هماکنون در نیجریه، امارات متحده عربی و هند، وزارت شادی و خوشحالی تأسیس شده است و بعید نیست که بهزودی کشورهای دیگر هم به صرافت ایجاد وزارت شادی بیفتند، چون این کشورها میخواهند شهروندان کشور خود را با توسل به سیاستهای دولتی شادتر و خوشحالتر کنند. آیا میشود مردمی را که به دلایلی بسیار ریشهای از نظر اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ممکن است خوشحال و شاد نباشند و به قول شاملو، «تبسم بر لبهایشان جراحی شده باشد»، با سیاستهای دولتی دستوری از بالا خوشحال و خندان کرد؟
البته یکی از نشانههای خوشحالی، خندیدن یا تبسمبرلبداشتن است.
البته یکی از نشانههای خوشحالی، خندیدن یا تبسمبرلبداشتن است.
معلوم است که هر خندهای نمیتواند نشانه احساس شادی باشد، ولی مغزپژوهان در بررسیهای خود متوجه شدهاند که مشاهده خنده بر لبان خود و دیگران ممکن است موجب افزایش احساس شادی درونی و نشاط شود. شاید این مثل قدیمی صحت داشته باشد که «خنده بر هر درد بیدرمان دواست». هرچه بیشتر از مغز میدانیم، آشکارتر میشود که همه ابعاد معنویت انسانی ما مربوط به نحوه کارکرد مغز ماست و به روح جداگانه از تن ارتباطی ندارد.
هفتسالونیم پیش پروژهای پژوهشی را به اتفاق خانم دکتر زهرا مرادی در خارج از حصر دانشگاهی، در بیمارستان خصوصی ایرانمهر شروع کردیم و انجام آن دوسالونیم طول کشید. در این پژوهش چگونگی تشخیص هیجانهای منفی و مثبت در تعداد زیادی از افراد مسن و مبتلا به بیماری آلزایمر، مورد بررسی قرار گرفت. البته بعدها پروفسور گلین هامفریز، رئیس بخش روانشناسی تجربی آکسفورد، هم به پژوهش فوق علاقهمند شد و به این پروژه پیوست. پس از پنج سال، نتایج این تحقیقات را وقتی منتشر کردیم که متأسفانه از مرگ گلین هامفریز دو سالی است که میگذرد.
نتایج این پژوهش، به طرز جالبی نشان میدهد که افراد آلزایمری با اینکه در تشخیص بسیاری از هیجانهای منفی مانند خشم، تنفر و ترس دچار مشکل میشوند، اما در تشخیص خنده و شادی با افراد طبیعی همسن خود هیچ فرقی ندارند. بنابراین به نظر میرسد از نظر تکاملی مغز ما چنان سازماندهی شده که تشخیص خنده و شادی، آخرین هیجانی است که در هنگام اضمحلال قوه عاطفی و شناختی از دست میرود.
اگر چنین باشد تصور غلطی خواهد بود که چنین بپنداریم که خنده دردی را از کسی که بیشترین قوای عقلی خود را از دست داده، دوا نمیکند. این پژوهش که روی تعداد قابلملاحظهای از افراد آلزایمری انجام شده، بهطور تلویحی نشان میدهد که خنده میتواند شاهکلید ورود به دنیای عاطفی- هیجانی این افراد باشد که بیشتر راههای ارتباطی مغزیشان با دنیای واقعیتهای جاری بیرون و عزیزان، بستگان و آشنایان پیرامون قطع شده است، زیرا طبق این پژوهش، این افراد هنوز میتوانند خنده را بر لبان اطرافیانشان تشخیص دهند.
اگر یافتههای علمی را قبول داشته باشیم که خندیدن و شاهد خنده دیگران بودن میتواند سازوکارهای درونی شادی و نشاط را در مغز انسان به کار اندازد، شاید خندهدرمانی در بیماران آلزایمری بتواند به دنیای عاطفی درحصرماندهشان، نشاط بیشتری ببخشد و شرایط زیستیشان را تحملپذیرتر و آرامش و صلح را در رفتارشان مستقر کند. پژوهش جدید در دست انتشار دیگر ما درباره بیماران پارکینسونی نیز گویای چنین واقعیتی است.
کسانی که مایل هستند درباره جزئیات پژوهش درباره بیماری آلزایمر بیشتر بدانند به مقاله زیر مراجعه کنند که از طریق اینترنت در دسترس همگان قرار دارد.
هفتسالونیم پیش پروژهای پژوهشی را به اتفاق خانم دکتر زهرا مرادی در خارج از حصر دانشگاهی، در بیمارستان خصوصی ایرانمهر شروع کردیم و انجام آن دوسالونیم طول کشید. در این پژوهش چگونگی تشخیص هیجانهای منفی و مثبت در تعداد زیادی از افراد مسن و مبتلا به بیماری آلزایمر، مورد بررسی قرار گرفت. البته بعدها پروفسور گلین هامفریز، رئیس بخش روانشناسی تجربی آکسفورد، هم به پژوهش فوق علاقهمند شد و به این پروژه پیوست. پس از پنج سال، نتایج این تحقیقات را وقتی منتشر کردیم که متأسفانه از مرگ گلین هامفریز دو سالی است که میگذرد.
نتایج این پژوهش، به طرز جالبی نشان میدهد که افراد آلزایمری با اینکه در تشخیص بسیاری از هیجانهای منفی مانند خشم، تنفر و ترس دچار مشکل میشوند، اما در تشخیص خنده و شادی با افراد طبیعی همسن خود هیچ فرقی ندارند. بنابراین به نظر میرسد از نظر تکاملی مغز ما چنان سازماندهی شده که تشخیص خنده و شادی، آخرین هیجانی است که در هنگام اضمحلال قوه عاطفی و شناختی از دست میرود.
اگر چنین باشد تصور غلطی خواهد بود که چنین بپنداریم که خنده دردی را از کسی که بیشترین قوای عقلی خود را از دست داده، دوا نمیکند. این پژوهش که روی تعداد قابلملاحظهای از افراد آلزایمری انجام شده، بهطور تلویحی نشان میدهد که خنده میتواند شاهکلید ورود به دنیای عاطفی- هیجانی این افراد باشد که بیشتر راههای ارتباطی مغزیشان با دنیای واقعیتهای جاری بیرون و عزیزان، بستگان و آشنایان پیرامون قطع شده است، زیرا طبق این پژوهش، این افراد هنوز میتوانند خنده را بر لبان اطرافیانشان تشخیص دهند.
اگر یافتههای علمی را قبول داشته باشیم که خندیدن و شاهد خنده دیگران بودن میتواند سازوکارهای درونی شادی و نشاط را در مغز انسان به کار اندازد، شاید خندهدرمانی در بیماران آلزایمری بتواند به دنیای عاطفی درحصرماندهشان، نشاط بیشتری ببخشد و شرایط زیستیشان را تحملپذیرتر و آرامش و صلح را در رفتارشان مستقر کند. پژوهش جدید در دست انتشار دیگر ما درباره بیماران پارکینسونی نیز گویای چنین واقعیتی است.
کسانی که مایل هستند درباره جزئیات پژوهش درباره بیماری آلزایمر بیشتر بدانند به مقاله زیر مراجعه کنند که از طریق اینترنت در دسترس همگان قرار دارد.
Preserved recognition and selection of facial expression of happiness in mild Alzheimers Disease, Zahra Moradi, Abdolrahman Najlerahim and Glyn humphreys Alzheimers, Dementia and Cognitive Neorology (٢٠١٨).