به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



چهارشنبه، اسفند ۱۱، ۱۳۸۹

   کوروش از تهران

سکولار سبز بی معناست
نشستی با حضور مبلغان  سکولار  سبز!
یکی از مهم ترین مشکلات سیاست ورزی در ایران را می توان «التقاط» و«درهم آمیزی» بی تناسب مفاهیم و مکتب های سیاسی دانست مثلا نیروهای چپ به خاطر دشمنی با محمدرضا شاه حاضر شدند با ارتجاعی ترین و قشری ترین لایه های بنیادگرایان مذهبی هم سخن شوند و کسانی مانند
خسرو گلسرخی ضمن داشتن گرایش چپ در دادگاه از مولا علی و مولا حسین به عنوان کسانی که طرفدار سوسیالیسم بوده اند نام ببرد و کار بدانجا برسد که مفاهیم بی معنایی مانند جامعه بی طبقه توحیدی یا خداپرستان سوسیالست ساخته شود و یا جامعه مدنی جای خود را به جامعه مدینه النبی بدهد که تمام اینها برساخته همین نوع التقاط ها و آفرینش مفاهیمی است که بعضا روشنفکران به خاطر کسب رضایت مذهبی ها یا کم عمق بودن دانش سیاسی خود به آن تن می دهند.
ساخته شدن اصطلاح «سکولار سبز» نه تنها مفهومی متناقض است بلکه نوعی ابتذال سیاسی را هویدا می کند. سکولاریسم با هیچ منطقی دارای «رنگ» نیست و زدن رنگ به سکولاریسم دادن نوعی علامت اشتباه به اسلامی هایی است که اساسا با حکومت عرفی مشکل دارند و هنوز پس از سی و دو سال، حکومت اسلامی را بر حکومت غیرمذهبی ترجیح می دهند و توده های کثیری از مردم داخل کشور را نیز دچار سردرگمی می کنند.
هر نوع پسوند و یا پیشوندی در علوم سیاسی می تواند باعث بی خاصیت شدن مفهوم اصلی آن پدیده شود مثلا اصطلاحاتی مانند دمکراسی خلقی و یا دمکراسی دینی تنها برای فریب مردم و خالی نمودن دمکراسی از بن مایه های وجودی آن است، سکولار سبز هم از همین دست مفاهیم است که می تواند عرف گرایی و تئوری های بنیادین حکومت سکولار را مغشوش و به فرصت طلبان سیاسی (که در طیف بنیادگرایان و اصلاح طلبان مذهبی کم نیستند) امکان دهد تا با سوء استفاده از همین پسوند «سبز» از سکولاریسم پدیده ای میان تهی به مردم و نخبگان تحویل دهند.
همه می دانند استفاده از واژه سبز برای جنبش دمکراسی خواهی فعلی ایرانیان یک پروژه حساب شده از سوی اصلاح طلبان (با چراغ سبز محافلی در واشنگتن و لندن) برای مصادره به مطلوب جنبش مردم است تا با چانه زنی در دالان قدرت احتمالا به مقام های گذشته برگردند و با سپر کردن مردم همان بازی چپ های اسلامی/ اصولگرایان را ادامه دهند.
«سبز» نزد اصلاح طلبان دقیقا معنایی مذهبی دارد و سیادت آقای موسوی را نمایندگی می کند و دقیقا یک پسوند ارتجاعی برای ربط دادن دمکراسی خواهی ایرانیان به امامان شیعه و انگاره های مذهبی است تا از سکولار شدن این جنبش جلوگیری کنند. برای همین نمی توان سکولارِ سبز بود شما یا سکولار هستی یا نیستی، سکولار سبز می تواند دریچه هایی به سوی «سوء تفاهم» و«توهمات پیش بینی نشده سیاسی» را باز بگذارد و ارزش های سکولاریسم را مسخ کند و سبزهای اسلامی را نیز دچار این توهم کند که بتوانند با «دستکاری موقتی و ایدئولوژیک» و«خواندن چند آیه به ظاهر معقول از قرآن» و متون مذهبی بار دیگر از مذهب یک ایدئولوژی انسان دوستانه و آزادی خواهانه به جامعه عرضه کنند و تاسیس یک دولت دمکرات را به تعویق بیاندازند.
هرکس طرفدار خط و ربط میرحسین موسوی و همفکران اوست و قصد دارد در چهار چوب قانون اساسی جمهوری اسلامی و ولایت مطلقه فقیه فعالیت سیاسی کند می تواند خود را سبز بنامد اما برای نیروهای سکولار و تحول طلبی که خواستار انحلال حکومت اسلامی هستند و قصد دارند در خارج از چهارچوب های قانون اساسی افقی به سمت دمکراسی برای ایران بگشایند سبز بودن هرگز یک «فضیلت سیاسی» به حساب نمی آید بلکه بعضا می تواند بیانگر «ضعف تئوریک»، «التقاط سیاسی» و حتا «اغتشاش فکری» محسوب شود.
راه آقایان موسوی ، کروبی و خاتمی و سبزها از راه بسیاری از مخالفان جمهوری اسلامی و کثیری از مردم ایران جداست. آنان خواستار استمرار حکومت مذهبی و تقویت نظام جمهوری اسلامی هستند و هرگز علامتی از تغییر در نظرات خود نشان نداده اند. نباید مانند دوران انقلاب اسلامی از نقد جلوگیری کرد و با کلیشه هایی مانند «الان وقتش نیست» این بار با طناب اصلاح طلبان به چاه استبداد دینی سقوط کرد و مجددا با کسانی که زیر عکس خمینی از آزادی دم می زنند به ناکجا آبادی دیگر هبوط کرد.
آقای موسوی همان کسی است که قبل از انتخابات سال 88 ولایت فقیه را ضامن دیکتاتور نشدن جمهوری اسلامی معرفی کرد در حالی که بسیاری از تحلیل گران امور ایران و حتا مردم کوچه و بازار هم امروز به روشنی دریافته اند مهم ترین رکن دیکتاتوری در جمهوری اسلامی همین اصل ولایت فقیه و اختیارات بی حد و حساب اوست. آیا کسی تاکنون در بیانیه ها و اظهارات آقای موسوی نقدی ولو سطحی بر ولایت فقیه را مشاهده کرده است؟
خواستِ سکولاریسم و دمکراسی و حقوق بشر نیازی به رنگ زدنِ مذهبی ندارد و به کاربردن اصطلاح مغشوش سکولار سبز تنها موجب لوث شدن مفهوم مترقی سکولاریسم می گردد.