• و درد دل یک سردار سپاه با شوهر عمهاش!
تظاهرات بکن، گلوله نخور!
سروده اول: خاک بر سر رهبر چین
خاک دو عالم بر سرتای رهبر عظمای چین
بر ما خیانت کردی و وا شد به ایران پای چین
با آن وزیر خارجت، جین ظینِ احمق تا ابد
دریای ایران بعد ازین شد منزل و مأوای چین
اول که لاریجانیت، استاد پااندازها
نیمچه قراری بسته است با غول بیهمتای چین
از ملتات کردی نهان، بستی قراردادی چنان
پر میشود ایرانزمین منبعد با کالای چین
دارای جسم ناقصی اما بهکلی ناکسی
چونکه خلیجفارس را، کردی شما دریای چین
یک عده سردار سپاه، دنبال تو مثل گیاه
خندند با هم قاهقاه، بر دعوت بیجای چین
فرزند تو مین جین تبا، پنهان در عمامه عبا
مانند طفل تازهپا، گول خورده با قاقای چین!
***
سروده دوم: رهبر چین، دین و ایمان ندارد
عجب ظالم بلا این رهبر چین
بدزدد مال ما این رهبر چین
نه دین دارد نه ایمان دارد ایشان
نه بشناسد خدا این رهبر چین
«شتر در خواب بیند پنبهدانه»
بگوید جا بجا این رهبر چین
لباسش را ترا قرآن ببینید
بود مثل عبا این رهبر چین
خلیجفارس را با حقهبازی
فرستد بر فنا این رهبر چین
برون میآورد یک ربع قرنی
ز جیب ما طلا این رهبر چین
به رأی ملت ما در حقیقت
ندارد اعتنا این رهبر چین
دلش با مردم ایران نباشد
فقط با مجتبا این رهبر چین!
***
سروده سوم: درد دل یک سردار سپاه با شوهر عمهاش!
چه گوید ملت ما، مش ماشالا
چه غوغا کرده برپا، مش ماشالا
منم آنکس که سردار سپاهم
به زیر دست آقا، مش ماشالا
مرا تانک فراوان بر زمین هست
هلیکوپتر به بالا، مش ماشالا
ستاره باشدم بر روی پاگون
دو تا هم قُپّه اینجا، مش ماشالا
سپهسالارم و با این دک و پز
نباشم اهل دعوا، مش ماشالا
اگر دشمن بیاید میکنم دفع
به حمد و قل هوالا، مش ماشالا
یونیفرمم اگر زرد است یکدست
بود تصمیم آقا، مش ماشالا
ولی البته گر پایش بیفتد
بکوبم توی سرها، مش ماشالا
اگر بچه بیاید توی کوچه
بود تیرم مهیا، مش ماشالا
برای جنگ با یک عده کودک،
کجا من میزنم جا، مش ماشالا
ولی حالا مگر اشکال دارد
که چین آید به دریا، مش ماشالا
نه لولوخورخوره میباشد این چین
نه میباشد هیولا، مش ماشالا
همی خواهد ز ما ماهی بگیرد
دهد جایش کرونا، مش ماشالا
به من گویند حرفی، اعتراضی
اوا خواهر، چه حرفا، مش ماشالا!
برگرفته از خبرنامه گویا