌هاي رنگارنگ به كار مي‌رفت- در اشاره به آثاري كه در نقد حاكميت و اجتماع بود به كار مي‌رفت. در تعريف رومي‌ها هيومر معادل لحني بود، كه يك ساتير داشت. بر اساس نوع هيومر، دو نوع ساتير داشتيم: هوراسي كه به افتخار هوراس نويسنده سرشناس رومي كه با لحني شاد و سرخوشانه، ملايم و مودبانه مسائل سياسي و اجتماعي را نقد مي‌كرد، نامگذاري شده بود. معادل كاري كه مرحوم كيومرث صابري در «دو كلمه حرف حساب» انجام مي‌داد. در ساتير هوراسي، نويسنده با استفاده از اغراق و بذله حماقت را نشانه مي‌رود. در ديدگاه ساتيريست هوراسي مشكلات و مصائب ناشي از حماقت انسان‌هاست نه شرارت‌شان. از نمونه‌هاي درخشان و مشهور ساتير هوراسي مي‌توان به «سفرهاي گاليور» جاناتان سويفت و «تام جونز» هنري فيلدينگ اشاره كرد. و نوع دوم جوونالي كه به افتخار جوونال كه لحن تند و تيز توام با طعنه‌هاي تند داشت، نامگذاري شد. ساتير جوونالي در مقايسه با ساتير هوراسي كه مثل سپر است، مانند نيزه يا شلاق عمل مي‌كند. لحن پرنيش و كنايه ساتير جوونالي شرارت انسان‌ها را نشانه گرفته است. ديدگاه ساتير جوونالي نسبت به انسان همان جمله معروف «حيواناتي كه دروغ مي‌گويند» است. از جمله مشهورترين ساتيرهاي جوونالي مي‌توان به «1984» و «قلعه حيوانات» جرج اورول، «فارنهايت 451» ري برادبري، «سالار مگس‌ها»ي ويليام گلدينگ، «دنياي نو قشنگ» آلدوس هكسلي، «پرتقال كوكي» آنتوني برجس، «كچ 22» جوزف هلر و «سور عريان» ويليام باروز اشاره كرد.