به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



یکشنبه، اسفند ۲۴، ۱۳۹۹

رابطه ایران و آمریکا و موانع بازگشت به برجام!، مسعود فتحی

مسعود فتحی 
 ۱- مقدمه:

تعلیق اجرای پروتکل الحاقی، در عین حال توافق با آژانس بین المللی انرژی اتمی از طرف جمهوری اسلامی، حمله‌ی آمریکا به «دیرالزور» در مرز سوریه با عراق و اعلام آن به عنوان پیامی به جمهوری اسلامی، تلاش برای صدور قطعنامه علیه ایران در شورای حکام و سپس پس گرفتن آن، طی روزهای اخیر موضوع اصلی رسانه ها بوده‌اند. از یک طرف، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران، اعلام کرد که با توجه به مواضع و اقدامات اخیر آمریکا و سه کشور اروپایی طرف توافق هسته ای، جمهوری اسلامی زمان را برای برگزاری جلسه غیر رسمی پیشنهادی توسط هماهنگ کننده‌ی اروپایی برجام مناسب نمی‌داند. از طرف دیگر آمریکا خواستار آن شد که در نشست شورای حکام آژانس انرژی هسته‌ای در وین، قطعنامه‌ای در مورد نقض مفاد برجام توسط ایران صادر شود و تروئیکای اروپا قطعنامه‌ای با این مضمون را به شورای حکام پیشنهاد داد. سه کشور اروپائی در واکنش به اقدام جمهوری اسلامی در تعلیق اجرای پروتکل الحاقی، آن را ادامه‌ی نقض تعهدات در چهارچوب برجام و خطرناک دانسته و خواستار توقف این اقدام و اقدامات مشابه شده بودند. در این راستا نیز آمریکا از اعضای شورای حکام خواسته بود «یکصدا و به صورت جدی نگرانی عمیق» خود را از اعمال محدودیت ایران برای بازرسان آژانس و نیز تعلیق پروتکل الحاقی اعلام کند. اما اکنون هر دو از دادن شانسی دوباره به دیپلماسی حرف می‌زنند.

در قطعنامه ای که به شورای حکام پیشنهاد شد، علاوه بر تعلیق اجرای پروتکل الحاقی، هم‌چنین به عدم پاسخگویی روشن جمهوری اسلامی نسبت به کشف ذرات اورانیوم در دو سایت هسته‌ای نیز اشاره شده‌بود. قبلا آقای گروسی بعد از کشف ذرات اورانیوم و ذرات تحول یافته‌ی ایزوتوپی در دو سایت اعلام نشده‌ی ایران خواسته‌بود که جمهوری اسلامی درباره‌ی منشأ این ذرات توضیح دهد و نگرانی‌ها در مورد کامل و درست بودن اطلاعات پادمانی را که در اختیار آژانس قرار می‌دهد، برطرف سازد. تصویب آن می توانست توافق فعلی رئیس آژانس با جمهوری اسلامی را منتفی کند و چه بسا در ادامه و در بدترین حالت، پرونده‌ی ایران را دوباره راهی شورای امنیت نماید. دولت جمهوری اسلامی نسبت به تصویب چنین قطعنامه‌ای هشدار داده بود. هم چنین نماینده‌ی روسیه با ان مخالفت نمود. بالاخره بعد از پس گرفتن قطعنامه اعلام شد که یک بار دیگر رافائل گروسی قبل از جلسه ماه آینده شورای حکام برای حل مسائل به ایران سفر خواهد کرد.

آن چه مسلم است، در مناسبات آمریکا و ایران بعد از استقرار دولت بایدن، هنوز تغییر اساسی رخ نداده‌است. هر چند فضای این مناسبات اندکی ملایم‌تر شده، اما گامی که بتواند بیانگر گذر از بحران کنونی باشد، برداشته نشده است. همه‌ی اقدامات در حد تعدیل اوضاع و اعلام آمادگی برای اقدام در این یا آن مورد باقی مانده، هر دو طرف منتظر اقدام دیگری هستند و هنوز شرط و شروط در این مورد بر سر جای خود باقی است. سخنگوی وزارت خارجه‌ی آمریکا بعد از اعلام انصراف جمهوری اسلامی از شرکت در جلسه‌ی برجام با حضور آمریکا، گفته‌است که مهم انجام مذاکرات است و آمریکا اصراری بر چگونگی و شکل برگزاری آن ندارد و تاکید کرده‌است که چهارچوب چنین مذاکراتی بازگشت هر دو کشور به الزام‌های مندرج در متن توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ است.

۲- موانعی که پا برجا هستند…

در ایران مانع اصلی، مخالفان مذاکره با آمریکا و احیای برجام هستند. این مخالفان حول و حوش دفتر خامنه‌ای و در مجلس کنونی نیز نقش مهمی را بازی می کنند. مصوبه‌ی مجلس که بدون اطلاع خامنه‌ای نمی‌توانست باشد، همینطور جلسه ای که علیه توافق با رئیس آژانس برگزار شد، برآمد بیرونی این نیرو بود. عامل بازدارنده‌ی دیگر، فرماندهان سپاه پاسداران و نیروهای مورد حمایت آن‌ها در منطقه از جمله در سوریه و عراق هستند. این نیروها می توانند با حمله به مراکز آمریکائی‌ها در منطقه، آتش بیار معرکه شوند. همان طور که در حمله‌ی اخیر به پایگاه‌های آمریکا در اربیل این کار را کردند. حمله‌ای که در آغاز چندان جدی تلقی نشد، ولی واکنش به آن رسما هشدار به جمهوری اسلامی اعلام شد.

در آمریکا طبعا بازگشت به برجام با مخالفت شدید جمهوریخواهان در کنگره از یک سو، و متحدان منطقه‌ای آمریکا از جمله عربستان سعودی و اسرائیل از سوی دیگر مواجه است. دولت کنونی اسرائیل مخالف بازگشت به برجام است و بر حفظ تحریم‌ها، تمرکز بر روی برنامه‌ی اتمی ایران و حتی توقف آن تاکید دارد. هم‌زمان با بزرگ‌نمائی خطر ایران، به گسترش مناسبات خود با دولت‌های عرب منطقه مشغول است و ابائی ندارد که گاه و بیگاه از امکان اقدام نظامی در این عرصه هم دم بزند. متحدان اروپائی آمریکا نیز در عین خواست حفظ برجام، در این بازگشت اهداف دیگری را هم دنبال می‌کنند که بخشی از آن از جمله موضوع سیاست منطقه ای ایران، هنوز موضوع اختلاف با جمهوری اسلامی است.

بایدن با بمباران مواضع شبه نظامیان حشد الشعبی در سوریه و هشدار به جمهوری اسلامی، از یک سو بر عدم تحمل سیاست جمهوری اسلامی در منطقه و حمایت آن از شبه‌نظامیان سازماندهی شده در این یا ان کشور عربی تاکید کرد. از سوی دیگر، پیامی به مخالفان داخلی داد که در صورت لزوم، از نشان دادن قدرت عمل خود ابائی ندارد. به‌علاوه متحدان آمریکا در منطقه از جمله عربستان و اسرائیل هم مدنظر بودند، که دولت بایدن علیرغم دوری گزیدن از سیاست‌های دولت ترامپ در مورد این دو کشور ،در عرصه‌ی برخورد با سیاست‌های جمهوری اسلامی در منطقه با آن‌ها هم‌سو خواهد بود.

اکنون دوباره همه‌ی توجه‌ها بر روی موارد نقض برجام، احیا و یا ادامه‌ی نقض آن متمرکز شده‌است. مباحثی که در شورای حکام در گرفته است، قطعنامه‌ای که پیشنهاد شد، جزئی از مذاکراتی هستند که هر دو طرف بر ضرورت آن آگاه‌اند، اما از برگزاری آن طفره می روند. برخی اقدامات مثل آزاد کردن بخشی از پول‌های بلوکه شده‌ی ایران در کره جنوبی، یا توقف تولید اورانیوم فلزی در ایران، نشان‌دهنده‌ی تلا‌ش‌هائی در دو طرف برای نزدیکی به هم هستند. اما عوامل مختلفی در کار است که روند بازگشت به برجام و لغو تحریم‌ها را دشوار یا حتی متوقف کند.

وضعیت در مقطع کنونی را می‌توان کشاکش در آستانه‌ی مذاکره، برای ورود به آن از موضع قوی‌تر و حساب شده‌تر تعریف کرد. فاز فعلی، نه انکار مذاکره، بلکه بیشتر فاز تدارک مذاکره است. تمهید برای مذاکره از سوی طرفین، حتی به قیمت ریسک هایی که چه بسا خود مذاکره را نیز به خطر بیندازند! فعلا هیچ کدام از دو طرف در موضع نفی مذاکره و امتناع از مذاکره نیستند.

۳- ضرورت لحظه:

الف: راهی جز بازگشت بدون قید و شرط بر سر میز مذاکره و برداشتن گا‌م‌های هم‌زمان از سوی دو طرف وجود ندارد. تجربه‌ی برجام نشان داد که حل مشکلات کنونی بدون مذاکرات رو در رو ممکن نیست. تنها در این صورت است که طرفین می توانند به مشکلات و اختلافات دیگر در بین دو کشور و نیز با دیگر کشورها در منطقه دست یابند. پاسخ سخنگوی وزارت امور خارجه که مذاکره را رد نمی‌کند، بلکه بر زمان نامناسب آن تاکید کرده‌است، بیشتر این جهت را نشان می دهد که هم در ایران و هم در آمریکا -هر کدام به دلیلی- گرایش نیرومندی برای رسیدن به راه حل وجود دارد.

مجموعه‌ی اقدامات ضد و نقیض که توسط دو طرف انجام می گیرد، هر چند روند مذاکره را کند می‌کند، اما کماکان مناسبات در چهارچوب پذیرش مذاکره قابل تعریف است. توافق اخیر در اجلاس شورای حکام، نشانه‌ای از آن است. این اقدامات بیشتر برای افزایش ثقل چانه زنی بر زمینه‌ی مخالفت‌هایی که با اصل مذاکره وجود دارد، صورت می گیرد. هر چند که ممکن است خود این اقدامات، روند مذاکره را به تاخیر اندازد.

ب: ورود به مسائل دیگر از جمله سیاست‌های منطقه‌ای و تنش زدائی از مناسبات در منطقه، عقب نشینی از دخالت در امور دیگر کشورها، عادی سازی مناسبات با همه‌ی دولت‌ها، علیرغم میل سران جمهوری اسلامی، اجتناب‌ناپذیر است. منافع مردم ایران در آن است که به جای ناآرامی و خشونت در منطقه، صلح و آرامش در آن برقرار شود و روابط متقابل و دوستانه جایگزین خصومت‌های کنونی شود و رقابت اقتصادی به جای رقابت تسلیحاتی بنشیند.

لذا سیاست ما کماکان باید تاکید بر مذاکره‌ی فوری، بی قید و شرط و دارای چشم‌انداز روشن باشد.

عصرنو